نویسنده: قاسم غفوری
نگاهی بر تحولات هفتههای اخیر در صحنه برون مرزی در قبال ایران، بیانگر نکتهای به نسبت نوین است و آن محور قرار گرفتن انگلیس و آلمان به عنوان کانون اتهام زنی و رفتارهای دروغ پردازانه میباشد. هر چند که دولتمردان کانادا که هنوز در باب نسل کشی ۱۵۰ هزار کودک بومی در کشورشان عذرخواهی نکرده و البته همچنان با ابزار کمبودهای بهداشتی و آب سالم و نبود درمان و خدمات اجتماعی به این کشتارها ادامه میدهند در کنار افرادی مانند رابرت مالی مسئول مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات لغو تحریمها به موضع گیری علیه ایران میپردازند و در اقدامی نژادپرستانه و غیر انسانی تیم ملی فوتبال آمریکا در رفتاری کاملا سیاسی اقدام به حذف الله از پرچم ایران در سایت خود کرده، اما این روزها بیش از هر چیز نام انگلیس و آلمان را در جوسازیهای ضد ایرانی میتوان مشاهده کرد.
انگلیس که هنوز پرداخت غرامت و عذرخواهی بابت نسلکشی ۹ میلیون ایرانی با قحطی ساختگی در جنگ جهانی اول و نیز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همراهی با صدام علیه ملت ایران و اعمال تحریمها و تخریبها علیه حقوق هستهای ایران و صدها جنایتی که علیه ملت ایران روا داشته نپرداخته است بخشی از محور اصلی اقدام علیه کشورمان شده است. قطعنامه ضد ایرانی در شورای حاکم آژانس بینالمللی انرژی اتمی با مدیریت انگلیس صورت گرفت، در نشست امنیتی منامه مقامات انگلیس بار دیگر ادعاهای هستهای و پهپادی علیه ایران را مطرح و مدعی هماهنگی با سایر کشورها برای مقابله با آن شدند. تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس که نقشی اساسی در اشغال افغانستان و عراق و قتل عام میلیونها انسان در جهان داشته و البته به خاطر این جنایات از ملکه انگلیس مدال دریافت کرده است، در سخنانی مدعی تلاش انگلیس برای نجات مردم ایران و اهدای آزادی به آنها شده است. البته او نگفته است که چگونه ادعای وی برای اعطای آزادی به مردم افغانستان و عراق و مشورت دادنهایش به سعودی برای نجات مردم یمن، خونبارترین جنگها را رقم زده است. البته نقش آفرینی رسانههای انگلیسی بویژه فارسی زبانان در این نقش آفرینی انگلیسیها را نباید نادیده گرفت که در کنار جوسازی گسترده برای برهم زدن ارامش تیم ملی ایران در جام جهانی قطر، نسخه خونین کردن یا همان سوریه سازی ایران را تجویز می کنند بگونهای که بسیاری از اخبارسازیها و شعارسازیهای آنها بر اساس خون و آتش و ویرانی است چنانکه وقتی از اخبار اغتشاش مسلحانه در کردستان و مهاباد صحبت میکنند بر لزوم گسترش آن به سراسر ایران تاکید دارند.
نام بازیگر دیگر در عرصه جدید ضد ایرانی آلمان است. دولتمردان آلمان که هنوز میلیونها نفر در جهان قربانی جنگ افروزی آنها در دو جنگ جهانی و البته حمایتهای شیمیایی آنها از صدام علیه ملت ایران هستند و در عین حال هنوز پاسخی به حامیان حقوق بشر در باب به قتل رسیدن «مروه الشروینی» بانوی جوانی که صرفا به جرم مسلمان بودن در دادگاه با ۱۸ ضربه چاقو در پیش چشم پلیس به شهادت رسید ندادهاند، در حوزه حقوق بشر نقش محوری ضد ایرانی را در پیش گرفتهاند. در همین چارچوب وزیر خارجه آلمان در نشست شورای حقوق بشر نطقی سراسر اتهامی و دروغ پردازانه را علیه ایران بیان کرد در حالی که در ادامه همین جنگ روانی کلیزمن بازیکن معروف آلمان، اهانتهای بیشماری را علیه مردم ایران و تیم ملی مطرح کرد. جالب توجه آنکه نسخه تجویزی آلمان و انگلیس در باب ادعاهای ضد ایرانی نیز استمرار و تشدید تحریمها بوده است.
این رفتارها به نیابت از آمریکای بحران زده در داخل بویژه پس از شکست دموکراتها در انتخابات کنگره، در حالی صورت گرفته است همزمان با این ایران هراسی هر دو کشور به شدت با بحران و اعتراضهای مردمی به وضعیت نابسامان اقتصادی بویژه در حوزه انرژی مواجه هستند و از سوی دیگر هر کدام به دنبال افزایش سرسام آور بودجه نظامی و هستهای خود هستند. آلمان ۱۰۰ میلیارد یورو برای تقویت توان تسلیحاتی خود اختصاص دادهاند در حالی از جنگ دوم جهانی آلمان در حوزه تسلیحاتی در تحریم به سر میبرد و انگلیس نیز در کنار افزایش بودجه نظامی دهها میلیارد دلار برای نوسازی بمبهای هستهای خود اختصاص داده است. روس هراسی، ایران هراسی و چین هراسی بهانهای برای پنهان سازی بحرانهای داخلی این کشورها و البته رویکردهای هستهای و تسلیحاتی آنها شده است. رفتارهایی که با توجه به سابقه ضد انسانی جنایتکارانه این کشورها میتواند به جنگهای جهانی جدید در جهان منجر شود که اقدام جهانی برای بازخواست این کشورها و جلوگیری از چنین روند برای حفظ امنیت جهانی امری ضروری و لازم الاجرا میباشد.