1403-11-29 04:05

جهت جستجو عبارت خود را در کادر روبرو وارد نمایید

اخبار ایران و استان

مردم چهارمحال و بختیاری یک بار دیگر حماسه آفریدند

مردم استان چهارمحال و بختیاری در روز ۲۲ بهمن ماه یک بار دیگر حماسه آفرینی کردند.

مردم چهارمحال و بختیاری یک بار دیگر حماسه آفریدند

مردم استان چهارمحال و بختیاری در روز ۲۲ بهمن ماه یک بار دیگر حماسه آفرینی کردند.

مردم استان چهارمحال و بختیاری در روز ۲۲ بهمن ماه یک بار دیگر حماسه آفرینی کردند.

صبح روز ۲۲ بهمن میدان بسیج شهرکرد کانونی شده بود که همه را به سمت خود می‌کشید، مردان و زنان، پیر و جوان با لباس و ظاهری متفاوت همه از مسیرهای مختلف حرکت کردند تا به مقصد مشترک یعنی میدان بسیج برسند.

این حرکت مردم تداعی‌کننده حماسه حضور در بهمن ۵۷ است، آن روز هم مردم در اوج سرما آمده بودند تا بگویند همواره پشتیبان نظام هستند، امروز هم حضور جوانان و نوجوانان در کنار سایر اقشار تماشایی بود و لنزهای دوربین را به سمت خود می‌کشید، رقص پرچم در نسیم ملایم صبحگاهی چشم‌ها را به خود خیره کرد.

بختیاری‌ها همچون ۴۵ سال پیش به میدان آمده‌اند

بختیاری‌ها همچون ۴۵ سال پیش به میدان آمده‌اند، چوقاهای یک‌دست این غیورمردان در میدان بسیج زیبایی خاصی به جمعیت بخشیده و عظمت ۲۲ بهمن را دوچندان کرده است، عقربه‌های ساعت در حرکتند و هر لحظه به ساعت ۱۰ نزدیک می‌شویم، جمعیت هم رو به افزایش است و اطراف میدان و خیابان‌های اطراف مملو از جمعیت است، اما همچنان مردمانی از دور دست به سمت میدان همچون قطره‌ای که می‌رود تا به دریای جمعیت بپیوندد در حرکتند.

کم کم صدای تیک تاک عقربه‌ها نوید ساعت ۱۰ را می‌دهد و صدای بلندگوها مردم را برای حرکت در مسیر هدایت می‌کند، حالا فریادهای «الله اکبر»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر انگلیس»، «ما ملت امام حسینیم» و… در محل طنین‌انداز شده است، این فضا مرا به سال‌هایی برد که ملتی با همین شعارها توانست چشم استکبار را در منطقه کور کند و طاغوت را که پایگاهی برای آمریکا و عواملش در ایران بود از کشور براند.

در افکار خودم غرق بودم که ناگهان در میان صدای بلندگوها و فریاد مردم صدای خس خسی به گوشم آمد، انگار کسی در میان نفس نفس زدن‌هایی که به سختی در حرکت بودند تلاش می‌کرد از جمعیت عقب نماند و همه شعارها را فریاد بزند، صدا درست از پشت سرم می‌آمد، سر برگرداندم و دیدم مردی با یک چفیه روی شانه‌هایش و با یک پای مصنوعی عصایی زیر بغل و یک مشت گره کرده به سختی راه می‌رود بله او یک جانباز شیمیایی بود که یک پای خود را نیز در میدان نبرد هشت سال دفاع مقدس تقدیم کرده بود، با خود گفتم شما جانبازان که روزی دین خود را به انقلاب داده‌اید، اما وقتی بیشتر دقت کردم برق چشمانش نشان از آن داشت که بحث ادای دین نیست، بلکه این عشق است که وی را به اینجا کشانده است، او آمده بود تا مثل قبل پشتیبان آرمان‌های انقلاب باشد.

حضور دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها در راهپیمایی ملموس بود

بسیاری در راه ایستاده بودند و به جمعیت می‌پیوستند، امروز دهه نودی ها و هشتادی‌ها هم آمده بودند، فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس‌شان شنیدن داشت، با همه وجودم مشتی که از طرف این قشر بر دهان استکبار که سال گذشته نقشه نابودی انقلاب را کشیده بود، می‌خورد را می‌دیدم.

دیگر به مصلا نزدیک شده بودیم و صدای شعار کاهش و صدای مجری داشت مغلوب می‌شد، مردم در مصلا مستقر و بعد از شنیدن سخنان سخنران، مهیای اقامه نماز شدند./مهر

 

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در whatsapp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *