قطعا اداره کشور آن هم کشوری چون ایران با ظرفیتهای بسیار بالا که میتواند شرایط و اوضاع بسیار بهتری از حال و روز کنونی داشته باشد، نیازمند برنامه است.
«برنامه» نکتهای است که همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به آن اشاره و تأکید داشتهاند و این مسئله از سوی رئیس دولت کنونی نیز مغفول نبوده است و آقای رئیسی در برنامههای تبلیغات انتخاباتی خود به این مسئله اشاره داشته است.
قاعدتاً دولتی که برنامهای برای اداره امور کشور نداشته باشد با مشکل روبرو خواهد شد همچون دولتهای پیشین که کشور را بر اساس روزمرگی اداره میکردند و هر چه در میآوردند خرج میکردند و به فرمایش رهبر انقلاب کشور را نباید به روش بچه پولداری اداره کرد.
حضرت آیت الله خامنهای درباره وضعیت اقتصادی کشور و تشبیه آن فرمودهاند؛«در اقتصادى که متکى به منابع زیرزمینى است، وقتى قرار شد که این ذخیره تاریخى را مدام خامفروشى کنیم، به حالت «بچهپولدارى ملى» – مثل بچهپولدارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند – کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایى میشود، نه به نخبه احساس احتیاج میشود، نه نخبه میتواند نقش ایفا کند.»
حال و روز ایران اکنون همین مثلی است که رهبر انقلاب سالها پیش آن را گفتند و سالهای دورتر نیز به مسئله نفت و خام فروشی آن اشاره کردند و خواهان پایان دادن به این وضعیت شدند.
اما دولتها به این نکته مهم بی توجه و کم توجه بودند و تاکنون نیز همین روند ادامه داشته است و یکی از دلایل نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور هم وابستگی شدید درآمدها به فروش نفت و در واقع خام فروشی آن است.
هر گاه فروش نفت و افزایش قیمت جهانی آن اتفاق افتاده درآمد ارزی نیز افزایش یافته و این درآمد با روش بچه پولداری حیف و میل شده است تا جای که حتی در زمانهایی دسته بیل و سنجاق سر و کود انسانی هم با همین ارز وارد کشور شده است!
حال در این میان، دلار و یورویی که اکنون تا این اندازه برای ایران مشکل ساز شده و باعث گشته که همه اجناس و اقلام حتی آنهایی که صد در صد در کشور تولید میشود به افزایش نرخ این ارز گره بخورد، مسئلهای است نامفهوم و غیر منطقی و از نظر اقتصاد هم پذیرفتنی نیست، اما در ایران وجود دارد.
دولت سیزدهم پس از نزدیک به دو سال از استقرار خود، اکنون برنامهای را برای مهار ارزهای خارجی که شامل دلار و یورو میشود ارائه داده که انتظار دارد وضعیت بازار ارز و طلا و سکه را کنترل کند.
اما مسئله اینجا است که چندی پیش همان روش اشتباهی که بارها در دولتهای گذشته هم تکرار شده در این دولت نیز تکرار شد، یعنی ارز پاشی در بازار برای کنترل قیمت آن.
عرضه دلار به مسافر خارجی چه منطقی دارد در حالی که کشور حتی به یک ریال آن نیز نیاز دارد.
در کدام کشور میتوانیم نمونهای از این دست برنامههای بیابیم که به کسانی که میخواهند به مسافرت خارجی بروند ارز تعلق بگیرد؟!
این همان سیاست اشتباهی است که سالها وجود داشته در حالی که ارزهای داده شده میتوانست خرج مسائل مهمتر شود.
کم کردن هزینههای دولت و دیگر سازمانها و نهادها برای گذر از شرایط کنونی، جلوگیری از ول خرجی و حیف و میل کردنهای مرسوم، قطعاً رقم بالایی را در صرفه جویی ارزی نشان خواهد داد. تحریمها وجود دارد، ۴۴ سال است که ایران تحریم است، تحریمهایی که تأثیر آنها را نمیتوان کتمان کرد، اما این تأثیر چند درصد است، ۱۰۰ درصد؟ قطعاً چنین نیست.
برخی اقتصاددانان زبده کشور اعتقاد از گذشته اعتقاد داشتند که تأثیر تحریمها ۳۰ درصد هم نمیشود برخی حتی میگفتند ۱۰ تا ۱۵ درصد تأثیر گذار است.
قدر مسلم سیاستهای اقصادی داخلی سهم بیشتر در به وجود آمدن شرایط کنونی دارد که اکثر دولتها در آن سهیم هستند.
کارشناسان و استادهای زبده اقتصادی را فرا بخوانید آقای رئیس جمهور و از آنها راه جل و مشورت بگیرید. این موضعی است که خود به آن تأکید داشتید.
نویسنده: محمد صفری