سيد ابوالفتح شيرمردى
همه میدانیم که در دین اسلام نه ضرری هست و نه به کسی ضرری می رساند .
احکام اسلام بر اساس خیر و شر انسانها تدوین شده است، یعنی اگر در جایی به انجام کاری توصیه میکنند و یا تاکید میکنند برای این است که اون به نفع انسان است و اگر جایی انسان را باز می دارند از کاری یعنی به ضرر است.
بستگی به نوع خیر و شر نفع و ضرر درجهبندی است اونجایی که ضرر جدی است و موکداً ممنوع کار حرام تلقی میشود و جایی که اختیاری است و بینابین است و ضرر هست اما نه زیاد جدی در حد مکروه تلقی میشود و جایی که انجام اون کار به شدت به نفع فرد، واجب و حلال و جایی که فرد بر اساس اختیار میتواند اون کار را انجام بده مستحب اون تلقی می شود پس زمانیکه بعضی از منکرات و گناهان کبیره مثل شرابخواری، ربا، زنا، دروغ، غیبت به عنوان گناه کبیره حرام معرفی میشوند یعنی انجام آنها به شدت ضرر دارد، در درجه اول برای فرد، در درجه دوم برای افراد و خانواده و جامعه.
پس ملاک تدوین احکام و فتوا بر اساس خیر و شر و نفع و ضرر انسانهاست همه انسانها فطرتاً دوست دارند که به سمت نفع بروند و از ضرر گریزان هستند، و اگر انسان هایی و یا انسانی فطرتش پاک باشد بواسطه ی عبادات، به واسطه ارتباط با خدا، به واسطه دعاها و به واسطه هر آن چیزی که روح پاک آن را صیقل میدهد آن فرد به صورت خودکار از گناه پرهیز میکند و یا اگر خدایی ناخواسته ب گناه مبتلا شود سریع پشیمان میشود و برمیگردد و توبه میکند، ولی اگر فطرت انسان که منشا آن روح الهی است و بشدت برای انسان منشا و ملاک همهخوبی ها است. اگر به نوعی این فطرت الهی کدر و تیره شود، آن وقت فرد تشخیص حق و باطل را نمی دهد و انجام گناه برای آن امری عادی تلقی می شود، پس یکی از علل مهم گرایش افراد و رفتن افراد به سمت گناه این است که فطرت الهی آنها تیره و تاریک شده ، به دلیل گناه، انواع گناه ، بخصوص گناهان کبیره. گناهان صغیره هم دست کمی هم از گناهان کبیره ندارند زیرا گناهان صغیره راه را برای ورود به گناه کبیره باز میکنند. همانطوری که مستحبات راه را برای تثبیت واجبات باز میکنند و لذا اینکه تاکید میشود انسانها در هر درجه ای از علم هستند و حتی در هر درجه ای از ایمان و عرفان و تقوا هستند، همواره باید بر مدار فطرت الهی حرکت کنند و پرهیز از گناه و رفتن به سمت واجبات، این باعث می شود که فرد همیشه سالم بماند و مصون از گناه بماند و به نوعی واکسیناسیون گناهان همان انجام عبادات انسان است، متاسفانه در قرن بیستم جامعه غربی به نحوی دین را جا انداختند که اگر می خواهی باسواد باشی و متخصص باید از نظر ایمانی به همان میزان ضعیف باشید و جوری جا انداختن که گویا تخصص و ایمان و تقوا و تعهد در تضاد همدیگه هستند. در حالی که شهید مطهری (سلام الله علیه) در کتاب علم و ایمانش میفرماید: علم و ایمان دو بال هستند برای تکامل انسان. علم بدون ایمان بدون فایده است و ایمان بدون علم هم بدون فایده هر دو مکمل همدیگر هستند و این است تز اسلام. همین باورهای غلط که جا انداختن حتماً باید افراد متخصص فاصله از دین بگیرند باعث شده که آنها به آفات گناهان زیادی آلوده شوند همچون می خواری، رباخواری، شراب خواری و این گناه ها برای آنها امری عادی باشد.
