گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر به تهران با مقامات هسته ای و سیاسی کشورمان ملاقات و توافقاتی برای استمرار همکاریها میان طرفین صورت گرفت. این سفر در حالی انجام شد که پیش از هر چیز میزبانی ایران را میتوان فرصتی برای گروسی دانست تا با دست کشیدن از سیاسیکاریهای گذشته اعتبار مختوش شده گذشته آژانس را احیا نماید. آژانس با رویکردهای غیر منطقی و یک جانبه گرایانه علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران از جمله درز اطلاعات محرمانه به رسانهها و بازی در زمین هوچیگریهای ضد ایرانی در کنار سکوت تامل برانگیزش در برابر تهدیدات هستهای که کشورهای غربی علیه یکدیگر در جنگ اوکراین مطرح میکنند و البته نادیده گرفتن تهدیدات هستهای رژیم صهیونیستی عملا در مسیر زوال اعتبار جهانیاش قرار گرفته است.
در این شرایط تهران این فرصت را برای آژانس ایجاد کرده تا میزان صداقت و استقلال رفتاری خود را به نمایش گذارد و تا زمانی که این امر محقق نشود، تهران بر اساس مصوبه مجلس همچنان به تعلیق برخی تعهدات خود ادامه خواهد داد. تعلیقی که نتیجه رفتارهای غیر سازنده اروپا و آمریکا و اجرایی نشدن تعهدات برجامی آنهاست.
تعامل میان ایران و آژانس یک جاده دو طرفه است که هر کدام باید وظایف و مسئولیتهای قانونی در چارچوب پادمان را اجرایی سازند. ایران تا به امروز حداکثر همکاری را با آژانس داشته حال آنکه آژانس از یک سو با سیاسی کاری همچنان رویه فنی را در راستای ازمایی فعالیت های هستهای ایران به حاشیه رانده است و از سوی دیگر به وظایف خود مبنی بر کمک به ایران به عنوان عضو «ان پی تی» برای توسعه توان هستهای اقدامی نداشته در حالی که از ابتدایی ترین مسئولیت خویش یعنی محکوم سازی و مقابله با خرابکاری علیه تاسیسات هستهای ایران نیز خودداری کرده که جای تامل دارد.
بر این اساس آنچه میتواند زمینه ساز اجرایی شدن توافقات میان تهران و آژانس گردد نه تغییر رفتار ایران بلکه دگرگونی ریشهای در نگرش و رفتارهای آژانس و شخص گروسی از حالت سیاسی به فنی یا همان تغییر وضعیت از مچ گیری و اتهام زنی به همکاری و دست گیری است. گرفتار نیامدن در بازی ادعایی غرب در باب غنی سازی ۸۴ درصد که از اساس دروغ می باشد در کنار بستن پروندههای ادعایی که پیش از این یک بار در سال ۲۰۱۵ ایران به آنها پاسخ داده است میتواند گامهای مقدماتی در این زمینه باشد که در گزارش آتی گروسی در شورای حکام باید مطرح گردد. گروسی باید در یافته باشد که لبخندهای دیپلماتیک در تهران زدن و سپس گرازشی به خواست غرب نوشتن قطعا نمیتواند دستاوردی برای وی و آژانس داشته باشد و تهران نیز تسلیم این باج خواهیها نخواهد شد.
آژانس باید به این مهم رسیده باشد که روابط تهرن با آژانس نباید به بخشی از پازل اتهام زنیهای غرب در کنار ادعاهای پهپادی در جنگ اوکراین و یا پرونده سازیهای حقوق بشری برای داخل ایران مبدل گردد چرا که نتیجه نهایی آن افزایش فاصله میان طرفین و البته بدبینی جهانی نسبت به وابسته بودن آژانس خواهد بود.
در این میان این نکته نیز قابل توجه است که با عنایت به سابقه آژانس و شخص گروسی نمی توان چشم داشت چندانی به اصلاح رفتار آژانس در کوتاه مدت داشت هر چند که گروسی تلاش میکند که تمام رشتههای موجود میان آژانس و تهران گسسته نشود. در همین حال با رویهای که غرب در صحنه جهانی دارد یعنی گرفتاری در جنگ اوکراین و تقلا برای برهم زدن ثبات در کشورهایی همچون ایران و چین به عنوان بخشی از پروژه یک جانبه گرایی جهانی، برگزاری مذاکرات برجامی و تعهد پذیر شدن طرف غربی کمی دور از انتظار می نماید بویژه اینکه غرب سعی دارد تا همچنان شرطی نگاه داشتن اقتصاد ایران به مذاکرات برجامی را حفظ نماید چنانکه در نوسانات اخیر ارزی نیز با ادعای در کار نبودن مذاکره این رویه را اجرا کرده است. در این شرایط رویکرد مطلوب برای رفع مشکلات کشور بویژه در حوزه اقتصادی، یکپارچگی ملی و تلاش همگانی برای رفع کاستی ها و کمبودهاست. فرهنگ جهادی که همواره نجات بخش کشور بوده است که تجربه آن را در دوران کرونا میتوان مشاهده کرد که امروز نیز در صحنههای اقتصادی قابلیت تکرار شدن دارد.
قاسم غفوری