1404-01-03 17:09

جهت جستجو عبارت خود را در کادر روبرو وارد نمایید

اخبار ایران و استان

عبدالرحمن شرفکندی؛ نویسنده، مترجم و شاعر نامی کرد

ایران به عنوان کشوری باستانی و متمدن، داری میراثی گرانبها به ویژه در بعد فرهنگی است. بدون شک در طول تاریخ، حفظ و پویایی این فرهنگ ِبی‌مانند، مرهون نویسندگان، ادبا و عالمانی است که زندگی خود را وقف خدمت به ملت کردند و امروز نامشان مرزها را درنوردیده و آثارشان زینت‌بخش بزرگترین کتابخانه‌های جهان است.

عبدالرحمن شرفکندی؛ نویسنده، مترجم و شاعر نامی کرد

ایران به عنوان کشوری باستانی و متمدن، داری میراثی گرانبها به ویژه در بعد فرهنگی است. بدون شک در طول تاریخ، حفظ و پویایی این فرهنگ ِبی‌مانند، مرهون نویسندگان، ادبا و عالمانی است که زندگی خود را وقف خدمت به ملت کردند و امروز نامشان مرزها را درنوردیده و آثارشان زینت‌بخش بزرگترین کتابخانه‌های جهان است.

نجمه سیددخت

 

ایران به عنوان کشوری باستانی و متمدن، داری میراثی گرانبها به ویژه در بعد فرهنگی است. بدون شک در طول تاریخ، حفظ و پویایی این فرهنگ ِبی‌مانند، مرهون نویسندگان، ادبا و عالمانی است که زندگی خود را وقف خدمت به ملت کردند و امروز نامشان مرزها را درنوردیده و آثارشان زینت‌بخش بزرگترین کتابخانه‌های جهان است.

پژوهشگر، نویسنده، مترجم و شاعر نامی کرد، استاد عبدالرحمن شرفکندی ملقب به هژار در 25 فروردین سال 1300 خورشیدی در روستایی در بوکان از توابع استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. پدر ایشان ملا محمد­پور، از روحانیان متدین بود که از راه کسب و کار، امرار معاش می کرد. در دو سالگی  مادر و در 17 سالگی پدر را از دست داد. علوم دینی را ابتدا از پدر و سپس در مدارس دینی یاد گرفت. در عنفوان جوانی شروع به سرودن شعر نمود و تخلص “هژار” به معنی فقیر و تهیدست را برای خود برگزید. اشعار نغز و دل انگیز هژار خیلی زود به دل‌ها راه یافت و وِرد زبان عام و خاص شد. شرفکندی، در بیست سالگی به فعالیت‌های سیاسی روی آورد؛ اما در میان‌سالی و پس از رنج‌ها و آوارگی‌های فراوان با دنیای سیاست وداع کرد و به نویسندگی و ترجمۀ آثارادبی نویسندگان ایران و جهان روی آورد.

هژار در جریان مبارزاتش علیه دولت پهلوی، به ناچار از ایران مهاجرت کرد و مدت­ها در کشورهای عراق، سوریه و لبنان زندگی کرد. داستان زندگی او در عراق، حکایت تحمل فقر و محرومیت در عین آزادگی است. سال‌ها با نام مستعار زیست و برای گذران زندگی، به انجام سخت‌ترین کارها دست زد. هژار از کارگری در بیابان‌های گرم و سوزان جنوب و غرب عراق تا خدمتکاری در منازل و حمل بارهای مردم هیچ ابایی نداشت. در نتیجۀ کارسخت و طاقت فرسا، به بیماری سل مبتلا و سپس در بیمارستانی در لبنان بستری شد. این بیمارستان، کتابخانۀ بزرگی داشت و حاوی کتاب‌های ارزشمندی به زبان عربی بود. هژار دو سال و چند ماه در آنجا به سر برد و بدون معلم و تنها با خواندن کتاب‌های کتابخانۀ آن بیمارستان، توانست زبان عربی را به طور کامل یاد بگیرد. پس از بهبودی، از لبنان به عراق بازگشت و به عضویت مجمع علمی کشور عراق درآمد. شرفکندی در زمرۀ مخالفان رژیم نوری سعید عراق بود و به کردستان سوریه مهاجرت کرد. پس از کودتای عراق و سلطنت عبدالکریم قاسم و برابری حقوق کرد و عرب، به عراق بازگشت و به ملا مصطفی بارزانی، رهبر کردهای عراق پیوست. یکی از ثمرات هفده سال همراهی با بارزانی، چاپ دیوان بوکوردستان (برای کردستان) است که حاوی اشعار سیاسی است. در سال 1975، نهضت ملامصطفی بارزانی، علیه صدام رئیس جمهور وقت عراق شکست خورد و شمار بسیاری از کردهای عراق به ایران پناهنده شدند. هژار نیز از این فرصت استفاده کرد و پس از یک دوره طولانی آوارگی به ایران بازگشت و در عظیمیه کرج منزل گزید. او در خاطراتش، از این دوره به عنوان پرثمرترین و شیرین‌ترین دوران زندگی خود یاد می‌کند.

