تیمی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس گزارشهای منتشره امروز در تهران با مقامات کشورمان به گفت و گو خواهند نشست. کمالنوندی سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشتر اعلام کرد تیم فنی آژانس یکشنبه ۲۷ آذر به ایران سفر میکند. محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هم چهارشنبه ۲۳ آذر اعلام کرده بود که در بحث تعاملات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مسئولان آژانس در روزهای آینده به تهران خواهند آمد. این سفر در حالی صورت میگیرد که به دور از مسئله نتایج سفر، چند نکته در باب ماهیت و فلسفه وجودی آن قابل توجه است.
نخست آنکه میزبانی ایران از این تیم نشانهای بر صداقت و حسن نیت ایران در قبال آژانس و تعهدات بینالمللی است. جمهوری اسلامی درعین آنکه تاکید دارد از حقوق هستهای ملت ایران کوتاه نخواهد آمد بر همکاری همه جانبه با آژانس تاکید دارد و بر ماهیت صلح آمیز هسته ای خویش نیز اطمینان خاطر دارد لذا در چارچوب ان پی تی و نه ورای آن به همکاری با آژانس ادامه میدهد. لذا در نگاه اول این سفر را باید سندی بر حسن نیت و نگاه سازنده ایران در قبال آژانس و مذاکرات دانست که نشات گرفته از صداقت و یکسانی گفتار و عمل تهران است.
دوم آنکه با توجه به وابستگی شدید آژانس به غرب و رفتارهای سیاسی و مغایر با اصل استقلال آن، بیانگر آن است که این سفر قطعا با هماهنگی و تایید کشورهای غربی صورت گرفته است لذا سفر مذکور را میتوان سندی بر واهی بودن ادعاهای هفتههای اخیر غربیها دانست. مقامات آمریکایی در کنار اروپاییها بویژه انگلیسیها در هفتههای اخیر مدعی بودهاند که دیگر هیچ تمرکزی روی مذاکرات ندارند و صرفا به دنبال تحولات داخلی ایران و حمایت از فضای اعتراضی هستند. در همان زمان امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان از ریاکاری طرف غربی خبر داد و عنوان نمود که غربیها به صورت غیر مستقیم و مستقیم به ایران پیغام لزوم سرعت گرفتن مذاکرات را مطرح و در رسانهها ادعای محور نبودن مذاکرات را سر میدهند.
حضور تیم آژانس نشانگر آن است که غرب هر چند از سیاست تحریم و تهدید و حمایت از اغتشاش برای امتیاگیری دست نکشیده است اما ناامیدی از به نتیجه رسیدن این سیاست با بیداری ملت بزرگ ایران و اقدامات جمهوری اسلامی، طرف غربی را به گزینه مذاکره وادار ساخته است چنانکه بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیرا عنوان کرد که گزینهای جز برجام وجود ندارد.
در کنار آنچه در باب پیامهای این سفر ذکر شد توجه داشت به اصول و چارچوبهایی نیز الزام آور مینماید. اولا آنکه هر چند جمهوری اسلامی بر اصل تعامل با آژانس و حل اختلافات و سوالات ادعایی تاکید دارد اما حفظ خطوط قرمز هستهای و مذاکراتی از جمله پیش شرط بودن پایان سوالات ادعای آژانس و بسته شدن پروندهای مذکور و تعهد پذیر شدن آژانس و غرب به تکرار نکردن این ادعاها امری ضروری است. تا زمانی که این پروندهها بسته نشود، ابزار فشار غرب همچنان ادامه خواهد یافت لذا بسته پروندهها باید از اولویتهای تیم آژانس باشد. آژانس یک بار برای همیشه باید تکلیف خود را مشخص نموده و از فرصتی که تهران برای حل اختلافات برایش قائل شده نهایت استفاده را نموده و با استقلال در برابر زیاده خواهیها و فشارها غرب برای انجام وظایف فنی خویش که جمهوری اسلامی بیشترین همکاری را با آن داشته اقدام نماید.
ثانیا، مذاکره با تیم آژانس باید یک تعامل دو جانبه برای تعهد پذیر سازی آژانس و طرفهای برجامی به حقوق هستهای ایران باشد و نه آنکه زمینه ساز توهم غرب مبنی بر کوتاه آمدن تهران از خطوط قرمزش باشد. این تصور نباید برای غرب ایجاد شود که دلیل این سفر تاثیرگذاری فشارها و اغتشاشها بر تصمیم گیری ایران است چرا که در صورت چنین تصوری، قطعا میزان دخالتهای غرب در امور داخلی ایران و دمیدن در آتش تحریمها و تهدیدات افزایش مییابد لذا ایستادگی تهران بر اصول مذاکراتی و خطوط قرمز امری مهم برای شکل نگرفتن چنین تفکری است.
نویسنده: قاسم غفوری