خودمان هم خسته شدهایم هر سال که فصل سرما فرا میرسد معضل آلودگی هوا موضوع تکراری اما جدی رسانهها میشود،چه میتوان کرد، کار رسانه طرح موضوع و مطالبه از مسئولان است.
اکنون که شرایط آلودگی هوای بسیاری از شهرهای کشور از جمله تهران در وضعیت قرمز و برخی مناطق نیز در وضعیت بنفش قرار دارد، هر یک از مسئولان حرفی و سخنی میگویند که در تضاد و تناقض با هم است.
هر چند این معضل آلودگی هوا ریشه دار است و برای یکی دو سال گذشته هم نیست اما هر بار که وضعیت آلودگی هوا پیش میآید بجای اجرا و ارائه راهکار، سعی بر این است که با تعطیلی چند روز مدارس یا حتی ادارات و اتخاذ تصمیمات بیاثر این مسئله از سر باز شود در حالی که معضل آلودگی هوا یک مسئله جدی و حساس است چرا که با جان مردم سر و کار دارد و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
این که برخی از مسئولان، خودروها را مقصر آلودگی میدانند اما کاری انجام نمیدهند و برخی دیگر موتور سیکلتها را و برخی دیگر بنزین و مازوت سوزی در نیروگاهها و کارخانهها را و برخی هم تکذیب میکنند که سوخت مازوت استفاده نمیشود اما برخی اصرار و تأکید دارند که استفاده میشود، این پرسش در میان افکار عمومی نقش میبندد که در این میان کدام طرف دروغ میگوید، آنهایی که ادعا میکنند سوخت مازوت باعث آلودگی هوا است یا آنهایی که میگویند مازوت در نیروگاهها و کارخانهها استفاده نمیشود؟
هر کدام از این دو دروغ گفته باشد، در میان افکار عمومی بازتاب خوبی نخواهد داشت، چرا که مردم انتظار ندارند که مسئولانی که خود آنها را انتخاب کردهاند دروغ بگویند.
مسئله آلودگی هوا یک مسئله مهم است و نمیتوان فرصت را با سخنان و ادعاهای بیتأثیر از دست داد.
نه موتور سیکلتها مقصر است، نه خودروها، نه مازوت سوزی در نیروگاهها نه بنزین غیر استاندارد، مسئولانی در طول سالها، مقصرند که در جهت رفع این آلودگی اقدامی انجام ندادهاند که اکنون و هر سال که میگذرد، اوضاع آلودگی هوا وخیمتر از سال گذشته میشود در حالی که وعدهها همچنان روی زمین مانده و اقدامی برای حل این معضل بزرگ انجام نشده است.
حتی تصمیمات مقطعی که باز هم به مردم باز میگردد و در قالب جریمه تردد زوج و فرد یا خودروهای دودزا و آلوده کننده اجرا میشود، آن هم آنقدر ضعیف و غیر باز دارنده است که هیچ تأثیری در کاهش آلودگی هوای شهرهای آلوده ندارد.
آیا جریمه 100 هزار تومانی که سال گذشته 20 هزار تومان بود! میتواند بازدارنده باشد؟
حتی اگر عواملی که در اجرای وظایف خود سهل انگاری کرده و ترک فعل کردهاند بازخواست شده و مجازات شوند، هیچ تأثیری در روند کاهش آلودگی هوا نخواهد داشت، تا زمانی که برای حل این مسئله یک عزم ملی و یک دستور جدی از سوی مقامات ارشد کشور صادر نشود و پای یک سازمان و نهاد انقلابی و حکومتی به این مسئله باز نشود نمیتوان امیدوار بود که بحران آلودگی هوای شهرهای آلوده کشور جل شود.
اکنون پرسشی در ذهن نگارنده نقش بسته که چرا شهرهای کوچکی همچون سمنان با 500 هزار نفر جمعیت که اگر همه آنها را دارای خودرو بدانیم،آلوده است؟
و در پی این پرسش، پرسشی دیگر میآید، آیا خودروها مقصر ایجاد آلودگی است؟ یا سوخت خودرو یا مازوت یا موتور سیکلتها؟
و اگر توان حل این معضل وجود ندارد، از کشورهایی که توان آن را دارند و تجربه موفق رفع آلودگی هوا را داشتهاند کمک بیگیرید تا مردم شهرهای آلوده کشور ایران هم نفسی تازه کنند و از این هوای آلوده بیماری زا نجات یابند.
تاکنون نیز دیر شده و نمیتوان گفت ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است، اتفاقاً ماهی این هوای آلوده دیگر جان ندارد!
محمد صفری