استاد شرفکندی، عمری خواستار اعتلای قوم کرد بود. از فرهنگ وارداتی بیزار بود و آنان که خود را فراموش کرده و فرهنگ وارد می کنند، با طنز نیشدار خود مورد طعن قرار می‌داد. هژار، بهترین سال‌های اواخر عمرش را در به یادگار گذاشتن بزرگترین آثارش گذرانید. کتاب “هه نبانه بورینه”(فرهنگ کردی به کردی و فارسی) که به لحاظ سبک فرهنگ‌نویسی و انتخاب معادل‌ها، بی نظیر است و همچنین ” ترجمه هفت جلدی کتاب عظیم قانون شیخ الرئیس ابن سینا” از مهم ترین آثار اوست. کتاب اول مبنای مهمی در اعتلای زبان کردی و دومین کتاب، کاری سترگ و ماندگار در عرصه ترجمه فارسی است. هژار پر تلاش در دهۀ آخر عمر، همزمان این دو کار را انجام داد و تقریبا هم زمان نیزهر دو را به اتمام رساند و می گفت: به قوم خویش عشق می ورزم؛ ولی تعالی کرد را در تعالی ملت دوست داشتنی‌ام می‌خواهم.

عبدالرحمن شرفکندی توانست دو کتاب قانون و شفا از ابوعلی سینا را به فارسی برگرداند که هنوز از معروف‌ترین و مهم‌ترین ترجمه‌ها در ایران است. نادر کریمیان سردشتی، پژوهشگر ایران شناس و اسلام شناس در بارۀ ترجمۀ قانون گفته است: پیش از ترجمۀ کتاب قانون به فارسی، همواره این نقص فرهنگی وجود داشت که چرا با وجود تعلق حکیم ابوعلی سینا به ایرانیان، هنوز این کتاب ارزشمند به فارسی ترجمه نشده، تا اینکه زنده یاد عبدالرحمن شرفکندی مشهور به “هژار موکریانی،” این کار را به شایستگی انجام داد. استاد در جواب این‌ سؤال‌ که‌ چه‌ عاملی ایشان را بر آن داشـت کـه قـانون‌ را ترجمه‌ کنند، می‌گویند: هزار سال و خـرده‌ای است که‌ ما‌ ایرانیان‌ به‌ وجود شیخ‌ الرئیس می‌بالیم و او را مایۀ افتخار می‌دانیم. اگر از ما‌ بپرسند‌ که‌ آثار ابن‌سینا را دیـده‌ای یـا چـشیده‌ای، می‌گوییم‌ اروپاییان‌ بـه شـیخ‌ الرئیس‌ افتخار می‌کنند و او را ارج می‌نهند. خواستم ایرانیان هم‌میهنم و پارسی‌‌ زبانان‌ در خارج ایران ازشیرینی های گوناگون ممتاز – که از کـارگاه قـنادی ابـوعلی سینا‌ بیرون‌ آمده‌اند‌- دست کم یکی را بچشند و از لیسیدن کاغذ پاره‌های اروپاییان بـیاسایند!

می‌توان گفت، عظمت کتاب قانون ابن سینا در علم پزشکی به قدری است که بنا به گفته محققان، در جهان اسلام پس از قرآن کریم، بیشترین شرح و تخلیص بر این کتاب نوشته شده و در کل دنیا نیز پس از انجیل، بیشترین تعداد چاپ را داشته است. این کتاب، در زمینه پزشکی است که نزدیک به هفتصد سال در مراکز علمی اروپا تدریس شده است و پس از کتاب مقدس، دومین کتابی است که در اروپا به چاپ رسیده است. حتی در دوران کنونی نیز به عنوان بخش مهمی از طب کهن در مهم‌ترین مراکز و دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود.

استاد عبدالرحمن شرفکندی سرانجام در روز پنجشنبه، دهم اسفندماه 1369، جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر استاد در مهاباد در کنار دیگر استادان ادب و زبان کردی به خاک سپرده شد. روحش آرام و نام نیکش ماندگار باد.

 

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در whatsapp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *