سهشنبه دوم مرداد ماه، آخرین مهلتی بود که کارگروههای شورای راهبردی دولت چهاردهم، باید اسامی وزرای پیشنهادی وزارتخانههای 19گانه را به رئیس جمهور منتخب ارائه می کردند.
بگذریم از اینکه از روز 16 تیر ماه تاکنون چه «گیس وگیس کشی» بین اصلاح طلبان شیفته پست و قدرت وجود داشته است اما در این میانه «هیاهوی بسیار برای هیچ»،تصویر بکارگیری زنان در سطح وزیر بسیار کمرنگ است و عملاً بنظر میرسد که زنان در بین 19 وزیر پیشنهادی جایگاهی نداشته باشند.
طی دو هفته گذشته کمپین و کارزاری برای حضور زنان در دولت چهاردهم مطرح شده که خطاب به پزشکیان اعلام کردهاند که حداقل باید شاهد حضور ۴ وزير زن در كابينه و تحقق سهم ۳۰ درصدی زنان باشیم!
اين خواست و مطالبه از پزشکیان در شرایطی مطرح شده است كه طی چهل و پنج سال گذشته در جمهوری اسلامی، فقط يك زن شانس حضور در مسند وزارت را داشته است و آن هم در دولت احمدی نژاد بود و حتی دولت هشت ساله آقای روحانی نیز نخواست از زنان در این مسند و منصب بهره ببرد.
اینک دولت چهاردهم میدان آزمایش است برای جماعتی که طی سالهای گذشته خود را مدافع حقوق حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی کشور میدانستند و همواره «نق» زدهاند که چرا حق زنان داده نمیشود؟ و باید ببینیم آیا این مرتبه خودشان این مهم را محقق میسازند؟
کارزاری که به راه افتاده مدعی است که در تحقق سهم ۳۰ درصدی مطابق با برنامه ششم توسعه، باید از زنان در چهار وزارتخانه آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و درمان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استفاده شود و فقط نام این خانمها تاکنون در کارگروههای مردانه مطرح شده است؛ ( فرزانه صادق مالواجرد،مرضيه شاهدايی،زهرا احمدیپور و الهام امينزاده)
خروجی رایزنیهای کارگروههای تعیین شده، امشب مشخص میکند که پزشکیان و حلقه اول مشاورین و نزدیکان او تا چه حد اقناع میشوند، که لااقل یک یا دو زن را در دولت چهاردهم به مجلس معرفی کنند؟ آیا پزشکیان هم دچار معذورات سنتی خواهد شد و به روال سابق قید زنان را میزند و خود را با منتقدین حضور زنان درگیر نمیکند؟ یا میایستد و با توجه به فضای فراهم شده تلاش میکند تا در برابر منتقدین سنتی مقاومت کند و طرحی نو دراندازد؟
هرچه هست روزهای چهارشنبه و پنجشنبه آبستن تلاطم هایی در اردوگاه اصلاح طلبان خواهد بود.
فرهاد خادمی