این روزها غرب آسیا با محوریت تحولات سوریه کانون توجهات جهانی قرار گرفته است که متاسفانه از پیامدهای آن نیز غفلت از بحران انسانی در غزه است. صهیونیستها و متحدانشان با بزرگنمایی تحولات سوریه برآنند تا افکار عمومی را از اشغالگری صهیونیستها در کرانه باختری و فاجعه انسانی و قحطی تحمیلی به غزه منحرف سازند که توجه همگانی بویژه رسانهها به آنچه در فلسطین جریان دارد یک امر ضروری مینماید. در میان صدها رفتار بحرانساز و اشغالگرایانه صهیونیستها و غربی در سوریه که در لوای امنیت و مقابله با داعش و تروریسم صورت میگیرد نکته قابل توجه ادعاهای مطرح در باب سلاحهای شیمیایی در این کشور است.
در سخنانی تامل برانگیز مقامها در آمریکا مدعی شدند که منهدم کردن سلاحهای شیمیایی در سوریه بالاترین اولویت فعلی آنهاست, این ادعاهای به اصطلاح بشر دوستانه و حقوق بشری در حالی از سوی آمریکاییها مطرح می شود که نگاهی به تحولات چند سال اخیر سوریه و نیز رفتارشناسی آمریکاییها نکاتی قابل توجه را به همراه دارد.
کارنامه آمریکاییها نشان میدهد که این کشور خود بزرگترین تولید کننده و استفاده کننده از سلاحهای شیمیایی است که از جنگ ویتنام گرفته تا جنگ بالکان، از افغانستان و عراق گرفته که دامنه آن به استفاده از فشنگهای آغشته به اورانیوم ضعیف شده نیز رسیده است و… تنها بخشهایی از جنایاتی است که آمریکاییها رسما و راسا با سلاح شیمیایی و کشتار جمعی علیه سایر کشورها و ملتها به کار گرفتهاند.
آمریکا در کنار بزرگان اروپا همچون فرانسه، انگلیس و آلمان اصلیترین تامین کنندگان سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی برای جنایتکارانه جهانی هستند. پرونده جنایات رژیم صدام علیه ملت ایران، جنایاتی که رژیم صهیونیستی با فسفر سفید و بمبهای ممنوعه بارها علیه فلسطینیها بویژه در غزه صورت داده تنها بخشی از این رفتارهای جنایتکارانه آمریکاییها در تامین سلاح شیمیایی و کشتار جمعی برای قاتلان بشریت است.
قابل توجه آنکه در دوران اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا، ادعای استفاده سوریه از سلاح شیمیایی مطرح شد که از یک سو اسناد در نهایت نشان داد که این سلاحها توسط کلاه سفیدها که تحت نظر غرب با ادعای امدادرسانی در بخشهایی از سوریه حضور داشتند استفاده شده بود و از سوی دیگر نیز در حالی که سازمان ملل رسما اعلام کرد سلاح شیمیایی در سوریه وجود ندارد، طبق توافقی که میان سوریه، روسیه و سازمان ملل صورت گرفت تمام مراکز و انبارهای سوریه که حاوی گازهای ضد شورش همچون گاز اشکآور بودند، از سوریه خارج و تحت نظارت کامل سازمانملل قرار گرفتند. بر این اساس عملا سوریه تحت سیطره نظام اسد فاقد هرگونه سلاح شیمیایی میباشد و عملا ادعای آمریکاییها زیر سوال است.
آمریکاییها پیش از این نیز ادعاهای به ظاهر بشر دوستانه در باب سلاحهای شیمیایی مطرح کرده بودند چنانکه اشغال عراق در سال 2003 به همین بهانه صورت گرفت و در سال 2011 نیز در لیبی از ابعاد ادعای غرب را همین سلاحها تشکیل میداد. قابل توجه آنکه هرگز نیز این سلاحها کشف نشد و در نهایت نیز مقامات ارشد آمریکایی اذعان کردند که این ادعاها صرفا بهانهای برای توجیه نظامیگری بوده است.
با توجه به مجموع آنچه ذکر شد دو سناریو مطرح است اولا آنکه ادعای سلاح شیمیایی در سوریه تکرار همان دروغپردازیهای آمریکا برای توجیه دخالت نظامی و استمرار و افزایش اشغالگری در سوریه است چنانکه در قبال سوریه و لیبی و… اجرا کردند. ثانیا با توجه به نظارت و اقدام کامل سازمان ملل بر مراکز شیمیایی نظام سوریه، این سناریو مطرح است که سلاحهای ادعایی آمریکایی در دو حالت خارج نیست یا در دست تروریستهایی است که تا به امروز آمریکاییها از آنها حمایت کردهاند و بحران اخیر سوریه را رقم زدند و یا این سلاحها در مناطقی است که تحت اشغال آمریکاییها میباشد. هر کدام از این سناریوها که مطرح باشد در ماهیت نهایی آن تفاوتی نمیکند و آن اینکه از یک سو آمریکا همچنان بزرگترین تهدید شیمیایی و کشتار جمعی برای جهان است و از سوی دیگر آمریکا بار دیگر به دنبال سناریوی ساختگی و دروغ پردازانه برای توجیه ابعاد جدید اشغالگری است در حالی که حلقه تکمیلی آن را نیز ابراز نگرانی از حضور داعش و تروریسم در سوریه تشکیل میدهد در حالی که آمریکایی در طول سالها مبارزه سوریه با تروریسم هیچ اقدامی در حمایت از ارتش سوریه و متحدانش برای مبارزه با آنها صورت نداد. در طول دو هفته گذشته نیز حمایتهای گسترده تسلیحاتی و رسانهای از این گروهها داشته که نتیجه آن نیز سقوط نظام سوریه بوده است حال آنکه پس از انجام این ماموریت تروریستها برای غرب، ناگهان آمریکا فریاد نگرانی از تروریسم را مطرح و سعی در جوسازی جهانی برای دخالتهای جدید در سوریه و منطقه در پیش گرفت.
قاسم غفوری