زهره علی بابایی
خبرنگاری حرفه و هنری جذاب و سرشار از تنوع که جزو مشاغل سخت محسوب می شوداما سخت بودن این شغل استثناهایی هم دارد.
اصولا اینحرفه برای خبرنگارنماها و برای کسانی که هنر نوشتن دوخط خبر را ندارند و تفاوتی بین تیتر و لید قائل نیستند اما خود را متبحرانه در جمع خبرنگاران جا داده اند سخت نیست.
قاعدتا اینحرفه برای خبرنگاران چاپلوس و مسول دوست هم نباید سخت باشد چون تنها هنرشان تعریف و تمجید است و بساز خبرنگاران پاچه خوار همنباید غافل شد همان هایی که به قصد رسیدن به جایگاه و منصب از پیِ این مسول و آن مسول می دوند و البته نانشان هم در روغن است.
و اما برسیم به خبرنگاران مسول ستیز، خبرنگارانی که بجای نقد مسول، برای کسب منفعت و یا نشاندن فرد موردنظر خود در کرسی قدرت، چنان مسول بخت برگشته را از ریشه ساقط میکنند که نای بلند شدن ندارد باید گفت ایندست خبرنگاران اِبایی از آبرو و حریم ندارند و …
خبرنگاران موش دَوان هم که هنری جز دواندن موش در کار سایر همکاران خبرنگار خود ندارند.
از فراخبرنگاران بگوییم که با سوء استفاده از حس کنجکاوی، پا را فراتر از مرزها نهاده و حریم خصوصی زندگی افراد و اشخاص را جار می زنند.
بعضی خبرنگاران هم همه چیز ندان هیچی دان هستند یعنی اگر چه اگاهی ندارند اما ادعای آنها گوش فلک را کر کرده است.
خبرنگاران بساز بفروش هم که خبر را به نفع یا ضرر مسولی خرید و فروش و داد و ستد می کنند.
خبر برای خبرنگارانی که سر در لاک فرو برده سخت است آن دسته از اصحاب رسانه که اهل هیچ حاشیه ای نیستند و سرشان با همه ی مشقت ها به کار خود گرم است.
و همچنین برای خبرنگاران خبرشُمار که از شروع تا پایان هرماه مجبورند تعدادخبرهای تولیدی را بشمارند تا حق الزحمه ای دریافت کنند اینجاست که باید از مسولان پرسید آیا این وضعیت در شان خبرنگاران است!!!!
از شوخی که بگذریم خبرنگاری حرفه سختی است اما برای خبرنگاران اصیلی که شرافت قلم را به هر بهایی نمی فروشند و حافظ شان قلم هستند.
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون