اتحادیه اروپا، آمریکا و انگلیس طی روزهای اخیر با ادعاهای حقوق بشری و حمایت از آنچه مطالبات مردم ایران مینامند، اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را اجرا کردهاند. همزمان نیز رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان لندن نشین با واژگانی همچون تکثیر شجاعت، جنبش تغییر نظام ناکارآمد و غیر مردمی و… همچون ماههای گذشته تحریک به آشوب و اغتشاش در ایران میکنند. این رفتارها با ادعای حمایت از خواستههای مردم ایران در حالی صورت میگیرد که نگاهی بر وضعیت داخلی اروپا و آمریکا نکاتی قابل توجه را آشکار می سازد.
در آمریکا که خود را کانون حقوق بشر نامیده و محور اقدام علیه ایران میباشد که بر اساس گزارشهای منتشره بایدن در حالی نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ شده است که هفتاد درصد مردم آمریکا ضمن اعلام نارضایتی از سیاستهایش خواستار کناره گیری او از قدرت هستند ولی این مطالبه مردم هیچ اهمیتی برای مقامات آمریکایی ندارد.
در فرانسه نیز نظرسنجیها حکایت از رضایت صرفا ۲۶ درصد مردم از رئیس جمهور مکرون دارد در حالی مردم با بر پایی تظاهراتهای گسترده خواستار سرنگونی او شدهاند اما واکنش دولتمردان فرانسه ادامه حضور بر مسند قدرت و البته اجرای سیاستهایی همچون افزایش سن بازنشستگی به رغم مخالفت میلیونها فرانسوی با آن است. انگلیس که نقطه پرگار جنگ ترکیبی علیه ایران میباشد و رسانههای فارسی زبان لندن نشین که برخی از آنها منابع مالی و مدیریتی آن از سوی خاندان سلطنتی تامین میشوند، در ماههای اخیر با اشک تمساح ریختن خود را ناجی مردم ایران بویژه زنان معرفی میکند که عرصه داخلی این کشور تحولاتی تامل برانگیز در جریان است. پادشاه چارلز در حالی طی روزهای آتی رسما تاج گذاری میکند که ۷۰ درصد مردم انگلیس خالف استمرار حاکمیت نظام پادشاهی بر کشورشان و ایجاد نظام جمهوری میباشند. این خواسته نه تنها از سوی حاکمان انگلیس اجرایی نمیشود بلکه رسانههای همچون بی بی سی با واژگانی همچون سنت تاریخی، تاریخ گذاری تاریخی، سنتی ماندگار، مراسم انحصاری و… مشروعیت سازی و توجیه سرکوب مطالبه جمهوریخواهی مردم را اجرا میکنند. البته بحران سیاسی حاکم بر انگلیس به همین جا ختم نمیشود. اکنون ریشی سوناک، نخست وزیر این کشور در حالی با پروندههای فساد و اعتراضهای شدید به سیاستهای جاه طلبانهاش روبهرو است که تشدید تضادهای سیاسی در درون هیئت حکمه انگلیس اخیراً موجب استعفای اجباری «دومینیک راب»، معاون نخست وزیراین کشور شده است.
بعد دیگری از حقایق جاری در کشور مدعی حمایت از حقوق شهروندی را در مشکلات جدی مربوط به ارائه خدمات بهداشت و درمان انگلیس دیده میشود. طبق تازهترین آمار منتشر شده در این کشور، ماهیانه پنج میلیون بیمار برای ویزیت پزشک عمومی بیش از دو هفته انتظار میکشند. وس استیرینگ وزیر بهداشت کابینه در سایه (کارگر) گفت: بیماران پس از ۱۳ سال خلف وعدههای حزب حاکم محافظهکار، ویزیت پزشک عمومی را غیرممکن میدانند. البته بحران اقتصادی و افزایش فقر و ناتوانی مردم در تامین هزینههای زندگی را نیز بعد دیگری از وضعیت درونی انگلیس است.
به وضعیت بحرانی دولتمردان انگلیس باید تبعیض و نابرابری و رفتارهای نژادپرستانه سیستماتیک را نیز افزود. کمیته زنان و برابری پارلمان انگلیس در گزارشی با اعلام اینکه خطر مرگ زنان باردار سیاه پوست در این کشور چهار برابر زنان سفیدپوست است، نسبت به دستکم گرفتن تبعیض نژادی از سوی دولت ابراز نگرانی کرد.همزمان شبکه خبری راشاتودی از آمار تکان دهنده میزان تجاوزهای جنسی در بیمارستانهای انگلیس خبر داد و نوشت: از سال ۲۰۱۹ تاکنون بیش از ۶ هزار و ۵۰۰مورد تعرض و تجاوز جنسی که شامل حتی کودکان زیر ۱۳ سال هم میشود، در بیمارستان های انگلیس و ولز صورت گرفته است.
با توجه به این مولفهها و حقایق جاری در کشورهای مذکور که هر روز با بهانه و ادعایی خود را ناجی مردم ایران معرفی و نسخه آشوب و اغتشاش تجویز میکنند، این سوال مطرح است که اگر این کشورها واقعا به ادعاهایشان اعتقاد دارند چرا همچنان بر ماندن بر مسند قدرت اصرار دارند و یا حداقل در کشورهای خود رفراندوم برگزار نمیکنند و جالب تر آنکه رسانههای مدعی حمایت از بشریت در برابر این مسائل سکوت کرده و به حمایت از ساختارهای حاکم بر این کشورها میپردازند. خودداری سران غرب از رویکرد به چنین اقداماتی سندی بر واهی بودن ادعاهای بشر دوستی آنها و تقلایشان برای تکرار سرنوشت کشورهایی همچون لیبی، سودان، عراق، سوریه و… یا همان سرزمینهای ویران شده برای ایران هستند.
قاسم غفوری