ارتباطات زمینی و ترانزیتی بویژه خط آهن از مهمترین راههای ارتباطی در سطوح کشوری، منطقهای و جهانی میباشد که از یک سو با ظرفیت بالا و هزینه کرد به نسبت پایین میباشد و از سوی دیگر مراوداتی تحریم ناپذیر میباشد که میتواند در ارتباط میان همسایگان نقشی مهم ایفا نماید.
دیروز با حضور رئیسی و پوتین روسای جمهوری اسلامی ایران و روسیه سند احداث خط ریلی راهبردی رشت – آستارا به صورت ویدئوکنفرانس امضا شد. ایران و روسیه به عنوان دو همسایه با اشتراکات منافع متعدد توانستهاند در سالهای اخیر بویژه در دولت سیزدهم گامهای بسیاری در اجرایی سازی الزامات همسایگی بردارند بگونهای که امروز روسیه اولین سرمایه گذار در ایران است و ایران نیز به عنوان شریکی راهبردی برای مسکو معرفی میگردد. تلاش طرفین برای نهاییسازی توافق راهبردی بلند مدت بیانگر عزم و اراده آنها در این چارچوب است بویژه اینکه تهران-مسکو در مقابله با تحریمهای غرب دیدگاههای مشترکی داشته و تاکنون نیز توانستهاند گامهای مهمی در این زمینه بردارند. اجرایی شدن خط ریلی رشت – آستارا میتواند نقطه عطفی در این مناسبات باشد که نه تنها در روابط دو جانبه بلکه در کل منطقه تاثیرگذار خواهد بود. اهمیت این امر چنان است که ولادیمیر پوتین در مراسم مذکور عنوان میکند که این کریدور حمل و نقل سهم ملموسی در تأمین امنیت غذایی در ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس دارد. در سخنانی که بیانگر اراده دو کشور برای توسعه این روابط میباشد، رئیسجمهور روسیه با بیان اینکه این کریدور فقط آغاز کار برای افزایش ظرفیت مسیر شمال – جنوب است،گفت: مسیرهای دیگری نیز وجود دارد که بعداً توسعه پیدا خواهد کرد.
در همین حال چنانکه رئیسی نیز در این مراسم عنوان میکند، امضای این توافقنامه محدود به همکاری ایران و روسیه نبوده کشورهایی که در مسیر گذرگاه ریلی شمال – جنوب قرار دارند، از آن سود میبرند. این مسیر از آسیای شرقی و جنوبی گرفته تا قفقاز و شمال اروپا، جلوه ای از دوستی، همگرایی و همکاری تجاری و اقتصادی بین همه این کشورها خواهد بود و این همکاری ها بیش از گذشته برقرار خواهد شد. اهمیت و گستردگی طرح چنان است که در سه بخش مورد توجه قرار گرفته است بخش نخست، بخش شرقی این مسیر شامل روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و ایران است که این مسیر مورد بهره برداری قرار گرفته است. بخش مرکزی شامل دریای خزر است که در جهت تقویت بنادر و ناوگان آن اقدامات جدی باید صورت گیرد. بخش غربی این مسیر نیز ارتباط ریلی میان رشت و آستارا است که میتواند کریدور شمال – جنوب را تقویت نماید.
مجموع این تعاملات در کنار توافقات صورت گرفته با چین در باب توسعه مارودات ترانزیتی و حمل نقل که در قالب جاده ابریشم نوین تعریف میشود در کنار توسعه مناسبات ریلی و جادهای با پاکستان و ترکیه و نیز اجرایی شدن مسیر ریلی شلمچه – بصره و نیز راه آهن چابهار – زاهدان و ارتباط دریای عمان و خلیج فارس با اروپا میتواند مولفههای نقش آفرینی ایران در ترانزیت جهانی باشد. این وضعیت در کنار دستاوردهای اقتصادی میتواند به ارتقای جایگاه منطقهای و جهانی ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در اقتصاد منطقه و جهان مبدل گردد. این تعاملات در کنار آنکه پیوند دهنده اقتصاد و امنیت کشورهای منطقه میباشد، دارای یک ویژگی است و آن ارتباط نداشتن آن با برجام و مذاکرات لغو تحریمها است که نه تنها با مانعی به نام زیاده خواهی غرب مواجه نمیشود بلکه میتواند به ابزار قدرتی برای ایران در مذاکرات آینده با طرفهای برجامی نیز مبدل گردد. حقیقت امر آن است که راهکار خنثی سازی تحریمها نه از مسیر مذاکره با اروپا و آمریکایی که این روزها خود با چالشهای داخلی بسیاری مواجه هستند بلکه از مسیر تعامل با همسایگان میگذرد که ارتباطات ریلی و ترانزیتی نقشی مهم در این زمینه ایفا میکنند. این مسئلهای انکار ناپذیر است که این مراودات نه از روی انزوا بلکه برگرفته از موقعیت جغرافیایی انحصاری ایران و نیز حقایق حال و آینده نظام بینالملل است که تسریع در این فرایند جایگاهی ارزنده را برای ایران در نظم آتی جهان رقم خواهد زد که لازمه تحقق آن نیز به صدا درآمدن سوت قطارها و گسترش ترانزیت در راههای ارتباطی ایران با همسایگان میباشد.
قاسم غفوری