نویسنده: محمد صفری
ایران در مقاطع تاریخی شاهد اتفاقاتی بوده که اگر امکان ادامه آن وجود میداشت، اگر نگوییم قدرت بلامنازع و تأثیر گذار در منطقه و جهان میشد، اما قطعاً یکی از کشورهای قدرتمندی بود که از همه لحاظ پیشرفت کرده و دیگر قدرتهای سلطه گر را وادار به تمکین میکرد. اکنون جمهوری اسلامی ایران مسیر پیشرفت را سپری میکند و دلیل اصلی دشمنی و مخالفت نظام سلطه نیز همین است.
نگاهی به تاریخ بیندازیم بسیاری از مسائلی که اکنون برای برخی سربسته مانده، باز میشود و میتواند برای نسل کنونی روشنگری کند.
مطالعه دوره قاجار که یکی از دورههای سیاه ایران است نشان میدهد که تا چه اندازه نفوذ بیگانه در ساختار سیاسی و سلطنت کشور باعث شکستها، وادادگیها و خفتها و برای ایران و ایرانی شده بود.
در مقطعی نسبتاً کوتاه اما پر بار، فردی صدراعظمی را بر عهده گرفت که توانست منشاء خدمات بزرگی برای ایران و مردم آن شود که هیچگاه نمیتوان عملکرد چنین شخصیتی را نادیده گرفت.
امیر کبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه در طول ۳ سال و ۳ ماه صدارت خود توانست نشان دهد و ثابت کند که میتوان با مدیریت درست، قاطع همراه با اندیشه و بهره گیری از نخبگان و فرهیختگان، تحولات بزرگی را با وجود همه دشمنیها، کارشکنیها و تهدیداتی که از درون دربار و سفارتخانههای کشورهایی چون انگلیس و روسیه میشود، کار را پیش برد. او توانست در مدت صدارت، در زمینههایی چون کشاورزی، پیشرفتهای صنعتی، علمی، نظامی، بهداشت و درمان و بسیاری کمبودها و ضعفها دستاوردهای بزرگی داشته باشد.
همه این دستاوردها گرچه با مرگ او متوقف شد، اما باقی ماند، میراثی که توانست پس از فروپاشی قاجار و پهلوی به دوران کنونی برسد و راهی که سالها پیش شخصیتی چون امیر کبیر آغاز کرده بود، با انقلاب اسلامی ادامه پیدا کند.
به این نکته باید توجه داشت، زمانی که میرزا تقی خان امیرکبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه، به قدرت رسید، از همه سو هدف آماج حملات بود چه از درون دربار و توطئههایی که علیه او میشد و چه عوامل و سفارتخانههای خارجی، با این وجود و با همه مشکلاتی که پیش پای او بود، توانست بخش زیادی از ضعفها را برطرف کند.
هدف از طرح چنین موضوعی این است که، جمهوری اسلامی یک نظام مردم سالار و منسجم است و همه ارکان نیز اکنون در یک هماهنگی و همفکری نزدیک با هم قرار دارند، مقایسه دو مقطع این نتیجه را میرساند که میتوان با وجود همه دشمنیها، راه پیشرفت و رفاه مردم ایران را طی کرد و به نتیجه مطلوب نیز دست یافت.
انقلاب اسلامی ایران از زمان پیروزی تا کنون دچار توطئهها و دشمنیهای سنگینی بوده است، اما یک مزیت بزرگ دارد و آن وجود رهبری نظام اسلامی است که کارگزاران نظام اگر در تبعیت از ایشان بیشتر همت کنند، بهتر نتیجه خواهند گرفت. این خود یک امتیاز بزرگ است که شخصیتی چون میرزا تقی خان امیر کبیر در زمان خود از آن بی بهره بود که اگر وجود داشت، ایران دوران درخشانی را پیش روی خود داشت.
امیرکبیر زمانی که به صدارت رسید، با کشوری فقیر و خزانهای خالی و کسری بودجه روبرو بود. تعادلی در بودجه وجود نداشت. مالیاتها وصول نمیشد. درباریان از حقوق و مستمری بسیار بالایی برخوردار بودند و هزینههای زائد و بیهوده صرف عیاشی درباریان میشد. مالیات همیشه از فقرا گرفته میشد و قلدران و مستبدان و درباریان از آن معاف بودند. امیرکبیر دستور داد تا مالیات و عوارض بر اساس عدالت و به تناسب درآمد تنظیم شود و خود با بیباکی و جسارت به اجرای آن پرداخت. مستمری بسیاری از درباریان قطع شد. دستمزدهای بالا و گزاف، کاهش یافت و اوضاع مالی سر و سامان گرفت. او برای مبارزه با پدیده رشوه گیری دستور داد؛ دستمزدها تعدیل و به موقع پرداخت شود و برخی از عوامل آن را ازبین برد. اقداماتی که صدر اعظم انجام داد در پهنه گسترده تر اکنون با قدرت و قاطعتر میتواند اجرا شود.
دولت و دولتها باید کمی همت و قاطعیت شخصیتی چون امیر کبیر را داشته باشند، آنگاه حل مشکلات کشور شدنی است.
در آستانه سالروز شهادت صدر اعظم قرار داریم، یاد و نام او همواره در میان مردم ماندگار است. دردی که امیر کبیر در دوران صدارت خود در زمینه مسائل اقتصادی و مالی به آن دچار بود، اکنون نیز وجود دارد، او چگونه توانست آن مشکلات را حل کند؟