عدالت اجتماعی و فرهنگی به چه معنا است؟ آیا این که برخی در کشور از بهترین امکانات بهداشتی درمانی، آموزشی و دانشگاهی و حتی تفریحی برخوردار شوند اما برخی نتوانند ذرهای از آنها بهره ببرند، عدالت و تساوی است؟
آیا متمول بودن، سرمایه دار بودن و پولدار بودن دلیلی بر آن است تا آنها بهترین زندگی را داشته باشند اما دیگران با وجودی که برای زندگی تلاش میکنند و سختی میکشند، نتوانند در یک آسایش نسبتی به سر ببرند؟ آیا اینکه شکاف طبقاتی با این واژه که چون افراد متول هستند تمایل به هزینه کرد بیشتر برای خدمات بهتر آموزشی و پزشکی دارند توجیه شود قابل پذیرش است؟
بهانه سرمقاله امروز سخنان پسر آقای حداد عادل است که بخشی از آن در فضای مجازی منتشر شده و در آن گفته؛ «مدرسه غیردولتی اصلاً مخالف عدالت آموزشی نیست، چون عدالت آموزشی به معنی تساوی آموزشی نیست.»
شاید هر فردی برای خود تعریفی از عدالت و تساوی داشته باشد، اما در قاموس اسلام و تشیع آنچه که پسر آقای حداد عادل درباره آن نظر داده است، مخالف و مغایر با آن چیزی است که در آموزههای اسلام وجود دارد.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آموزش و پرورش برای همگان در نظر گرفته شده و اجباری است و این آموزش و پرورش برای همگان رایگان و دولتی در نظر گرفته شده است، به این معنا که مدارس دولتی باید باشد و همه مدارس هم در یک سطح قرار داشته باشد. آیا در قانون اساسی تأسیس مدارس پولی یا همان غیر انتفاعی در نظر گرفته شده است؟ آیا در قانون تفاوتی میان هوش دانش آموزان قائل شده است که امروز مدارس بر اساس هوش و البته ثروت خانوادگی دسته بندی میشوند چنانکه گویی آنانی که در مدارس دولتی درس میخوانند فقیر، طبقه پایین جامعه و بی استعداد و بیهوش هستند؟!!
دلیل این که مدارس غیر انتفاعی راه اندازی شد و در کنار آن چندین نوع دیگر از مدارس تأسیس شد چه بود؟ آیا صرفا برای این بود که کمبود مدارس را جبران کند یا این که مکانی برای تحصیل فرزندان سرمایه داران یا مسئولان باشد؟ و یا اینکه تفکر سرمایه داری خودبرترپنداری را از همان کودکی در میان افراد رواج داده که نتیجه آن میشود این خودخواهیهای اقتصادی و اختلاسها و…؟!!
تفکر پسر آقای حداد عادل تفکر سرمایه داری و لیبرال مسلکی است که اگر غیر از این بود، چنین سخن نمیگفت و این در حالی است که رهبر معظم انقلاب بارها در سخنانشان در دیدار معلمان بر تقویت مدارس دولتی تأکید کردهاند.
حضرت آیت الله خامنهای سال گذشته به مناسبت روز معلم در همین زمینه گفته بودند؛ «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است. وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبت نام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد.این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
ایشان به صراحت گفتهاند که روشی که اکنون در کشور برای آموزش فرزندان ایران وجود دارد بیعدالتی است، آن هم بیعدالتی محض، اگر مدارس دولتی تقویت شود، افزایش یابد و کیفیت آموزشی آنها بالا رود، قطعاً مدارسی که هزینههای سنگینی دریافت میکند به حاشیه خواهد رفت و دیگر کسی سراغی از آنها نخواهد گرفت و خود به خود تعطیل خواهد شد.
جناب فرزند حداد عادل! عدالت آموزشی حکم میکند که همه فرزندان ایران اسلامی بتوانند به نسبت مساوی از نظام آموزشی کشور بهره ببرند نه آن که برخی به دلیل متمول بودن در مدارس غیر انتفاعی لاکچری درس بخوانند و درصد ورودی آنها به دانشگاه نیز بالا باشد. مسئله عدالت مهمترین مسئلهای است که در کشور مغفول مانده و همین تفکرات است که باعث شده تا بیعدالتیها گسترش یابد.
سالها پیش برای ساخت مستندی درباره کوبا به این کشور رفتم، آموزش و پرورش و تحصیلات دانشگاهی در این کشور، دولتی و رایگان است، همه از یک سطح آموزش برخوردارند و نتیجه چنین آموزشی هم در زمینههای گوناگون به ویژه پزشکی، بیوتکنولوژی، داروسازی به ویژه در زمینه بیماریهای خاص مانند سرطان بسیار بزرگ است که حتی نظام سلامت این کشور تبدیل به نمونهای موفق در دنیا شده است که میتوان از آن الگو گرفت. آیا این کشور کوچک که نه منابع نفتی دارد و نه گازی، چنین پیشرفتی را با مدارس و دانشگاههای غیر دولتی به دست آورده است؟جواب خیر است.
کشور دچار سیاستهای سرمایه داری و لیبرالی است، درد کشورمان از تفکرات غربی است که به وجود آمده است که اگر این تفکر کنار گذاشته شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
محمد صفری