نشست شورای اروپا در حالی برگزار شد که به ادعای رسانههای غربی از محورهای این نشست را اعلام دور چهارم تحریمها علیه ایران تشکیل داده است. همزمان نیز مقامات اروپایی از جمله وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه در کنار بازیگران خردی همچون اسلوونی، فنلاند و سوئد از اعلام تحریمهای بیشتر علیه ایران سخن گفته و تلاش نمودهاند تا به اصطلاح از اجماع جهانی علیه ایران به نمایش گذارند. این ادعاهای به اصطلاح تحریمی و افزایش فشار بر ایران در حالی مطرح میشود که در طول یک هفته گذشته رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان لندن نشین بر آن بوده اند تا موضع پارلمان اروپا علیه سپاه را ریشه این تحریمها نشان دهند چنانکه در پردازشهای خبری موضع پارلمان اروپا مبنی بر قرار دادن سپاه در لیست تروریسم اروپا را دلیل تشدید تحریمها علیه ایران عنوان کردهاند. این نوع پردازش رسانههای برای ایجاد شکاف میان مردم و نیروهای مسلح در حالی صورت گرفته است که اولا پارلمان اروپا صرفا نظری مشورتی دارد و حق تصمیم گیری با آن نمیباشد و این شورای اروپاست که مصوباتش اجرایی میشود.
ثانیا موضوع لیست تروریسم هیچ ارتباطی با لیست تحریم ندارد و دو مقوله کاملا جدا میباشد و قرار گرفتن در لیست تروریسم به معنای تحریم نمیباشد لذا این دو مسئله پروندههایی با مسیرهای متفاوت است و نباید آنها را به هم گره زد. ثالثا نشست شورای اروپا عملا ادعای پارلمان اروپا درباره تروریستی دانستن سپاه را رد کرده چنانکه بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رسما عنوان میکند که خوش نیامدن برخیها از سپاه به منزله آن نیست بخواهیم آن را در لیست تروریستی قرار دهیم. پیش از وی نیز سخنگوی اتحادیه اروپا نیز بر ادامه مذاکره با ایران و بی اثر بودن مصوبه پارلمان اروپا در روند مذاکراتی تاکید کرده بود. و نکته نهایی آنکه وقتی آمریکا به عنوان ارباب و همه کاره اروپا تحریمهای کاتسا به عنوان مادر تحریمها را حفظ کرده است و حتی اوبامایی که مدعی مذاکره و برجام بوده به تمدید آن پرداخته، عملا هرگونه ادعا و اعمال تحریم اروپا علیه ایران اقدامی نوین نبوده و صرفا بازخوانی تحریمهای گذشته است.
به عبارتی دیگر اروپاییها در حالی با واژهای به نام تحریم افراد و نهادها به دبل نمایش لیست جدید تحریمها هستند که در عمل و حقیقت تحریم جدیدی در کار نبوده و صرفا لیستهای قدیمی را بازخوانی میکنند خصوصا که اعلام لیست تحریمی افراد که هیچ گونه منع مالی و یا فعالیتی در اروپا ندارند عملا یک نمایش مضحک است تا یک رفتار تحریمی. با توجه به این حقایق این سوال مطرح است که چرا اروپا یک هفته پیش در پارلمان اروپا طرح بی منطق قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی را مطرح و اکنون در شورای اروپا آن را بی معنا میداند و در عین حال پس از اقدام پارلمان از اعمال تحریمهای بیشتر میگوید؟
نگاهی به کارنامه غربیها نشان میدهد که آنها همواره به دنبال سیاست فشار و مذاکره و در عین حال بهره گیری از شیوه شوکاقتصادی برای برهم زدن ثبات اقتصادی و اجتماعی و در نهایت امنیتی کشورهای هدف هستند. متاسفانه رویه غلط وابسته سازی اقتصاد به دلار موجب شده تا غرب از این مسئله برای برهم زدن و شوک سازی در اقتصاد ایران بهره گیرد و این امر را با برهم زدن ثبات ارزی اجرا میسازد. غرب در سالهای اخیر به این برآورد رسیده است که اعمال تحریمها ولو در قالب نامها و فضای رسانهای بر بازار ارز تاثیر گذاشته و همین مسئله به خود تحریمی و التهاب در اقتصاد ایران منجر میگردد. این مسئله به ابزار فشاری برای غرب مبدل شده تا ضمن بر هم زدن ثبات اقتصادی ایران برای سرمایه گذاران خارجی و التهاب افرینی در معیشت مردم در نهایت آن را به تهدیدی امنیتی و ابزار فشاری برای مذاکره و امتیازگیری مبدل سازد. اکنون نیز غرب در حالی بعد جدیدی از همان سیاست ابتدای سال که با ادعای نقش سپاه در به نتیجه نرسیدن مذاکرات به دنبال برهم زدن انسجام داخلی ایران بود و در نهایت نیز بر غیر واقعی بودن ادعای خویش ادعان کرد، را تکرار میکند که سعی دارد تا التهاب را در اقتصاد ایران ایجاد و حفظ نماید تا مولفهای برای امتیازگیریهای بعدی باشد. در این شرایط آنچه میتواند خنثی کننده این طراحی باشد از یک سو تبیین دقیق سیاستهای اقتصادی غرب و هماهنگی میان مردم و مسئولین در ایجاد ارامش در بازار ارز است و از سوی دیگر عملی سازی کم رنگ سازی و حذف دلار از ارکان اقتصاد کشور است که توجه به سایر ارزها میتواند تحقق بخش این مهم باشد که در کنار دستاوردهای اقتصادی برای کشور موجب شکستی دیگر برای باجخواهیهای غرب خواهد شد.
نویسنده: قاسم غفوری