نویسنده: محمد صفری
دشمنیها با ایران اسلامی برای چیست؟ ایران هراسی و ایران ستیزی تصور میکنید چه دلیلی دارد؟ این پرسشها شاید در میان افکار عمومی داخلی بسیار مطرح شده باشد و برخی پاسخ آن را نیافتهاند. یکی از دلایلی که اکنون میتوان به آن اشاره کرد که چرا برخی در این آشوبها حضور دارند گمراهی و ناآگاهی از تحولات حال و آینده ایران، منطقه و جهان باشد.
لازمه آگاهی از چند و چون آینده و سیاستهایی که از سوی نظام سلطه پیاده میشود، آگاهی است و تا زمانی که رسانههای پر تعدادی که برای تغذیه مسموم افکار عموم تأسیس شدهاند و همه ظرفیت خود را علیه ایران اسلامی به کار میگیرند، تأثیر این بمباران شدید در اینگونه مواقع خود را نشان میدهد.
قدر مسلم وجود کشوری مقتدر،پیشرفته و مستقل که نظام سلطه را به چالش جدی کشیده و در بسیاری جبههها آن را شکست داده است،غیر قابل تحمل است و این مسئله از همان زمان پیروزی انقلاب اسلامی آشکار بود. همه دشمنیها با ایران اسلامی برای جلوگیری از دستیابی به قدرت، پیشرفت، اقتدار و استقلال در زمینههای کوناگون است.
سیاستهای ایران اسلامی باعث به خطر افتادن منافع نظام سلطه به سرکردگی آمریکا در منطقه و جهان شده است، منافعی نامشروع که با اقدامات و رفتارهای غیر قانونی،غیر اصولی و در تضاد با قوانین بین المللی و حقوق بشری به دست آمده است. طبیعی خواهد بود که نظام سلطه تحمل وجود و حضور ایران اسلامی را در منطقه و دنیا نداشته باشد و برای نابودی آن اقدام کند.
انقلاب اسلامی ایران در طول ۴۳ سال عمر خود، با وجود ناکارآمدیها، دشمنیها، تحریمها و تهدیدات بسیار توانسته است به راه روشن و امید آفرین خود ادامه دهد. به این نکته باید توجه داشت که کوچکترین اقدامی که علیه ایران اسلامی شده در کشور دیگر پیاده شده بود، سرنگونی آن حتمی بود.
مشکلات اقتصادی موجود، مسائل اجتماعی و فرهنگی در کشور وجود دارد و کسی هم نمیتواند آن را انکار کند، اما آیا در کنار آن، پیشرفت، اقتدار، امنیت و بسیاری دستاوردهای دیگر وجود نداشته است؟
نابودی ایران اسلامی آرزوی شمنان است،در فتنههای گذشته نیز در صدد برآورده ساختن این آرزو بودند و اکنون نیز چنین آرزویی دارند و در این فتنه بیش از گذشته هزینه کردند و حتی نخست وزیر کانادا خود را به میان ایرانیهای مقیم این کشور میرساند وبا آنها همراهی میکنند که در تاریخ سیاسی جهان کم نظیر است.
کشورهای غربی که کمر همت علیه ایران اسلامی بستهاند، خود با چالشها و تنشهای بسیاری روبرو هستند،اما هر گاه در کشوری چون ایران اتفاقی میافتد که یک مسئله داخلی و درون خانوادگی است، نیروهای خود را علیه ایرلن بسیج میکنند تا از اتفاق افتاده بهره برداریهای خود را انجام دهند. به وقایع و اتفاقاتی که این روزها پس از جنگ روسیه و اوکراین در اروپا افتاده اندکی توجه شود به ضعف و ناکارآمدی این قاره پیشرفته! بیشتر پی میبریم.
مشکلات تهیه سوخت، غذا و بسیاری ضعفهای دیگر که تنها به دلیل جنگ اوکراین به وجود آمده در حالی که ایران اسلامی بدون کمبود در زمینه تأمین مواد غذایی خود صادرات هم دارد.
آگاهی داشتن، روشن بودن و اطلاع از اتفاقات و وقایع جهانی و سیاستهایی که اعمال میشود، لزوماً نیاز به نخبگی ندارد که حتی میتوان از میان برخی نخبگان نیز پیدا کرد که به درک درستی از وقایع نرسیدهاند و راه را اشتباه رفته و میروند.
چه بسا یک شهروند عادی در کشور دیدگاه روشن و منطقی و معقولتری از یک نخبه داشته باشد و خود را از گزند تأثیر بمباران رسانهای دشمنان حفظ کرده است و با وجود انتقاداتی که از برخی مدیریتها و مسئولان دارد، اما پایبند به انقلاب است، انقلابی که برای حفظ آن هزینههای زیادی داده شد است. هزینههایی که نمیتوان به راحتی آنها را به خاطر برخی افراد که تحت تأثیر نفوذ دشمنان قرار گرفتهاند، نادیده گرفت.
اکنون نیز در این آشوب و اغتشاشات اخیر، باز هم ایران اسلامی هزینههای تحمیل شده را میپردازد و اجازه نمیدهد که سناریوی نابودی ایران اسلامی یکپارچه اجرایی شود. آنهایی که این روزها در معرکه هستند و آشوب میکنند یا دانشجویانی که مشغول اعتراض هستند، نگاهی به پیرامون خود و همسایگان بیندازند متوجه خواهند شد که ایران کجا قرار دارد.