هوشنگ نوبخت
بى مقدمه بروم سراغ اصل مطلب و داستان تكرارى انتخاب استاندار براى استانى كه هر بار به همين دلايلى كه قيد خواهم کرد، هميشه ى خدا رو به سرازيرى مى رود.
كافى است تنها يك هفته در همدان، اراك، يزد يا گلستان باشيد، خواهيد ديد كه هيچ واكنشى از سوى اقوام، اصناف، اقشار و رسانه هاى آن ها در خصوص انتخاب استاندارشان توسط دولت ها شكل نمى گيرد. همه در همه جاى كشور دنبال كار و زندگى خودشان هستند و تنها عده اى محدود براى به كرسى نشاندن يك مدير قوى براى استان شان تلاش و لابى مى كنند اما در خوزستان ما كه با فاصله، پايتخت حاشيه ها در كشور است، جوشكار و بقال و نقاش هم مدعى اند كه بايد استاندار بعدى مد نظر آن ها، محله، قوم و قبيله و همشهرى شان باشد وگرنه دولت را تا سال ها سرزنش مى كنند حتى اگر گزينه هاى ديگر، شاخص ترين شخصيت هاى دنيا باشند.
وزارت كشور هم از اينهمه ماجراجويى، لابى، دخالت و داستان هاى عجيب و غريب بوجود آمده براى چند گزينه ى مطرح شده به ستوه آمده است كه از قضا اين نكته مهمترين ضعف همه ى دولت ها در انتخاب استانداران به خصوص در خوزستان بوده است.
دولتى كه اقتدار لازم براى معرفى يك نيروى شاخص خود براى انجام امورات اجرايى مهمترين استان خود ندارد و هر روز بايد يقه اش را از دست يك شخص يا تشكيلات خوزى خارج كند.
باز هم به صد دليل منطقى معتقدم كه خوزستان به يك استاندار مقتدر، غير بومى، برنامه محور و پخته نياز دارد كه تحت تاثير هيچ قوم و جريان و تشكيلاتى قرار نگيرد.
شك نكنيد مادامى كه افسار انتخاب ها در خوزستان دست چند نفر آدم افراطى، فرصت طلب، سياسى نما و متعصب قومى باشد، هيچ تحول بنيادينى در اين سرزمين پر از ثروت شكل نمى گيرد و هيچگاه هم شاهد حضور يك استاندار در تراز خيلى استان هاى پيشرفته كشور نخواهيم بود.
اين مطلب ساده، شفاف و تكرارى را نوشتم كه بماند به يادگار براى نسل هاى بعدى كه ما را به خاطر سهيم بودن در چنين تاريخ ها و تصميماتى نفرين مى كنند.