دیپلماسی عملگرایانه و منطقه محور جمهوری اسلامی ایران این بار به ایستگاه عمان رسید و هیثم بن طارق آل سعید سلطان عمان به تهران سفر داشته و در کنار دیدار با رهبری و رئیس جمهور دو کشور توافقنامههای چندگانهای را نیز به امضا رساندند. این همگرایی در نهایت به صدور بیانیه مشترکی منجر شد که محور آن را نیز اجرایی سازی همکاریهای راهبردی راهبردی میان ایران و عمان تشکیل میداد. نگاهی بر مناسبات ایران و عمان بیانگر روابطی تاریخی است که بر اساس اصل همجواری بویژه قرار داشتن در دو سوی تنگه هرمز بر پا شده و همواره نیز در مسیر گسترش روابط گام برداشتهاند.
نکته قابل توجه آنکه روابط دو کشور در حالی بر منافع و اهداف دو جانبه آنها تاثیر گذار است و هر کدام از ظرفیتهای بالایی برای توسعه روابط برخوردار میباشند که نقش آفرینی ایران و عمان میتواند تاثیرات بسیاری بر کل منطقه نیز داشته باشد. نخست آنکه دو کشور به عنوان همسایگان تنگه هرمز مسئولیت برقراری امنیت و ثبات دریانوردی در این آبراه استراتژیک را بر عهده دارند چنانکه از محورهای روابط دو کشور را نیز توسعه و هماهنگیهای گسترده نظامی تشکیل میدهد که سفر سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به عمان سندی بر این مهم میباشد. با توجه به اینکه قدرتهای جهانی سالهاست که به دنبال بهره گیری از بهانههای امنیتی جهت حضور نظامی از جمله در حوزه دریایی در خلیج فارس میباشند، ایران و عمان میتوانند با رویکردهای مشترک امنیت دریایی این بهانه را از قدرتها گرفته و امنیت را به عرصه منطقهای باز گردانند.
در حوزه سیاسی نیز مناسبات ایران و عمان از حوزه دو جانبه خارج شده و تهران با اعتماد و اطمینانی که به رفتارها و دیدگاههای میانجیگرایانه و خیرخواهانه عمان دارد، تلاش نموده تا این ظرفیتها در مسیر توسعه تعامل میان کشورهای منطقه و حتی رفع برخی چالشهای فرامنطقهای به کار گرفته شود. پذیرش میانجیگری عمان در روابط ایران و عربستان که به توافقات پکن منجر شد، استقبال از اقداماتی که پادشاه عمان برای میانجی گری و توسعه روابط میان ایران و مصر در دستور کار قرار داده است، میزبانی عمان از طرفهای درگیر در جنگ تحمیلی به یمن برای پایان دادن به درد و رنج ملت مظلوم یمن، نقش آفرینی عمان در تبادل زندانیان میان ایران و بلژیک و برخی دیگر از کشورهای غربی، عملکردهای این کشور در قبال مذاکرات برجامی که از گذشته تا به امروز اجرا شده است و… را میتوان نمودهایی از نقش میانجی گرایانهای دانست که ایران برای عمان قائل شده و تلاش نموده تا با حسن نیت با طرحهای این کشور توجه داشته باشد. نکته مهم آن است که این رویکرد تعاملی در کنار آنکه میتواند به الگویی برای مناسبات منطقه مبدل گردد، مولفه ای مهم بر آمده از دیدگاه منطقه محور ایران است که از هر طرح و راهکاری برای توسعه مناسبات میان کشورهای منطقهای و اسلامی و نیز کاهش تنشها در صحنه جهانی و نیز اقدامات بشر دوستانه همچون تبادل زندانیان استقبال مینماید. به عبارتی دقیقتر میتوان گفت که روابط ایران و عمان نه در قالب صرف دو همسایه بلکه در معادلهای بسیار فراتر از آن تعریف گردیده است که چشماندازی منطقهای و فرامنطقهای را در خود دارد.
با توجه به این رویکردها میتوان گفت که سفر سلطان عمان به ایران و توافقات صورت گرفته در کنار آنکه میتواند نقشی بس مهم در توسعه روابط دو جانبه بویژه در حوزه دیپلماسی اقتصادی به همراه داشته باشد میتواند زمینه ساز ابعاد جدیدی از مناسبات در سطح منطقهای و فرامنطقهای نیز گردد. ایران همواره تاکید دارد که به دنبال روابط با تمامی کشورهاست و از طرحهای میانجیگرایانه نیز برای رفع ابهامات و سوء تفاهمات قدیمی استقبال میکند. نکته مهم آن است که ورود ماههای اخیر عمان به عرصه میانجیگری بیانگر گسترش اقبال کشورهای منطقهای و اسلامی و حتی غربی برای توسعه روابط با ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در معادلات منطقهای و فرامنطقهای است که در قالب بهرهگیری از ظرفیتهای میانجیگرایانه عمان صورت میگیرد. لذا نقش میانجیگری عمان نه برای آنچه برخی محافل رسانهای به عنوان رفتاری جهت خروج ایران از انزوا بلکه برگرفته از اذعان منطقه و جهان به نقش غیر قابل انکار در عرصههای مختلف است که کشورها را به پذیرش خواستههای تعاملاتی عمان سوق داده است.
قاسم غفوری