اوژن رئیسی خبرنگار زردکوه– بزرگداشت زندهیاد استاد داراب رئیسی با حضور جمعی از مسئولان، شاعران، هنرمندان، فرهنگدوستان و خبرنگاران در فرهنگسرای شهرکرد برگزار شد
پیام احمدی، مدیر کل ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری گفت: ما به عنوان دستگاه متولی وظایف مشخصمان این است که یاد و نام مفاخرمان را پاس بداریم و از آنها حفاظت و صیانت کنیم و آنها را به نحوی مطلوب معرفی کنیم تا جریان سازی لازم برای جوشش استعدادهای نو فرهیخته از پا نیفتد و اثرگذاری معرفتی لازم هم انجام بشود.
مفاخر قطعاً الگوهای مناسبی هستند و امروز از آ داراب عزیزی صحبت می کنیم که منادی وحدت و برادری بود، شاعری را در کنار معلمی داشت و مولف بود در کنار اینکه روزنامه نگار هم بود. برای پیشبرد فرهنگ انتشارات را پایه گذاری کرد. به حق این مرد خستگی ناپذیر و موقعیت شناس و دلداده به این مردم بود و شایسته این هست که یکی از الگوهای اصلی جوانان این دیار باشد. بازشناسی اندیشه های آ داراب نیاز به اقدامات علمی و پژوهشی داشت و جا دارد من همین جا تقدیر و تشکر بکنم از برادرانم در دانشگاه شهرکرد که این زحمت را کشیدند و همایشی برای این موضوع برگزار کردند.
مقالات متعددی به دبیرخانه ارسال شد و الحمدالله کتابی هم آماده شده است و انشالله در روزهای آینده از آن کتاب هم رونمایی خواهد شد. امیدوارم این اقدام خوب دوستانمان در دانشگاه امتداد پیدا کند و برای مفاخر و بزرگان هنری استان هم این همایشهای علمی برقرار باشد. جا دارد از عزیزانم در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تقدیر و تشکر کنیم . ما در مجموعه فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم در سال ۱۴۰۳ موضوع مفاخر را به صورت ویژه تر مد نظر قرار دهیم.
احمدی افزود:امروز حضور چهرههای ادبی در این برنامه نشانه این هست که آ داراب حتی پس از رحلتش کارش ادامه داشته و نشانه این راه فراموشی و خاموشی نخواهد داشت.
عباس قنبری، رئیس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال و بختیاری و پژوهشگر فرهنگ و هنر در این آیین اظهارکرد: دو سال گذشته صورت جلسهای مبنی بر نامگذاری خیابانها و میادین شهر به نام مفاخر و مشاهیر بختیاری برای الگو ماندن آنها با شورای شهر انجام شد که متاسفانه اتفاقی در این راستا صورت نگرفت.
وی گفت: دهقان و عمان سامانی، داراب رئیسی، سردار اسعد بختیاری و بیبی مریم همه افتخار ما هستند چرا بخل میورزیم و اجازه نمیدهیم این مشاهیر و نامآوران بیشتر شناخته شوند؟ چرا در بسیاری از شهرهای استان همجوار (فولاد شهر.زرین شهر.شاهین شهر)خیابانهای متعددی به نام مشاهیر بختیاری وجود دارد اما در شهرکرد که مرکز چهارمحال و بختیاری است خیابانی به نام مشاهیر بختیاری نداریم
قنبری افزود: فاصله میان قومیتها برای افراد توسعه نیافته است افراد توسعه یافته فراتر از قوم، قبیله، مذهب و زبان صحبت میکنند، لذا لازم است نام مفاخر و مشاهیر استان بر روی خیابانها، محلات و کوچهها گذاشته شود تا مردم ما، فرزندانمان و نسل آینده ما با این مشاهیر آشنا شوند.
قنبری عدیوی تاکید کرد: حق داراب رئیسی به عنوان یک معلم، نویسنده، ناشر، شاعر، هنرمند، ادیب و حتی سیاستمدار یش از اینهاست، درست است که مرگ شناسنامهای داراب در سال ۱۴۰۱ به پایان رسید، ما امروز دومین سالگرد آن را برگزار میکنیم و آنچه میماند این است که باید کمک کنیم به این مساله که فرزانگی یک ملت کتاب، موسیقی، هنر و اخلاق است و این مسائل ارتباطی به قوم، طایفه، شهر و منطقه ندارد.
این پژوهشگر فرهنگ و هنر با بیان اینکه آ داراب رئیسی همیشه زنده است تا زمانی که ما به اندیشههای وحدتخواه، اخلاق مداری، ادب پروری و انسان دوستی شخصیتهایی همچون ایشان احترام بگذاریم، امروز ما باید با استفاده از قلم، کتاب، موسیقی و هنر دوباره مرزهای اندیشهای آن سوی شهرها، مناطق روستایی و عشایری و شهری را فتح کنیم، باید به فرزندانمان شاهنامه را یاد دهیم تا حس وطن دوستی را فراگیرند، برای حس داستانپردازی نظامی را یاد دهیم، برای حس سخنوری سعدی، برای آموختن عشق حافظ و برای توجه به عرفان مولوی را یاد دهیم.
