قاسم غفوری
ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران به دعوت بشار اسد همتای سوری خود از دیروز سفری دو روزه به سوریه را آغاز کرده است. نگاهی به کارنامه مناسبات تهران-دمشق حکایت از رویکرد راهبردی و همه جانبه میان طرفین دارد بگونهای که هیچ محدودیتی برای تقویت مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی میان طرفین وجود ندارد هر چند که کم کاریها و معطوف بودن دولت یازدهم و دوازدهم به مولفههای فرامنطقهای با محوریت غرب با تصور لغو تحریمها و اجرا برجام که هرگز نیز محقق نشد، مانع از شکل گیری گسترده تعاملات ایران و سوریه در بعد اقتصادی شده بود. ضعفی که نه تنها در قبال سوریه بلکه در باب سایر کشورهای منطقه نیز مشاهده میشود که در نهایت نیز اقتصاد کشور را به برجام و مذاکره با کدخدا گره زده که دستاوردی نیز جز معطل ماندن اقتصاد کشور که پیامدهای آن همچنان نیز ادامه دارد، به همراه نداشته است.
به هر تقدیر سفر رئیسی را میتوان گامی مهم در تعاملات دو کشور دانست که با محوریت هماهنگیهای اقتصادی در کنار همکاریهای اقتصادی و امنیتی در برابر تهدیدات تروریستی و مداخلات خارجی در منطقه صورت میگیرد. این مسئله برای تهران-دمشق در شرایطی که همگرایی میان کشورهای تحریم شده در حال افزایش است دارای اهمیت است که دلار زدایی و رویکرد به ارزهای ملی در مراودات میتواند گامی مهم در این زمینه باشد. در همین حال سوریه که دوران بازسازی از ویرانههای برجای مانده از تروریسم تحمیلی و مداخلات ویرانگر غرب و رژیم صهیونیستی را در پیش دارد، از ظرفیتهای بسیاری برای بخش خصوصی بویژه شرکتهای فنی مهندسی و دانش بنیان برخوردار است که این سفر میتواند گامی مهم در این زمینه باشد. نکته قابل توجه دیگر در این سفر به نوعی برگزاری جشن پیروزی مقاومت بر تروریسم و دگرگونی در معادلات منطقه در مسیر آمریکا زدایی و انزوای هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی میباشد.
در حالی آمریکا با حمایت از تروریسم و رژیم صهیونیستی در کنار تحریک برخی کشورهای عربی منطقه به دنبال نابودی سوریه و به تبعه آن مقاومت بوده است که نه تنها این امر محقق نشده بلکه روند تحولات رویهای معکوس را نشان میدهد. در یک سوی معادله سوریه با حمایت مقاومت و روسیه توانسته است تا حدود زیادی به ثبات نسبی دست یابد و خود را برای بازسازی ویرانهها، بازگشت آوارگان، پاکسازی مناطق تحت اشغال تروریست ها و جدایی طلبان تحت حمایت آمریکا و نیز پایان دادن به اشغالگری آمریکا آماده می سازد. در همین حال نه تنها طراحی آمریکا برای نابوی و انزوای سوریه محقق نشده بلکه در ماههای اخیر بسیاری از کشورهای عربی از جمله امارات، بحرین و عربستان که بیشترین حمایت از تروریستها داشتهاند برای احیا روابط با دمشق صف کشیدهاند و حتی وزیر خارجه سعودی به دمشق سفر داشته و خواستار بازگشتایی سفارتخانهها شده و بشار اسد نیز به امارات و عمان سفر کرده است.
در همین حال نشستهای متعدد عربی از جمله نشست پنج جانبه اخیر اردن با محوریت بازگشت سوریه به اتحادیه عرب برگزار گردیده در حالی که همزمان نیز نشست های چهارجانبه ایران، روسیه، ترکیه و سوریه برای حل اختلافات دمشق – آنکارا در جریان است که که نشانهای بر پیروزی مقاومت در تغییر معادلات منطقه بوده است. در سوی دیگر معادله نیز جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که از یک سو فتنه پاییز برای چندپاره سازی آن با شکست همراه شد و از سوی دیگر کشورهای عربی که زمانی غرب به دنبال ایجاد چتر امنیتی مشترک میان آنها و رژیم صهیونیستی علیه ایران بود اکنون به دنبال دوری از تل آویو و توسعه روابط با ایران هستند که توسعه روابط تهران-ریاض با میانجی گری چین نمودی عینی از این وضعیت است. روندی که برگرفته از اهداف مقاومت در همگرایی میان کشورهای منطقه علیه رفتارهای بحران ساز آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده که میرود تا ثبات و امنیت منطقه محور را رقم زند. دستاوردی بزرگی که ثمره سالها مجاهدت و تلاش مردانی همچون شهید سلیمانیها، شهید همدانیها و شهدای مدافع حرمی است که تا ابد نامشان جاودان خواهد ماند.
به هر تقدیر در پایان با توجه به این مولفهها میتوان گفت که سفر رئیسی به سوریه نقطه عطفی در روابط دو جانبه و معادلات منطقه است که در کنار منافع دو جانبه، تقویت کننده همگرایی کشورهای منطقه و زمینه سازی برای تسریع در روند اخراج بیگنگان از منطقه و حمایت از فلسطین خواهد شد. در نهایت این سفر را میتوان حضور دیپلماسی در جشن پیروزی میدان دانست.