ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران از امروز سفری دورهای را به سه کشور آفریقایی کنیا، اوگاندا و زیمباوه آغاز خواهند کرد. این نخستین سفر یک مقام ارشد ایرانی به این کشورها می باشد که متاسفانه ضررهای بسیاری در تجارت دو جانبه و عرصه جهانی برای کشور به همراه داشته است. برخلاف آنچه در رسانهها در باب قاره آفریقا مطرح و با واژگانی همچون قاره سیاه، قاره فقرا و… از آن یاد میشود، نگاهی واقع بینانه حکایت از ظرفیتهای عظیمی در این قاره دارد که ارتباط با آن منافعی گاه بیش از رابطه با کشورهای اروپایی را به همراه خواهد داشت. قارهای سراسر ثروت و مواد خام و البته بازار مصرف یک میلیارد نفری که نیمی از آنها نیز مسلمان هستند و قطعا می توانند برای کالاهای حلال ایرانی ظرفیتی عظیم قلمداد شوند. متاسفانه آنچه در طول دولت یازدهم و دوازدهم روی داد آن بود که سیاست خارجی ایران صرفا معطوف به اروپا و آمریکا در قالب برجام شده که نتیجه آن نیز فرصت سوزیهای بسیار در سایر نقاط جهان از جمله در آفریقا و آمریکای لاتین و حتی در میان همسایگان بود.
سفر رئیس جمهور به آفریقا در حالی صورت می گیرد که پیش از هر چیز این سفر را میتوان ادامه سیاست خارجی متوازن، عملگرا و نتیجه محور دانست که از حلقه همسایگان آغاز به پیرامون و سپس جمع متحدان و در نهایت فراپیرامون گسترش مییابد. کارنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم بیانگر اقدامات موفقی است که توسعه همه جانبه روابط با همسایگان از جمله با کشورهای عربی را رقم زده است که در ادامه نیز در کنار پیوستن به اتحادیههایی همچون شانگهای و زمینه سازی برای عضویت در بریکس توسعه روابط با آمریکا و آفریقا را در دستور کار قرار داده است. نکته مهم آنکه این امر به معنای دوری از روابط باغرب نبوده است که مذاکرات برجامی با اروپا در کنار مذاکره غیر مستقیم با آمریکا بر سر زندانیان آمریکایی در ایران نمودی از این دیپلماسی جهان شمول است.
در این میان چنانکه بارها نیز اعلام شده است یکی از ارکان اصلی دیپلماسی دولت سیزدهم در قالب دیپلماسی اقتصادی می باشد. برخورداری ایران از ظرفیتهای بالای عملی و فنی و دانش بنیان از مولفههای مهم در دیپلماسی اقتصادی است که بویژه در قارههایی همچون امریکای لاتین و آفریقا میتواند تامین کننده منافع ایران باشد. متاسفانه آمارها نشان میدهد که صادرات ایران به کنیا ۵۳.۲ میلیون دلار، به اوگاندا ۱.۲ میلیون دلار و به زیمباوه ۲۳۶هزار دلار است همچنین در سال ۱۴۰۱ کنیا ۱۷.۳ میلیون دلار ، زیمباوه ۱.۴میلیون دلار و اوگاندا یک میلیون دلار کالا به کشورمان فروختهاند ارتقای این روابط که می تواند به سایر کشورهای آفریقایی نیز گسترش یابد از مولفه های اصلی سفر رئیسی به قاره ثروتمند آفریقاست. نکته مهم آنکه قاره آفریقا ترکیبی از 54 کشور با ظرفیت جمعیتی یک میلیارد نفری است که میتواند در صحنه بینالملل مولفهای مهم برای تقویت موقعیت ایران در خنثی سازی تحریمها و نیز مقابله با تهدیدات و فشارهای غرب در مجامع جهانی باشد.
رویکرد تعاملی ایران که اتکا به داخل و روابط متعادل و دوستانه را با سایر کشورها پیگیری میکند در مقابل رنجهای بیشماری که کشورهای این قاره از استعمار و نگاه یک جانبه گرایانه غرب کشیدهاند مولفهای مهم برای توسعه روابط ایران و آفریقا میباشد که این سفر میتواند گامی مهم در تحقق این روابط باشد. به هر تقدیر سفر رئیسی به آفریقا را میتوان نقطه عطفی در سیاست خارجی کشور دانست که قطعا دستاوردهای بیشماری بویژه در حوزه اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
قاسم غفوری