وی ادامه داد: زمانی که اینها را به فرزندان خود یاد دادیم آن زمان است که وظیفه پدر و مادری و تربیت ادیبانه خود را انجام دادهایم، زیرا فرزندان مان بر گردن ما حق دارند.
قنبری اضافه کرد: همه شخصیتهای برجسته ملی، شخصیتهای اجتماعی، نظامی، سیاسی و مذهبی برای ما در خور احترام هستند، اما تقاضا میشود تندیس آ داراب به عنوان یک شاعر در دانشکده ادبیات دانشگاه شهرکرد نصب شود.
وی خاطرنشان کرد: آنچه به آن نیاز داریم خردمندی است، گرچه پیام اصلی شاهنامه، مثنوی، گلستان و بوستان سعدی خرد است، از طریق خردمندی میتوان خود را برای آینده ایمن کنیم، در غیر این صورت مرگ ما پیش از مرگ جسم ما فرا میرسد
کوروش اسدپورهنرمند و دارای نشان عالی یونسکو در این بزرگداشت در وصف داراب رئیسی گفت: هر چقدر در مورد آداراب رئیسی حرف بزنیم مصداق همان شعر حضرت مولانا که گفت:
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن
نمیشه عشق را تفسیر کرد توضیح داد در قالب هیچ چیز نمیگنجه عشق، آداراب به معنای واقعی عشق بود سرشار از عشق بود و این عشق تبلورش در ادبیات در واژهها و در بهترین فرصت که شعر است تجلی پیدا کرده است
اسدپور افزود:چندین اثر از کارهایم از استاد آداراب رئیسی است چقدر زیبا بود که در شبی که ما تش دلمون تایید نشد اشعارمون که خوندش از استاد درخواست کردم گفتم من این ترانه را می خواهم یه شعری برایش بفرمایید یه کاری بود که الان بعد از ۲۹ سال در قالب یه آلبوم به نام تشت غم اومده بازار اگه گوش کنید شعر اصلا چیز دیگه بود واقعاً گل افشانی کرده استاد آداراب که با زیبایی تمام چنین گفت :
اسم همزادم گله و اسم مالس مال گل
روز ايما شاد و خندون سال ايما سال گل
رهمون ديره رهمون ديره بينمون كهسار گل
اسب بيارين زي بياهين تا بريم ديدار گل
اسب بيارين زين بيارين تا سوار آبويم همه
سي رسيدن خذمت گل صد سوار خيلي كمه
ري گله افتو نديده، مه وه هو نامحرمه
آو رو تي پاكي گل جور تكه شونمه
جلد برين مُلا بيارين عقدسه جاري كنه
كيونوي مال آبو و آبروداري كنه
زیبایی نجابت شرافت و اون امتیازات زیبای زن لر را استاد چطوری میگه که آب رودخانه در مقابل پاکی و نجابت یار من دختر لر مثل یک قطره شبنمه آفتاب صورت را ندیده و ماه هم به اون نامحرمه یعنی در واقع در کمال سادگی این شعر سر به آسمان میزنه
تشبیهات تمثیلها صناعات ادبی در شعر شادروان آداراب بیدار میکنه یعنی به معنای واقعی لطافت و زیبایی برخواسته از درون پاک ناب خالص و خداگونه این مرد بزرگ ماناست من افتخار میکنم که اشعاری از این یار سفر کرده را خوندم و این کار جز افتخارات بنده است
مهدی طهماسبی شاعر و پژوهشگر ادبی در حاشیه این بزرگداشت در گفتگو با خبرنگار زردکوه گفت آ داراب رییسی از نسل طلایی شاعران دهه اول انقلاب اسلامی که با جان و دل همگام و همراه انقلاب اسلامی بودند و در همه عرصه های مختلف فرهنگی و ادبی حضور داشتند،بود.
داراب رییسی شاعر،نویسنده، ناشر، روزنامه نگار، محقق ،پژوهشگر فرهنگ عامه و از همه بالاتر معلم بود که در همه زمینهها معلمی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و شاگردپروری اش در شعر و شاعری نمونه بارز این شیوه تربیتی وی به شمار می رود
در هر صورت هرگز نمیتوان گوشهای از خدمات هنرمندان به جامعه را با اینچنین محافلی جبران کرد فقط به رسم ادب و قدر شناسی وظیفه خود دانستیم اکنون که تقدیر الهی بر فراق این یار رقم خورد ما هم ادای دینی کرده باشیم به این هنرمند شاعر؛ چون این طور مجالسی در حقیقت پاسداشت فرهنگ و هنراست و قطعا آثار این شاعر توانمند در آسمان فرهنگ و ادب ماندنی خواهد بود وانجمن ادبی چهارمحال بختیاری از آن استفاده خواهد کرد و هنرمندان نمیمیرند چون با آثار خودبا مردم سخن میگویند، مگر نه این است که
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند
این نشان میدهد هنرمند می ماندچون آثار هنرمندان با ما حرف می زنند.