گفته اند که به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش نمی کشند! یک فردی که چند سال پیش که مسئولیت هم داشت، قیصریه را قیطریه گفته بود! خدایش بیامرزد!
اما اصل داستان این است که چین خبطی کرده و با کشورهای عربی بر سر جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس، توجه کنید خلیج فارس؛ همراهی کرده است. چین خود را به آب و آتش هم بزند این جزایر برای ایران است و خواهد بود، پکن خود بهتر می داند که کشور بزرگ، قدرتمند، تأثیر گذار و قابل اعتماد و اطمینان در منطقه ایران اسلامی است و بس.
حال برای جلب توجه اعراب، اشتباه محاسباتی کرده یا هر چیز دیگری، با ایران هم روابطی دارد دیرینه که حتی پیش از پیدایش رژیم ها و کشورهای عربی خلیج فارس، این ارتباط وجود داشته است. مقامات چین به اشتباه خود درباره جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس پی بردهاند و برای جبران نیز باید اقدام کنند. رئیس جمهور کشورمان دیروز در دیدار معاون نخست وزیر چین از مواضع رئیس جمهور چین در باره جزایر سه گانه ایرانی انتقاد کرد و خواهان جبران این سیاست شد. چین در ارتباط با ایران منافع زیادی دارد، البته ایران نیز در این روابط منفعت خود را میبرد اما آنچه که مسلم است، ایران اسلامی مستقل است که میتواند روابط دوجانبه سالم، و برد برد را با کشوری چون چین داشته باشد.
رژیمها و کشورهای عربی منطقه استقلال سیاسی ندارند که بخواهند روابط گستردهای با چین داشته باشند، این کشورها به شدت وابسته به آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی هستند و منافع آنها اجازه نمیدهد که به رژیمهای دست نشانده خود اجازه بدهد با رقیب رفیق گرمابه و گلستان شوند.
آمریکا همچنان در عربستان سعودی نفوذ دارد و تأثیر گذار است و دیگر رژیمهای عربی خلیج فارس هم از سعودیها تبعیت میکنند.
چین هم در پی منافع اقتصادی خود است و قطعاً خواهان رنجاندن جمهوری اسلامی ایران در جایگاه یک کشور مهم و تأثیر گذار در منطقه حساس غرب آسیا و خلیج فارس نیست.
در طول قرنها ارتباط ایران و چین، نمیتوان نمونهای پیدا کرد که این کشور سیاست استعماری علیه ایران داشته است، اما در مقابل کشورهای غربی همواره سیاست استعماری علیه ایران داشتهاند و عصبانیت آنها هم در این است که ایران اسلامی دیگر به آنها اجازه نمیدهد که بخواهند بار دیگر رفتار قادرمأبانه خود را علیه کشورمان داشته باشند.
اگر هم در این میان مقامات چین تصور کردهاند که آشوبها و اغتشاشات اخیر ثبات ایران را به هم زده است، در اشتباهند، چرا که خود بارها طعم مداخله و ایجاد آشوب ر کشور خود را از سوی آمریکا و غرب چشیدهاند. آشوبهای ایران دیر یا زود پایان مییابد، مقامات چین باید با دید بازتر نسبت به مسائل و اتفاقات جهانی و منطقهای بنگرند و همه چیز را در اقتصاد و پول نبینند. مسئولان و مقامات چین خود هم اکنون درگیر دخالتهای آمریکا در امور تایوان هستند، که پکن آن را از خود میداند اما آمریکا چنین نظری ندارد و بر سر همین مسئله، مناقشه در گرفته که بارها کار به چنگ و دندان نشان دادن طرفین کشیده است.
خلیچ فارس در اختیار ایران است، تنگه هرمز تحت کنترل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است، قدرت نظامی، دریایی و موشکی ایران فراتر از آن چیزی است که تصور میشود، نفوذ و تأثیر ایران در منطقه بر کسی پوشیده نیست و آن که در نقش رژیم و کشور منفی وجود دارد، همانی است که رئیس جمهور چین به آن سفر کرد و در همراهی با شورای همکاری خلیج فارس، بیانیهای را امضا کرد که بر خلاف قوانین بین الملل، عرف دیپلماتیک، حسن روابط دو کشور ایران و چین و اسناد تاریخی است. ایران هم در این میان با حفظ اقتدار و استقلال سیاسی خود که بر اساس سیاست نه شرقی نه غربی است، نسبت به سیاست چین انتقاد و گلایه دارد اما میداند که میان چین و آمریکا تفاوت زیاد است. آنهایی هم که پس از این اتفاق سعی دارند روابط دو کشور را تیره کنند، سنگ آمریکا را به سینه میزنند و به گونهای رفتار میکنند که آمریکا همیشه و همواره بر تعهدات و وعدههای خود پایبند بوده است. نمونه روشن بدعهدی برجام است. پس به خاطر یک دستمال قیصریه را آتش نمیزنند.
نویسنده: محمد صفری