جنگ غزه و مقاومت ملت فلسطین در برابر تجاوزگری و توهش رژیم صهیونیستی در کنار مسائلی همچون تقلای غرب برای زنده نگاه داشتن آتش جنگ اوکراین در حالی محور تحولات جهان شده است که این روزها بسیاری از ملتها به دنبال برگزاری مراسم سالگرد بزرگ مردی هست که به معنای واقعی مرد میدان بودن را تجلی بخشید.
این روزها مصادف است با سالگرد شهادت مردی که مکتبی را بنیان گذاشت که نه تنها برای دوران خویش که برای امروز و برای آیندگان نیز درسها و ثمرههای بسیاری داشته و خواهد داشت. آری این روزها نه تنها ملت ایران که بسیاری از ملتهای جهان در چهارمین سالگرد شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و همرزمانشان که در تروریسم دولتی آمریکا در فرودگاه در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، ضمن تجدید پیمان با آن شهدای والا مقام فریاد ادامه راهشان را سر میدهند.
نگاهی به کارنامه و سیره شهید سلیمانی بیانگر نکات و درسهای بسیاری است که در تشریح آنها میتوان کتابها و مقالات بسیار به نگارش در آورد اما شاید یکی از مهمترین ویژگیها را در دیدگاه وی در انجام کارها میتوان مشاهده کرد. کلید واژه ای که سردار دلها هنگام امداد رسانی به مناطق سیلزده و زلزلهزده و یا حمایت از محرومان و حتی در نبرد با دشمن و تروریسم به کار میبردند و آن واژه « بیایید» به جای« بروید» بود. آنچه در میان بسیاری از سیاستمداران، مدیران و حتی نظامیهای ارشد در جهان مشاهده میشود آن است که کلید واژه آنها بروید است یعنی اینکه خود در عقب میدان میایستند و از دیگران میخواهند که به میدان روند و مشکلات را حل کنند حال آنکه مرام سردار مغایر با این تفکر بود.
در دیدگاه سلیمانی که خود را همواره یک سرباز میدانست نه یک فرمانده، ابتدا باید خود در میان حاضر میشد و بعد از دیگران میخواست که به همراه وی راهی میدان شوند. به عبارتی دیگر در مرام سلیمانی جان میدهند برای جان بخشیدن به دیگران و خود را فدا میکنند برای زندگی بخشیدن به دیگران. این مرام است که موجب میشود تا ارکان جبهه مقاومت از تیپ فاطمیون و زینبیون گرفته تا حشدالشعبی عراق و حزب الله لبنان، ارتش سوریه، مقاومت فلسطین و یمن و… مانند دانههای یک تسبیح در کنار هم گام به گام سردار قرار گیرند و افتخارشان در کنار حاج قاسم بودن باشد. این روزها آنچه در غزه در برابر رژیم صهیونیستی مشاهده میشود تجلی همین دیدگاه است چنانکه مردان و زنان و حتی کودکان مقاومت برای نجات فلسطینیها جان خویش را فدا میکنند. نکته مهم آنکه آنچه در دنیای امروز پیشران دیپلماسی است توجه به میدان است چنانکه در این روزهای فلسطین، صهیونیستها و حامیانشان حذف نظامی مقاومت را زمینه ساز سلطه بر فلسطین و کل منطقه میدانند. همچنین آمریکا و صهیونیستها ترور مستشاران نظامی ایران همچون شهید رضی در سوریه را و نیز حمله به مقر یگانهای مقاومت عراق را زمینه ساز باج خواهیهای خود در منطقه میدانند. بر این اساس آنچه باید مورد توجه قرار گیرد نقش و جایگاه میدان در تحقق دیپلماسی است و این ادعا که با رها کردن میدان میتوان فرصت مناسب را برای دیپلماسی ایجاد کرد توهمی است که جز خسارت و افزایش فشارها نتیجهای به همراه ندارد چنانکه همزمان با ترور شهید رضی غرب با توهم تضعیف میدان، به تشدی اتهامات در باب فعالیت هستهای و منطقهای ایران پرداخته است که پاسخ قاطع در حوزه میدان به تحرکات آمریکا و صهیونیستها میتواند مولفهای برای برهم زدن این توهم باشد.
قاسم غفوری