پس از ماجرای مرحوم مهسا امینی، وضعیت حجاب روز به روز نابسامانتر شد تا جایی که اکنون نمونههایی در شهرها دیده میشود که در خور فرهنگ و ادب ایرانی اسلامی نیست.
به واقع، رفتارهای برخی زنان و دختران در کشور و حتی مردان و پسران، در بحث حجاب به گونهای پیش رفته است که به یک ناهنجاری فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده و نیازمند آن است تا برای این وضعیت برنامهای ریخته و فکری اساسی برای حل آن اندیشیده شود.
برخی افراد پا را بر روی آنچه در یک جامعه فرهنگی با پیشینه تاریخی که همواره با عفاف و حجاب بوده است، گذاشتهاند و حتی با ادعای ایرانی بودن خود اما بویی از همان تمدن و فرهنگ ایرانی نبردهاند و سعی دارند هر آنچه که در فرهنگ غربی دیدهاند و تجربه کردهاند در ایران نیز در زمینه پوشش، همان را پیاده کنند.
روز جمعه نشستی در مشهد با حضور کارشناسان و صاحبنظران فرهنگی و مذهبی به همراه رئیس مجلس و چند نماینده برگزار شد که در آن جلسه حاضرین به نکات مهم و حساسی اشاره کردند.
اکثر شرکت کنندگان بر جلوگیری از ایجاد فضای دو قطبی و همچنین درگیری و میان اقشار مردم با عقاید گوناگون تأکید کردند.
«جمهوری اسلامی یعنی حکومت بر دل های مردم و نه تحمیل امور بر آنها.»
«مهمترین و اصلی ترین راهکار حجاب، افزایش آگاهی دینی و اعتقادی است.»
«هر طرحی نوشته می شود جامعه را نباید دچار دوقطبی کند.»
اینها بخشی از سخنان و دیدگاههای شرکتکنندگان در سومین نشست هم اندیشی بررسی لایحه عفاف و حجاب بود.
جملگی نگرانیهای خاص خود را داشتند که بجا است، اما همچنان از ارائه راهکار برای حل مسئله حجاب خبری نیست.
با توجه به این که عمر انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال گشته،در زمینه عفاف و حجاب آنچه که باید کار نشده و وضعیت موجود را باید به حساب کم کاریهای سالهای گذشته نوشت.
مشکل و ضعف مسئولان و متولیان فرهنگ کشور همواره این بوده است که با بیتوجهی نسبت به یک اتفاق و پدیده، پس از بغرنجتر شدن آن وارد میشوند و سعی دارند با تصمیمات سریع مشکل را حل کنند.
البته که شرایط موجود حاکم بر فضای فرهنگی کشور را نمیتوان با رفتارهای سلبی حل کرد که اگر برخورد تندی صورت گیرد، احتمال واکنش و سوء استفاده دشمن از فضای به وجود آمده بسیار زیاد است.
قطعاً برای حل مشکل عفاف و حجاب در سطح جامعه کار فرهنگی،گفتوگو، برنامه سازی و تشویق اولویت دارد که این روش زمانبر است و در کوتاه مدت نمیتوان انتظار نتیجه مطلوب داشت.
در کنار این اقدامات،نوع رفتار،گفتار و برخودی که از سوی مسئولان و متولیان در سطح جامعه دیده میشود نباید توهین آمیر همراه با تحقیر و جملاتی باشد که طرف مقابل را فاسد جلوه دهد که نمونههایی از این گونه دیدگاهها دیده شده که با واکنشهای منفی همراه بوده است.
افکار عمومی که در واقع در حال تغییر نسل است، پرسشهایی دارد که میخواهد پاسخ آنها را دریافت کند. این که چرا در بسیاری از کشورهای اسلامی، حجاب اجباری نیست و با حجاب و بیحجاب در کنار هم حضور دارند پرسش مهمی است که باید به آن پاسخ داده شود.
مبحث عفاف و حجاب دو مقوله مکمل یکدیگرند که مؤلفه نخست یعنی عفاف، در اولویت و ارجحیت است و باید عفاف را ابتدا در جامعه تعریف و تبلیغ کرد آنگاه حجاب خود ایجاد خواهد شد. حتی اگر قانون عفاف و حجاب که اکنون در مجلس است و یک فوریت آن به تصویب رسیده که زیر نظر سه قوه هم بوده است، نمیتوان انتظار داشت که این قانون اجرا شود و معضل بد حجابی و بیحجابی را حل کند.
هر چند این قشر اکثریت جامعه هم نباشند، اما تعدادشان کم نیست و نه تنها این قشر بیتفاوت به حجاب و عفاف،بلکه دیگر اقشار نیز این پرسش را دارند که در شرایط اقتصادی موجود که مردم تحت فشار هستند،اولویت با کدام است؟
چه بسا در صورت ساماندهی اقتصادی کشور، اوضاع فرهنگی و اجتماعی هم بهبود یابد. نمیتوان شرایط اقتصادی را بیتأثیر بر روی مسائل فرهنگی و اجتماعی دانست.
نظام هم اگر شرایط اقتصادی مناسب بود، مطالبه به حق عفاف و حجاب را میتوانست قاطعتر و جدیتر از مردم داشته باشد.
محمد صفری