سید شکرخدا موسوی
حرف آخر را همین ابتدای کلام بزنم هر دستی که بهگونهای تلاش و کنش برای ایجاد دوقطبی در جامعه ایران دارد، از آستین دشمن بیرون میآید.
دشمن به خوبی ایران و انقلاب اسلامی را آنالیز کرده است. نقطه قوت و قدرت درونزای ایران اسلامی که با رهبری امام خمینی (ره)، طومار سلطنت چندهزار ساله را درهمپیچید و با هدایتهای رهبر فرزانه انقلاب (مدظلهالعالی) توانست کشتی ایران اسلامی را از میان طوفان های سهمگین سیاسی و نظامی به سلامت عبور دهد و به قله برساند، وحدت کلمه و اتحاد ملت در عمل به فرامین ولایت فقیه است.
دو قطبی، ما را به من تبدیل میکند و منیتها از قدرت ما میکاهد و بهجای صفآرایی مقابل دشمنان، خودیها را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
در حالی که به فرموده رهبری عزیزمان، همین که اسلام، انقلاب، قانون و رهبری مورد تأکید و تأیید باشد کافی است و نباید با جناحبندی سیاسی ، عامل تفرقه در جامعه اسلامی شد.
آری، معتقدم که امروز یکی از چالشهای کشور، تلاش دشمن و پیادهنظام آن جهت ایجاد دوقطبی است و این دوقطبی است که به چهره ایران چنگ میزند.
رهبر فرازنه انقلاب میفرمایند: دشمن بهدنبال ایجاد دوقطبی در جامعه است؛ همه مراقب باشند.
بله؛ در سالهای اخیر تعبیر دو قطبی را بسیار شنیدهایم. دو قطبی به معنای تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است. حالتی که به موجب آن گروهی سیاسی یا اجتماعی درباره مسالهای به زیرگروههای مخالف تقسیم میشوند.
دو قطبی گرچه بیشتر وجهه سیاسی دارد و اساساً به تعارضها و تضادهای سیاسی اطلاق میشود اما عوارض و پیامدهای آن در فرهنگ و اجتماع قابل ردیابی است. چون دو قطبی مانع اصلی رشد جامعه و سد بزرگ در مسیر دستیبابی به رشد و اعتلاء است.
ناراحتکننده است اما هر یک از گروهها و جناحها؛ برای آنکه حقانیت فکر و صداقت و درستی خود را ثابت کنند، به هر ابزاری دست میزنند. برای همین حتی برخی از این افراد با وجود آنکه به اصول مذهبی یا اخلاقی پایبند هستند، در کمال ناباوری برخلاف دستورات صریح قرآنی و احادیث معصومان (ع) به رقیب خود برچسب میزنند و سعی میکنند آبروی او را بریزند.
ریشه دو قطبی، عوامگرایی است که باعث ایجاد شکافهای قومی، اجتماعی و مذهبی و در نهایت منجر به ایستادن دو ملت در مقابل هم میشود.
وجود بیانصافی در گفتوگوها و اختلافنظرها از دلایل بروز دوقطبیهای مخرب است. افزون بر این، ضعف قانونگرایی، ضعف ترجیح منافع ملّی به منافع شخصی و بدتر از اینها جا زدن منافع شخصی به جای منافع ملّی زمینههای بروز دوقطبی است.
همگان اعتراف دارند که دوقطبی مخرب است، چون وحدت و انسجام ملی را نشانه میگیرد. در جامعه دوقطبی گروههایی که با هم مقابله میکنند برای رسیدن به مقصود خویش به هر ابزاری دست میزنند؛ مثل دروغ، تهمت، انتشار خبر جعلی، توهین و برچسبزنی و همه اینها پایان اخلاق و سقوط فرهنگ است. آن هم برای ما ایرانیان مسلمان که ادعا داریم پیامبرمان رحمه للعالمین است و سابقه فرهنگیمان به چند هزار سال میرسد؛ ما مسلمانیم، اسلامی که افکار ماکیاولیستی را سخت رد میکند و اجازه نمیدهد برای رسیدن به هدف به هر ابزاری دست بیاویزیم.
خشونت از دیگر عوارض دوقطبی است. همچنین دوقطبی باعث دلزدگی و خستگی مردم و شکننده شدن جامعه میشود. اهداف آرمانی گروهها در اثر دو قطبی شدن جامعه به سطح منافع شخصی و نهایتاً حزبی اُفت میکند و در نتیجه مسائل فرعی جای مسائل اصلی را میگیرد.
شاید وحدت کلمه بر آموزههای امام و رهبری، رواداری و همدلی چاره اصلی برونرفت از دو قطبی باشد. مهارتی که اجازه میدهد ضمن درک دقیق نگاه و نظر دیگران، ریشههای اختلافات را درک کنیم و از همه مهمتر حداقل گاهی اوقات به طرف مقابل حق بدهیم.
همدلی باعث میشود بتوانیم عقاید مختلف را بشنویم، آن را درک کنیم. درباره آنها تعقل کنیم و گاهی نظر مخالف را بپذیریم. نبود همدلی یقینا باعث تشدید تعارضات در روابط اجتماعی و در نتیجه به قهقرا رفتن اخلاق در جامعه میشود.
به دوران درخشان جنگ تحمیلی بازگردیم. خاطرتان هست با دست خالی اما دلهای متحد چگونه دشمن را شکست دادیم.
حواسمان باشد که دو قطبی میتواند درونزا یا برونزا باشد؛ بدین ترتیب که یا درون جامعه توسط گروههای مختلف فکری ایجاد میشود یا دو قطبی از سوی نیروهای خارجی به جامعه تزریق میشود، پس واضح است که عوامل داخلی و خارجی در بروز دو قطبی موثر است. در نتیجه کسانی که دغدغه حفظ انقلاب و کیان کشور را دارند، باید از ترویج و دامن زدن به دوقطبی اجتناب کنند.
و سخن آخر اینکه دشمن از اتحاد ما در خوف و هراس است. باید از این فتنه نیز با رمز اتحاد و همدلی عبور کرد.
همانطور که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود در جمع هزاران بسیجی در مورد پرهیز از دو قطبی شدن کاذب فرمودند: برخی اظهارات در فضای مجازی و جدا کردن مردم تحت عناوینی مانند «طرفدار این یا آن»، واقعاً جای گله دارد؛ کسانی که دین و مبانی و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند، با هر اختلاف سلیقه برادرهای شما هستند و نباید دچار دودستگی شد.