آنچه که طی این آشوبها و فتنهها گذشت، نوع رفتار و برونداد آنهایی که به بهانه مرگ مرحومه مهسا امینی به خیابانها آمدند یا در برخی دانشگاهها آشوب کردند،تنها یک چیز دیده میشود آن هم انقلابی به سبک اراذل و اوباش که خوی داعشی دارند.
نوع برخورد ایران اسلامی با فتنههایی که تاکنون بر سر کشور هوار شده است، همراه با مماشات و سعه صدر بوده که اگر یکبار برای همیشه با فتنه گران و آشوب طلبان برخوردی قاطع و مقتدرانه صورت گرفته بود، آنها که جیره خوار دشمنان قسم خورده ایران اسلامی هم هستند، جرأت و جسارت رفتارهای خشونت آمیز و جنایتکارانه را در این فتنه اخیر نداشتند.
اگر چنین اتفاقی در همان کشورهایی که اکنون حامی این آشوب گران و فتنه گران هستند،افتاده بود نوع برخورد آنها با این اتفاق بسیار خشن،تند و سرکوبگرانهتر میبود.
ایران اسلامی در طول سالهای گذشته بارها از این گونه فتنهها را به خود دیده است و هر بار نیز با نوع تازهای از آن روبرو بوده که در این فتنه، خشونت از حد گذشته که نشان دهنده تأثیر و آموزش دشمنان به افراد سرسپرده ،خودفروخته و وطن فروشی است که به خاطر چند مشت دلار و وعده اقامت در یک کشور غربی آنها را به این مرحله از خشونت کشانده که با آسودگی هم وطن خود را زیر شکنجه به شهادت برسانند چرا که او یک روحانی بسیجی بود.
اینگونه رفتارهای خشن، در ایران «پر مهر» جایگاهی ندارد و قاطبه مردم نیز چنین رفتارهایی را بر نمیتابند. نوع برخورد اکثریت مردم با وقایع اخیر نشان از ناهمراهی با فتنه گران دارد هر چند نسبت به شرایط موجود معترضند و این اعتراض نه تنها اقتصادی بلکه بیشتر آن را میتوان بی عدالتیها و تبعیضهایی دانست که در جامعه وجود دارد.
حضور میلیونی مردم در روز جمعه به مناسبت ۱۳ آبان را باید پاسخی به فتنه گران و آشوب طلبان دانست.
هر چند ماشین رسانهای دشمن سعی دارد تا آن را کم رنگ جلوه دهد اما به این حقیقت باید اعتقاد داشت که تعداد آنهایی که هم اکنون با ادعای اعتراض به خیابانها آمدهاند اکثریت مردم نبوده و نیستند و تنها تعدادی را شامل میشوند که به واسطه دستهای بودن در هر خیابانی از یک شهر قادر به ایجاد آشوب و اختلال در روند عادی زندگی میشوند.
شرایط موجود نیز همچون دفعات پیشین میگذرد،اینگونه اتفاقات، هر چند هزینه زیادی دارد اما ایران اسلامی را آب دیدهتر میکند و باید باعث شود تا در برخی امور اصلاحاتی هم صورت گیرد،اصلاحاتی که به سود مردم، کشور و اسلام باشد.
این که حجت الاسلام عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید؛ این شورا هیچ مصوبهای تحت عنوان گشت ارشاد نداشته است و همچنین ارشاد را «یک امر انتظامی نمیداند» چرا تاکنون و در طول این سالها این موضع بیان نشده بود،چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به جمع آوری گشت ارشاد اقدام نکرد؟
اگر به سخنان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی استاند کنیم که باید استناد کرد،پس باید گفت وجود گشت ارشاد که به نام پلیس امنیت اخلاقی تغییر پیدا کرده غیر قانونی بوده است. پس از چرا فرماندهان فراجا بارها گفتهاند که تکلیف قانونی بر عهده آنها گذاشته شده است؟
با چنین سخنان و مواضعی روشن است که درباره بحث حجاب یک انسجام و اندیشه متعالی تأثیر گذار وجود نداشته است. ضمن آن که در بحث حجاب، عفاف اولویت است و این عفاف که برای همه اقشار است، اگر در جامعه با بهره گیری از روشهای پرورشی پیاده شود، حجاب را هم به همراه خواهد داشت.
قدر مسلم، کشور نیاز به اصلاحاتی دارد، جدای از آنچه که نگارش شد، نیازهای اقتصادی هر جامعه در اولویت است، اگر شرایط اقتصادی جامعه به سامان باشد، قطعاً شاهد وقوع اعتراضی نخواهیم شد که در پی آن برخی با سوء استفاده از فضای اعتراض دست به اغتشاش و آشوب بزنند.
این بار نیز نباید مانند گذتشه پس از فروکش کردن اغتشاشات، به فراموشی سپرده شود، آسیبشناسی جدی نیاز است.
نویسنده: محمد صفری