طی روزهای اخیر درو جدیدی از موضعگیریهای کشورهای غربی علیه ایران جریان گرفته است.
فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه موسوم به سنتکام ادعا کرده است که آمریکا تسلیحات پیشرفته ایرانی را که در حال انتقال به حوثی ها (انصارالله) بودند، توقیف کرده است.سنتکام مدعی شد: نیروی دریایی آمریکا در ناو یو اس اس لوییس بی پولر با پشتیبانی بالگرد و پهپادها، در نزدیکی سواحل سومالی در آب های بین المللی دریای عرب سوار این کشتی شده و موشک بالستیک ساخت ایران، قطعات موشک و موشک های کروز ، سوخت موشک، فناوری هدایت موشک، و کلاهک های موشک های بالستیک میان برد و موشک های کروز ضد کشتی و همچنین اجزای مرتبط با پدافند هوایی را توقیف کردند.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مدعی شده است که ایران تنها کشور غیرهستهای است که اورانیوم را در سطح بسیار بالا و نزدیک به میزان مورد نیاز برای تولید سلاح اتمی غنیسازی میکند.من نمیگویم آنها سلاح هستهای دارند، عرض من این است که این میزان غنیسازی حساس است. هنگامی که شما این در این سطح غنیسازی میکنید باید قوانین را رعایت کنید. در این میان در سخنانی تامل برانگیز و در سالگرد اجرایی شدن برجام ( 26 دی ماه1394)، بلینکن وزیر خارجه آمریکا در اجلاس داووس اعلام کرد که خروج این کشور از توافق هستهای ایران، یک اشتباه بزرگ بود.به گفته وزیر خارجه آمریکا، برجام برنامه هستهای ایران را مهار کرده بود و از زمانی که مقامهای دولت ترامپ «این توافق را کنار گذاشتهاند، (برنامه هستهای ایران) از این مهار رها شده و ما الان در وضعیتی هستیم که نمیخواستیم باشیم». در کنار آمریکاییها، برخی مقامات اروپایی نیز به موضع گیری علیه ایران پرداخته و ایران را متهم به تهدید امنیت منطقه کرده اند. بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز اخیرا مدعی شده است که به ایران پیام داده است که از اقدامات ضد امنیتی علیه منطقه خودداری کنند. این نوع موضعگیریها و اتهام زنیها در باب ایران در حالی صورت میگیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
نخست آنکه در باب ادعای کشف قایق حامل ارسال تجهیزات موشکی به یمن سابقه آمریکاییها و انگلیسیها بیانگر تکرار چنین ادعاهای در گذشته است چنانکه آمریکا مدعی شده بود که ایران چند صد سلاح کلاشینکف برای یمنیها ارسال کرده که توسط آمریکا مصادره شده است. این نوع جوسازیها در حالی که یمن هشت سال جنگ نابرابر در برابر ائتلاف سعودی را پیروز شده است در مقطع کنونی صرفا نوعی انحراف افکار عمومی از شکست ائتلاف آمریکایی-انگلیسی در دریای سرخ در برابر مقاومت یمنیها و نیز کم رنگ سازی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه با ادعاهای ایران هراسانه است.
دوم آنکه آمریکا در حالی ایران را متهم به تهدید امنیت منطقه میکند که جمهوری اسلامی بیشترین نقش را در امنیت منطقه به صورت مستقیم و یا حضور مستشاری در عراق و سوریه داشته است که نقشههای بحران ساز آمریکا در منطقه را بر هم زده است. محکوم سازی حمله موشکی ایران به مقر تروریستها در سوریه و پاکستان و موساد در عراق، توسط آمریکا و برخی اروپاییها، برگرفته از ماهیت تروریست پروری و البته نگرانی دستاورد جدید ایران در مبارزه با تروریسم و بهبود امنیت منطقه است لذا با دروغ پردازی برآنند ت این اقدام امنیت ساز ایران را کم رنگ جلوه داده و به زعم خویش جای ظالم و مظلوم را تغییر دهند.
سوم آنکه در باب ادعاهای تکراری گروسی نیز آن را میتوان بعد دیگر بازی رسانهای غرب برای انحراف افکار عمومی از دستاوردهای ایران در مبارزه با تروریسم و موساد و نیز آنچه مقاومت در منطقه رقم زده است دانست که ماهیت غیر اصولی و سیاسی کاری آژانس را اشکار میسازد. نکته پایانی آنکه اعتراف بلینکن به اشتباه بودن خروج از برجام در مهار ایران نشان میدهد که برجام نه برای رفع تحریمها و آنچه احیای روابط غرب با تهران نامیده میشود، بوده بلکه اقدامی در جهت نابودسازی منابع و ظرفیتهای آن بوده لذا رویکرد به احیای برجام نه تنها دستاوردی برای ایران نخواهد داشت و صرفا ابزاری در دست غرب برای شرطی سازی اقتصاد ایران و نیز تیز کردن تیغ تحریمها علیه ایران در شرایطی است که در دو سال گذشته با دیپلماسی فعال و عضویت در شانگهای و بریکس و اوراسیا شاکله تحریمها کند شده است.
قاسم غفوری