چهارمین سالی است که ایران اسلامی بدون سردار دلاور خود به راه پر فراز و نشیب برای رسیدن به قله ادامه میدهد و تا فتح آن راهی نمانده است.
در حالی چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی فرا رسیده است که منطقه و دنیا دستخوش اتفاقات و تحولاتی سرنوشت ساز است.
نقش حاج قاسم در فرایند تحولات منطقهای و بینالمللی بر کسی پنهان نیست چرا که پیش بینیها، درایت او در فرماندهی نظامی و دیپلماسی، توانست دشمنان را به چالشهای مرگباری دچار کند که اکنون درگیر آنها هستند.
مهمترین تأثیر فرماندهی سردار سلیمانی در میدان نبرد و میدان دیپلماسی در ماجرای جنگ با گروههای تروریستی در منطقه رقم خورد آنجا که او با هوشمندی و هوشیاری کاملی که از وقایع آن موقع و آینده نگری قوی که داشت، با فرماندهی و مدیریت جنگ در سوریه و عراق، گروههای تروریستی همچون داعش را از رسیدن به قدرت و اشغال کشورهای منطقه محروم کرد.
کاری که سردار ایرانی در مبارزه با تروریستهای منطقه انجام داد، یک دلاوری و سلحشوری منطقهای و بینالمللی بود، که هم کشورها و مردم منطقه غرب آسیا و هم کشورهای اروپایی و حتی جهان، به جانفشانیهای او و نیروهای تحت امرش مدیون هستند.
به واقع سردار سلیمانی مرد میدان عمل بود، او کمتر سخن میگفت و بیشتر عمل میکرد و همین عملگرایی واقع بینانه او بود که توانست تنشها و چالشهایی که ممکن بود برای ایران اسلامی و منطقه به وجود بیاید، در زمان حیات پربار خود حل کند و از گسترش آنها بکاهد و سرعت پیشرفت برنامهها، دسیسهها و توطئههای دشمن را بگیرد.
نفوذ و گسترش داعش در منطقه اوضاعی را به پا میکرد که حتی میتوان گفت از وجود غده سرطانی رژیم جعلی اسرائیل هم بدخیمتر میشد.
چرا که گروههای تکفیری افراطی همچون داعش که دست پرورده مثلث «غربی عبری عربی» بود، برای سرگرم کردن جهان اسلام و منحرف کردن اذهان به سوی خود و آسایش رژیم صهیونیستی طراحی شده بود.
داعش آمده بود تا جهان اسلام را با نام اسلام نابود کند.
پس از نابودی دولت جعلی و نامشروع داعش در سوریه و عراق، جهان اسلام و ایران اسلامی نیز جان تازهای گرفت و اکنون که در چهارمین سال شهادت سردار سلیمانی قرار داریم، تحولات منطقه بر اساس همان تفکر و برنامهای که فرمانده و سردار ایرانی طرح ریزی کرده بود پیش میرود.
جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در غزه، ورود یمن به جنگ با اسرائیل، حمایتهای جریانهای سیاسی و نظامی عراق از مردم فلسطین، حملات جبهه مقاومت حزب الله لبنان به مواضع ارتش رژیم صهیونیستی، همه به برکت آن تفکر و طرح و برنامههایی است که شهید سلیمانی طی سالیان دراز برای آن برنامه ریزی و فکر کرده بود.
سردار سلیمانی هیمنه آمریکا را در منطقه فرو ریخت آنجا که حتی نامه مایک پمپئو رئیس وقت سازمان سیا آمریکا را نگشود.
شخصیتی چون سردار سلیمانی در تأثیر گذاری داخلی نیز بسیار شاخص و ویژه بود. او فراجناحی میاندیشید و سعی داشت تا با جاذبه قدرتمند خود از تفرقه و افتراق در کشور جلوگیری کند.
دیدگاه بلند او در مسائل داخلی تا جایی بود که حتی آنهایی که با انقلاب و اسلام هم زاویه داشتند، با او مشکلی نداشتند و این مسئله در زمان تشییع پیکر میلیونی سردار دلها به نمایش درآمد.
میلیونها تن از مردم ایران در تشییع پیکر سردار ایرانی شرکت کردند، از جنوبیترین نقطه ایران، خوزستان، تا مشهد و تهران، مردم برای سپاس از سردار خود به میدان آمدند و نشان دادند که با مردان مرد این سرزمین هم صدا، همفکر، همسو و همدل هستند و اگر بار دیگر سردار سلیمانی به شهادت برسد جمعیتی بیشتر از قبل برای تشییع پیکر او به میدان خواهد آمد و حماسهای دیگر خواهد آفرید.
مردم قدر سربازان خود را به خوبی میداند برای همین بود که سردار سلیمانی وصیت کرد بر روی سنگ مزارش بنویسند… «سرباز قاسم سلیمانی»
محمد صفری