یک هفته از پایان جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر میگذرد و در حالی که عرصه ورزشی جهان به روزهای قبل از جام جهانی باز میگردد اما همچنان حاشیههایی در باب جام جهانی همچنان مطرح میشود. مسابقات تازه تمام شده بود که رسانهها و مقامات غربی مدعی کشف مبالغ هنگفتی رشوه پرداخت شده توسط قطر به نمایندگان پارلمان اروپا شدند. ایوا کایلی، عضو یونانی پارلمان اروپا و نائب رئیس این پارلمان بازداشت شدند و پلیس نیز مدعی شد که مبلغ ۹۰۰ هزار یورو را که در چمدان های او و همسرش بود، مصادره کرد. در همین حال رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان بار دیگر ادعاهای قدیمی در باب کارگران خارجی حاضر در ساخت ورزشگاهها و اماکن ورزشی و تفریحی قطر را مطرح و مدعی شدند که شش هزار و پانصد کارگر در این روند جان خود را از دست دادهاند. حال این سوال مطرح است که چرا پس از پایان جام جهانی موجی این چینی علیه قطر به پا شده است و غرب در جنگی رسانهای به دنبال تخریب جایگاه جهانی این کشور است؟ پاسخ به این پرسش را در نحوه برگزاری جام جهانی توسط قطر و تحولات پیرامونی آن میتوان مشاهده کرد.
نخست آنکه غرب و صهیونیستها در حالی بر این تصور بودند که جام جهانی میتواند بعد جدیدی از روند سازش با رژیم صهیونیستی را رقم زند و نومواد از سازش امت اسلامی و عربی با این رژیم باشد. به رغم تمام این محاسبات از یک سو تماشاگران جام جهانی را به صحنه مبارزه با رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین مبدل ساختند چنانکه حتی حاضر به مصاحبه با شبکههای خبری این رژیم نشده و فریاد آزادی فلسطین را سر دادند. در همین حال برخی تیمهای حاضر در جام همچون مراکش پرچم فلسطین را به نماد شادی و پیروزی بالا بردند. نتیجه جام جهانی چنان بود که بسیاری فلسطین را پیروز نهایی این جام معرفی کردند بویژه اینکه ملتها نشان دادند که روند سازش برای آنها معنایی ندارد و حامی فلسطین هستند.
دوم آنکه تا پیش از این جام، هیچ کشور اسلامی- عربی میزبان جام جهانی نشده و قطر نخستین میزبان اسلامی این مسابقات است. به رغم فشارهای گسترده غربی، قطر این جام را بر اساس فرهنگ اسلامی برگزار کرد در حالی که شرایط را نیز چنان فراهم ساخت که چهرهای جدید از اسلام را به تماشاگران و جهانیان به نمایش گذاشت. بسیاری پس از این جام اذعان کردند که دیدگاهشان نسبت به اسلام و مسلمانان کاملا تغییر کرده است و گرایش آنها به اسلام افزایش یافته است. نکته مهم آنکه غرب همواره بر آن بوده تا چهرهای ضد بشری از اسلام به نمایش گذارد مسلمانان را عامل تروریسم معرفی نماید. غرب همواره مدعی است که هر مسلمانی تروریست نیست اما هر تروریستی مسلمان است.
اقدامات موثر قطر موجب شد تا این تفکر عملا رنگ ببازد و غرب با چالشی به نام رسوایی دروغهای ضد اسلامی اش مواجه شود. با توجه به این شرایط پس از پایان رقابتهای جام جهانی، رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان لندن نشین، محور رسانهای خویش را بر اصولی همچون باز نشر ادعاهای ثابت نشده درباره وضعیت کارگران خارجی در قطر، برجسته سازی نام برخی بازیکنان به عنوان ستارههای جام و در نهایت نیز بیان ادعای رشوه دهی قطر به اعضای پارلمان اروپا استوار ساختند. جالب توجه آنکه این جنگ رسانهای علیه قطر و بهتر بگوییم علیه اسلام و مسلمان در حالی صورت گرفت که در چارچوب پنهان سازی شکست صهیونیستها در این جام و نیز تخریب میزبانی یک کشور اسلامی، از همکاری برخی رقبای منطقهای قطر نظیر امارات که دو سال است با صهیونیستها سازش کرده است نیز بهره گرفتند. برخی منابع دیپلماتیک از دست داشتن امارات در پرونده فساد مالی نائب رئیس پارلمان اروپا و جعل اسناد علیه قطر خبر دادند.امارات با همکاری مسئولانی از وزارت کشور بلژیک، اسناد جعلی برای ایوا کایلی تهیه کردند مبنی بر اینکه او ۲۰ میلیون یورو از طریق یک بانک قطری دریافت کرده است.
به هر تقدیر میتوان گفت آنچه این روزها در باب جام جهانی و قطر در فضای رسانهای غرب در جریان است گواهی بر یک حقیقت است و آن اینکه غرب هر آنچه نام اسلام و مسلمانان را در جهان طنین انداز سازد بر تمیتابند و حتی به قطری که خود را متحد غرب مینامد رحم نمیکنند. این مسئله مهر تاییدی بر اصل غیر قابل اتکا بودن غرب است و ماهیت برتری جویی و خودبرتر پنداری غرب ماهیتی است که هرگز تغییر نخواهد.
نویسنده: قاسم غفوری