در تحولی قابل توجه در حوزه اقتصادی و فنی دیروز بزرگترین میدان گازی مشترک جهان در عسلویه افتتاح و عملیات تولید گاز از ایرانیترین فاز میدان عظیم پارس جنوبی بعد از ۲۰ سال وقفه با حضور رئیس جمهور آغاز گردید. این تحول مهم در حوزه صنایع بالا دستی در حالی صورت گرفته است که در باب آن چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه این دستاورد حاصل تلاش متخصصان فنی ایرانی میباشد که پس از خلف وعدههای مکرر شرکتهای خارجی در نهایت کمر همت بسته و با اراده خویش در مسیر تحقق این مهم گام برداشتند. آنچه تا به امروز شاید مهمترین عامل به نتیجه نرسیدن این طرح بوده، تکیه بر شرکتهای خارجی و در دورانی دل بستن به حاشیههایی همچون برجام و پیوستن به اف ای تی اف بوده است. به عبارتی دیگر این دستاورد بزرگ از یک سو تهی بودن این ادعا که دانشمندان و متخصصان ایرانی همه از ایران کوچ میکنند را آشکار ساخته و از سوی دیگر واهی بودن ادعای عدهای را که همواره به دنبال تحقیر سازی ایرانی بوده و مدعی میشوند که ایرانی فقط می تواند «آبگوشت بزباش» بپزد، را نشان داده و عزم و اراده ایرانیان را در تحقق اهدافشان را بار دیگر به رخ جهانیان می کشد.
دوم آنکه این افتتاح بعد دیگری از دستاوردهای اقتصادی کشور را رقم میزند که بدون برجام و یا لغو تحریمها رقم خورده است چنانکه بر اساس گزارش فاز ۱۱پارس جنوبی در آینده میتواند ۵ میلیارد دلار برای کشور درآمد داشته باشد. نکته مهم آنکه این تحول بزرگ در حوزه نفت و گاز در حالی که الگویی برای سایر حوزههای اقتصادی میباشد، عملا گامی در جهت خنثی سازی تحریمها قلمداد میشود که حلقه تکمیلی آن را نیز افزایش تولید و فروش نفت تشکیل میدهد. طی هفتههای اخیر گزارشها از ظرفیتهای جدید در حوزه نفت حکایت دارد در حالی که برخلاف گذشته که تمام امور به برجام و امتیاز دادن به طرفهای برجامی مشروط میشد اکنون رویکردی مستقل در تحقق این اهداف در جریان است. مسئله ای که خشم و نگرانی غرب از پیامدهای این مهم برای داخل و خارج از ایران را به همراه داشته که دروغ پردازیهای اخیر رسانههای غربی در باب کوتاه آمدن آمریکا و توافق نانوشته آن با تهران در باب فروش نفت برگرفته از این مسئله میباشد.
سوم آنکه ایران با بهرهگیری از توان بالای نظامی و دفاعی و دیپلماسی فعال توانسته است اعتمادی قابل توجه را در میان کشورهای منطقه ایجاد نماید که توسعه روابط ایران و عربستان و سایر کشورهای عربی نمودی از آن می باشد. نکته مهم آنکه این اقتدار نظامی پیامی واضح برای همسایگان دارد و آن اینکه منطقه توان تامین امنیت خود را دارد و نیازی به حضور نظامی بیگانگان نمیباشد. با توجه به اینکه نظام سلطه همواره از ابزار دانش فنی و مهندسی برای توجیه حضور در منطقه و سلطه بر اقتصاد و منابع خدادادی کشورهای منطقه بهره گرفته است، ظرفیتهای عظیم اثبات شده ایران در این حوزهها که در پارس جنوبی نمود یافته میتواند زمینه ساز شکل گیری دیپلماسی علمی میان ایران و همسایگان باشد که نتیجه این هم افزایی مقابله واحد با سلطه استعماری بیگانگان بر صنایع نفت و گاز به عنوان اصلیترین کالای کشورهای منطقه باشد.
نکته پایانی آنکه در ماه های اخیر دو تحول مهم در سیاست خارجی روی داده است که شامل رسمی شدن عضویت ایران در شانگهای و عضویت اخیر آن در بریکس میباشد. با توجه به نیازهای شدید اعضای این پنهانها به منابع انرژی، توسعه صنایع نفت و گاز کشور آن هم با دانش بومی میتواند ارتقا بخش جایگاه ایران در این پیمانها و در عین حال برخوردار شدن از ظرفیت های اقتصادی آنها گردد. به عبارتی دیگر افتتاح فاز 11 پارس جنوبی صرفا در راستای منافع اقتصادی کشور نمیباشد بلکه مولفه ای با پیامهای متعدد برای دوستان و دشمنان این سرزمین است که در نهایت میتواند تقویت موقعیت ایران در نظم نوین جهانی را به همراه داشته باشد.
قاسم غفوری