درگیر کردن رهبر انقلاب با موضوعات خرد و دم دستی که در اختیارات وزرا و نمایندگان است یک تله سیاسی جدی برای انقلاب بود که رهبری هوشمندانه از آن عبور کرد و عمده موضعگیریهای خود از تریبون های رسمی نظام را معطوف به موضوعات کلان انقلاب کردند؛ البته جاهای هم مانند خودرو و امثالهم ورود کردند ولی در راستای تبیین یک اصل کلان انقلاب و در حاشیه یک مسئله مهم تر بوده است؛ شاید در برهههایی برخی از افراد دلشان میخواست رهبری احساسی وار به موضوعات مقطعی ورود کند و مثلا دستور دهند فلان وزیر برکنار شود یا فلان قانون اعمال شود!
موضع گیری های رهبر معظم انقلاب بعد از فاصله گرفتن از خطبههای جمعه و بعد از ایام فتنه 88 نه تنها کمتر نشده بلکه همان دیدارهایی که در دهه مثلا هفتاد به صورت خصوصی اتفاق میافتاد اکنون در دوبخش خصوصی و علنی و در مواردی هم کاملا علنی برگزار میشود؛ و شاید بدیهی ترین پیام این حرکت توجه ایشان به مسئله تبیین در راستای اقناع عموم بوده است(که البته این موضوع باید در جایی دیگر بحث شود و فعلا ربطی به عریضه من ندارد).
خلاصه کنم؛ حتما شما هم با من هم نظر هستید که رهبری انقلاب عمیقترین موضوعات مرتبط با انقلاب را در این سخنرانی بیان میکند؛ موضوعات کلان و ابرمسئله های پیش پای انقلاب!
حال میپرسم به نظر شما رهبری در سخنرانی اخیر خود بین موضوعات متنوع (و البته مهم) که مطرح فرمودند وزن کدام پیام بیشتر بود؟ انگشت اشاره رهبر و دیدهبان انقلاب روی کدام موضوع بود؟ اگر شما قرار بود به عنوان سخنران این روز با مردم حرف بزنید کدام محورها را انتخاب میکردید؟
انتخابات، دشمن شناسی، توجه به استقلال کشور، هستههای انقلابی، زنده کردن نگاه و روحیه تحولی در جامعه، توجه به ظرفیت های عظیم مردمی و نهایتا ایمان و امید! به نظر شما وزن کدام یک از این کلیدواژهها در بیان معظم له بیشتر بود؟ کدام کلمه را رهبری قریب به 50 بار در یک سخنرانی (فقط در یک سخنرانی) تکرار میکنند؟ بعید میدانم در داخل یا خارج کشور هیچ دوست یا دشمنی بر سر این موضوع اختلاف نظر داشته باشند که این تکرارها غیرتعمدی بوده است؛ حتما نکته مهمی توجه حکیم انقلاب را جلب کرده که اینقدر روی یک کلمه پافشاری میکنند؛ موضوعات مختلفی را میتوان برای شاه بیت سخنرانی سالروز رحلت امام(ره) انتخاب کرد، ولی چرا اینقدر روی ایمان و امید توجه داده شد؟
چرا آقا در مورد کاستیهای دولت نگفت؟ مگر کم کاستی در حوزههای مختلف داریم؟ (بورس، بازار دلار و طلا و مسکن، وضعیت فرهنگی به خصوص حجاب، ولنگاری فضای مجازی، رفتن نخبگان به بیرون، علوم انسانی غیر اسلامی و…) راستی چرا آقا به برخی از انتصابات دولت انتقاد نکرد؟
به نظر شما بهتر نبود رهبر انقلاب در سالروز رحلت بنیان گذار انقلاب شعارهای اصلی انقلاب را از متصدیان مطالبه کنند؟ توزیع عدالت، اسلامیسازی بانکها و دانشگاهها و ادارات و غیره، مبارزه با فساد، مطالبه آن نهادی که قرار بود دانشگاه انسان سازی بشود و مسایل بسیار زیاد دیگری که در آنها احیانا ضعفهایی وجود دارد!
حتما رهبر انقلاب هم به اندازه ما (و صد البته بیشتر و دقیقتر) به کاستیها اشراف دارند اما چرا محور سخنان آقا میشود امیدآفرینی و تقویت ایمان؟ آقا همین امسال در نسشت با دانشجویان در ماه مبارک رمضان فرمودند در مقام توقع من بیشتر از شما توقع دارم و اعتراض هم میکنم ولی لزومی ندارد علنی باشد در ضمن کلان حرکت را روبه جلو میبینم البته نقص هم داریم؛ چرا آقا به امت حزب اللهی مانند گذشته توصیه نکرد که ایهاالناس اجازه ندهید علم مطالبه گری روی زمین بماند؟ چرا آقا به همان هستههای حزب اللهی هیأتی و بسیجی نفرمودند که بروید و کاستیها و آرمانهای انقلاب را از مسؤلان مطالبه کنید؟
اتفاقا در مقابل رهبری یک مطالبه مهم و به تعبیر حقیر فریضهوار و البته تکراری، را بر دوش امت گذاشتند؛ امیدآفرینی و ایمان افزایی به عنوان یک اصل و راهبرد کلان انقلاب مطرح شد؛ و حتما در مقابل هر اقدام، موضوع و بیان مایوس کننده و مغایر اصول ایمانی حتما آسیب راه و ضدِانقلاب خواهد بود.
حالا متن فرضی سخنرانی خود را با بیانات رهبر انقلاب کنار هم بگذاریم تا فاصله بین ما و رهبری مشخص شود که آیا بر خط ولایت حرکت میکنیم یا فاصله داریم؟ آیا ما هم در یک سخنرانی قریب به 50 بار بر امیدآفرینی توجه میکنیم؟