نجمه سیددخت
تاریخ شفاهی یکی از روشهای گردآوری اطلاعات در تاریخ معاصر است که امکان شنیدن روایتهای افراد مختلف جامعه را فراهم میکند. به عبارتی دیگر؛ تاریخ شفاهی تجلیِ فرهنگ عامه در راستای ثبت و ضبط خاطرات مردم کوچه و بازار است. تاریخ شفاهی با روایت انسانهای زندهای سر و کار دارد که در صحنۀ حوادث و رویدادها، شرکت مستقیم داشتند؛ به گونهای که تاریخ زنده را مطرح میکنند.
میتوان گفت؛ تاریخ شفاهی منبعی مکمل برای تاریخنگاری محسوب میشود و ابزار جمعآوری و حفاظت اطلاعات تاریخی است. اهمیت تاریخ شفاهی را باید در تاریخنگاری اسلامی و حدیث جستجو کرد؛ جایی که تاریخنگاری اسلامی از نقل شفاهی و سینه به سینه احادیث شروع و به عنوان یکی از روشهای جمعآوری اطلاعات پذیرفته شد.
تاریخ شفاهی به شیوۀ امروز برای اولین بار در سال 1948 در دانشگاه کلمبیا پایهگذاری شد. سابقۀ شکلگیری آن در ایران به سه دهۀ قبل باز میگردد که همزمان با شروع جنگ، فعالیتهایی جهت ثبت صدای فرماندهان و رزمندگان به صورت پراکنده انجام گرفت که حاصل آن، هزاران ساعت مصاحبه است که در آرشیوهای سپاه و ارتش نگهداری میشود.
اهمیت تاریخ شفاهی بیشتر از آنجا ناشی میشود که حجم وسیعی از اطلاعات تاریخی هرگز به نسلهای بعدی منتقل نمیشود و همواره و در هر زمان، انبوهی از اطلاعات با ارزش در سینههای افراد مدفون میگردد. از ویژگیهای تاریخ شفاهی؛ ارتباط با مردم عادی، گروهها، حوادث و روشهای زندگی است که به دلیل بیسوادی، سهلانگاری یا فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یا ممانعت دولتها؛ دربارۀ آنها نوشتهای بر جای نمانده است.
از سویی دیگر؛ تاریخ شفاهی در راستای ثبت تاریخِ مردم، گونهای از تاریخنگاری حال است که برخلاف زندگی نامهنویسی، بر مصاحبه استوار است. تاریخ شفاهی به عنوان یک منبع بسیار ارزشمند برای درک عمیقتر فرهنگها و آداب و رسوم، ممکن است به مرور زمان فراموش شود؛ اما با ثبت آنها از طریق مصاحبه و روایت، میتوان این میراث فرهنگی و تاریخی را برای نسلهای آینده حفظ کرد.
بر همین اساس؛ تاریخ شفاهی امکان شنیدن روایتهای افراد مختلف جامعه را فراهم کرده است؛ افرادی که در تاریخنگاریهای رسمی، کمتر به آنها توجه شده است. بدون در نظر گرفتن سن افراد یا اهمیت وقایع، همه تجربههای جالبی دارند که میتوانند دیگران را در این تجربهها سهیم کنند. مهمتر اینکه کتابها و اسناد تاریخی نمیتوانند همه چیز را دربارۀ گذشته بگویند؛ چون توجه بیشتر آنها بر افراد مشهو و حوادث بزرگ متمرکز است و این امر به فراموشی افرادِ عادی منجر شده است که دربارۀ رویدادهای روزمره سخن میگویند.
از مهمترین مراکزی که در حیطۀ موضوعی تاریخ شفاهی فعالیت دارند میتوان به آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانۀ ملی، آرشیو تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، انجمن تاریخ شفاهی ایران، خانۀ سوره و مراکز تاریخ شفاهی در سپاه، ارتش و بنیاد شهید اشاره کرد.
در این میان کتاب؛ یکی از راههای ثبت تاریخ شفاهی ملتها از جایگاه ممتازی برخوردار است و کتابخانههای عمومی به عنوان مرجعی علمی برای پژوهشگران و محققان، ناگزیر از اختصاص بخش مهمی از قفسههای خود به جمعآوری کتابهایی با این موضوع هستند. کتابهای تاریخ شفاهی، شامل مجموعهای از مصاحبهها، خاطرات و تجربههای افرادی است که در وقایع تاریخی شرکت داشتند و یا شاهد آن بودهاند. پرداختن به تاریخ شفاهی در کتابخانههای عمومی، به حفظ و نگهداری تجربیات ارزشمند انسانی کمک میکند و به افزایش درک و فهم ما از وقایع تاریخی و فرهنگی یاری میرساند؛ به گونهای که این منابع میتوانند به عنوان گنجینهای ارزشمند برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ عمل کنند.