تحولات این روزهای فلسطین را نباید ساده از کنارش گذشت، اتفاقاتی که در منطقه میافتد، اتفاقاتی ساده و پیش پا افتاده نیست، بلکه عمیق، سرنوشت ساز همراه با تغییراتی است که باعث خواهد شد جهان دستخوش تحولاتی شود که شاید تاکنون دیده نشده است.
فلسطین، اشغال این کشور و تأسیس کشوری جعلی به نام اسرائیل یک استراتژی گسترده، طولانی و عمیق است که تاکنون کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی آلمان که دولت حاکم از جیب مردمش غرامت کار نکرده را به اسرائل پرداخت میکند، از این رژیم حمایت میکنند. اگر اکنون همه توجهات به سوی فلسطین و غزه جلب شده، اهمیت بسیار بالای آن را نشان میدهد.
ماجرای فلسطین دو وجه دارد، طرفی که حامی رژیم صهیونیستی و طرف دیگر که حامی مردم فلسطین است. حامیان رژیم جعلی اسرائیل، حیات خود را به ماندگاری اسرائیل گره زدهاند و متقابلا رژیم صهیونیستی نیز بدون حمایتهای آمریکا و دیگر کشورهای غربی توان زنده ماندن نخواهد داشت و حتی بدون نیاز به جنگ با این رژیم سقوط خواهد کرد.
اگر اسرائیل تاکنون مانده است، به واسطه حمایتهای آمریکا و دیگر دولتهای حامی آن است. علاوه بر آن روابطی است که برخی دولتهای منطقه که نام دولتهای عربی و اسلامی را یدک میکشد این رژیم را سرپا نگه داشته است، با این وجود یک گروه نظامی که مشروعیت دفاع از سرزمین خود را دارا است،توانسته رژیمی که خود را فنا ناپذیر میپندارد، در یک جنگ هر چند نابرابر به چالش جدی بکشد و نابسامانیهای زیادی را برای صهیونیستها ایجاد کند.
از مهاجرت گسترده معکوس گرفته، تا تحمیل هزینههای سنگین جنگ برای اسرائیل و تلفاتی که باعث شده تا میان مردم ساکن در اسرائیل وحشت شکل بگیرد که سرزمین موعودی در کار نبوده و نیست.
اسرائیل نابودی خود را به زودی با چشمان خود خواهد دید و آن را حس خواهد کرد. آرزویی که شهید حسن طهرانی مقدم پدر موشکی ایران و از عناصری که رزمندگان فلسطینی و حزب الله لبنان به توانمندی موشکی مجهز کرد تا اکنون اینگونه با ضربات خود بر پیکر فاسد اسرائیل این رژیم را به لبه پرتگاه نزدیک کنند و به سقوط بکشانند.
تحولات فلسطین به اینده منطقه و جهان گره خورده است، نمیتوان و نباید آن را نادیده گرفت و بیاهمیت از آن گذشت.
شاید برخی در این اندیشه باشند که مسائل آنها به ما ربطی ندارد، اما یقین بدانند که در صورت شکست مقاومت چه در جبهه غزه و چه در جبهه لبنان و یمن و دیگر جبهههای مقاومت، جمهوری اسلامی ایران که رهبری آن را بر عهده دارد، تضعیف خواهد شد.
هر چند شکست جبهه مقاومت، تنها یک فرضیه است و چنین اتفاقی نخواهد افتاد اما برای اثبات حقانیت و اهمیت موضوع، باید چنین فرضیهای را برای آنهایی که میگویند ما خود را نباید درگیر مسائل فلسطین کنیم، گفته شود تا به عمق اهمیت مسئله پی ببرند و سعی نکنند تا افکار عمومی داخل را با هود هماره سازند.
اکنون مردم جهان علیه جنایات اسرائیل به پا خاسته و این حضور در میدان، برای پایان دادن به جنایاتی است که یک رژیم جعلی و جنایتکار مرتکب میشود. روندی که مردم جهان و بسیاری از کشورها در پیش گرفتهاند، بر روی توازن قدرت تأثیر گذار است، جبهه نظام سلطه در جنگی که در فلسطین مردم با اشغالگران آغاز کردهاند، ضعیفتر خواهد شد.
دکترین جمهوری اسلامی ایران در منطقه تقویت شده و حرف اول را خواهد زد،اکنون نیز سیاستهای ایران اسلامی است که باعث شده تا مردم کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به خروش بیایند و وارد میدان شوند.
زمان، زمان حساس تشخیص درست از جبهه حق و باطل است، همه چیز روشن است، نشانههایی دیده میشود و وجود دارد.
حضرت آیت الله بهجت گفته بودند؛ «اگر میخواهید اوضاع ظهور را بررسی کنید، اوضاع یمن را بررسی کنید!»، سخنان سید حسن نصرالله در باره ورود رزمندگان یمن به جنگ با اسرائیل اتفاق بزرگی است.
تحولات را آگاهانه تر باید دید و تجزیه و تحلیل کرد همراه با محاسبات الهی و قرآنی نه با معادلات دنیایی و تحلیلهای آکادمیک.
محمد صفری