ما باید در جامعه جوری عبادات را جا بندازیم که انجام آنها به نفع انسانهاست. گناهان را جوری باید بیان کنیم که جامعه بفهمد که انجام آن به ضرر آنهاست و اقدامات مجازات گونه خداوند به دلیل تنبیه و گفتن اونها دلیل تنبیه افراد نیست که افراد فکر میکنند که اسلام عبادات را به عنوان یک عمل تنبیه و یا تکلیف شب و یا تمرین و یا مشق شب اعلام کرده، نخیر اینها همه سودش به خود افراد برمیگردد، رعایت حجاب، رعایت گناهان زبان، پرهیز از گناه، اینها همش سودش به خود انسان برمیگردد در نهایت و انسانها اگر تک تک رعایت کنند جامعه هم جامعه فرهیخته و رستگار میشود.
پس انتظار است من بعد در نظام آموزش و پرورش و دانشگاههای ما روی موارد ایمانی و تقوایی کار وسیعی شود که ما شاهد داستانی مانند، داستان تاسف بار شیراز نشویم که گروهی از متخصصین که سرمایههای مملکت هستند الگوهای جامعه هستند
زحمت کشان جامعه هستند این ظلم فاحش را به خودشون بکنند و متاسفانه به خاطر خوردن مسکرات علاوه بر اینکه آبروی جامعه پزشکی را زیر سوال بردند و خدشه وارد کردند آنچنان آسیبهای جسمانی و روحانی ببینند که باعث تاسف و تکدر خاطر کل افراد جامعه بشه و این جای تاسف داره و اینها تسلیت داره واقعاً به جامعه دانشگاهی ما و به جامعه فرهنگی ما که چرا همچین کسانی را ما تربیت کردیم و به آنها تفهیم نکردیم که چه باید کرد البته بحث گناهان در حوزه جامعه پزشکی خیلی زیاد هست و باید به طور تخصصی در دانشگاه ها به آنها پرداخته بشه و تحت عنوان اخلاق پزشکی اینها تدریس شوند و به اطلاع عزیزان رسانده شود.
جای تاسف است که این خبرها را در جامعهای میشنویم که شهدای بزرگی مثل شهید سلیمانی، مثل شهید زاهدی، شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باهنر را ما داریم، این جوان ها هم می توانستند همان راه را بروند، ولی چرا نرفتند؟ باید این موضوع مورد بحث و مداقه کامل قرار گیرد.
ما ضمن عرض تسلیت به خاطر فوت این همکاران و هم به خاطر مصدوم شدن آنها و هم به خاطر مشکلاتی که برای جامعه پزشکی به وجود آمد،از خداوند میخواهیم که همه انسانهای متخصص را بصیرت، تقوا عنایت فرماید از جمله به همه ما به خود ما هم توفیق رعایت تقوای الهی عنایت فرماید.
متاسفانه انسان هرچه ادعاش بیشتر باشه و علمش بیشتر باشه آفات راه بیشتر و خطرناکتر و میکروسکوپیترند ، پس باید همه دقت کنیم که در دام شیطان نیافتیم زیرا یکی از کارهای مهم شیطان این است که جای خوب و بد را عوض و عملی که بد است را خوب به ما عوض می کند و عمل خوب را بد، به عنوان مثال ارزش را در ذهن ما عوض میکند، چون فطرت انسان فقط خوبی را می پذیرد، اما با هزار توجیه ثابت میکند که این شراب هم خوب است. برای همه چیز خوب است این شراب مثلاً برای فلان بیماری شما برای فلان سرحال بودن شما برای برای این چیزا خوب است، و فرد توجیه می شود؛ که حالا این برای من انقدر نفع دارد من استعمال کنم، در حالی که خالقی که ما را آفریده است می داند که این ضررهاش بیشتر از نفعش است.