جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در حالی از یک شنبه آغاز شده است که یکی از نکات قابل توجه در آن برخلاف جام جهانی گذشته از یک سو حضور کمرنگ مقامات ارشد کشورهای غربی در مراسم افتتاحیه است و حتی برخی از مقامات غربی از تحریم و موضع گیری منفی علیه قطر سخن گفتهاند. از سوی دیگر رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان هجمهای سنگین را علیه قطر و میزبانی آن در پیش گرفتهاند. این رویکرد خصمانه چنان بوده است که حتی «جیانی اینفانتینو» رئیس فیفا تمام قد به حمایت از قطر در برابر انتقادها روی آورد. نکته مهم آنکه سران و رسانههای غربی این رفتارها را در لوای واژگان حقوق بشری توجیه کردهاند چنانکه از یک سو مدعی خون خواهی از کارگران خارجی شدهاند که در قطر برای ساخت استادیومها و مراکز برگزاری مسابقات به کار گرفته شده اند. و از سوی دیگر ژست انتقاد از حضور کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران و حمایت قطر از این حضور را مطرح کردهاند. جالب توجه آنکه رسانههای غربی نظیر بی بی سی و ایران اینترنشنال ممنوعیت حضورشان در قطر را به روابط تهران و دوحه و اقدام قطر برای خاموش کردن آنچه رسانههای ازاد نامیدهاند، عنوان کردهاند.
این نوع ادعاها و رفتارها در حالی صورت میگیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه غرب همواره کشورهای اسلامی را محور تروریسم و ناامنی و عقب مانده معرفی و تصویری سیاه از جهان اسلام به نمایش گذاشته است. برگزاری موفق جام جهانی توسط قطر شکستی سخت برای این رفتارهای ضد اسلامی غرب است لذا با حاشیه سازی به دنبال اهمیت زدایی از این میزبانی میباشند چنانکه رئیس فیفا نیز اذعان کرده است اگر قرار به حمایت از کارگران و مقابله با نقض حقوق پناهجویان باشد غرب قدمتی سه هزار ساله در این زمینه دارد و به خاطر جنایاتش برای سه هزار سال اینده باید عذرخواهی کند.
دوم آنکه قطر میزبانی است که توانسته چارچوبهای ادعایی غرب برای برگذاری مسابقات جام جهانی را کنار زده و بر اساس اصول اسلامی این مذاکرات را برگزار نماید که ممنوعیت مصرف الکل، ممنوعیت حضور همجنسبازان و تبلیغات همجنسبازی، پخش اذان در زمان برقراری مسابقات و حتی آغاز افتتاحیه با تلاوت قرآن و… نمودی از این رفتارهاست. این مسئله در کنار آنکه باینگر پایان یک جانبه گرایی غرب از جمله در عرصه ورزش است که در اینده میتواند مولفهای برای مقابله کشورهای اسلامی با زیاده خواهیهای غرب در حوزه ورزش باشد لذا غرب با حواشی تخریبی این اصل را نیز به حاشیه میراند.
سوم آنکه بخشی از این رفتار غربی را میتوان در منازعات منطقهای از جمله تقابل قطر با امارات و عربستان و البته نقش آفرینی ایران در تامین بخشی از مایحتاج برگزاری جام جهانی جستجو کرد. هر چند که سعودی و امارات مدعی رفع اختلافات با قطر هستند اما در عمل برگزاری جام جهانی را مولفه برتری قطر در برابر خود میدانند لذا با بهره گیری از شبکههای رسانهای خویش همچون اینترنشنال و… با تخریب چهره قطر به دنبال کاهش شدت این شکست هستند. همزمان غرب با حاشیه سازی علیه جام جهانی قطر به دنبال اهمیت زدایی و نقش ایران در برگزاری این جام هستند.
نکته پایانی آنکه کشورهای اروپایی این روزها با بحران شدید اقتصادی بویژه در حوزه غذایی و انرژی ناشی از جنگ افروزیشان در اوکراین مواجه هستند. در شرایطی که سران اروپا مردم را به ریاضت اقتصادی وادار می سازند حضورشان در جام جهانی قطعا با اعتراض مردمی همراه خواهد شد لذا عملا جرات و توان حضور در مراسم جام جهانی را نداشتهاند. در این شرایط سران غرب با ژستهای به ظاهر بشر دوستی ضمن پنهان سازی این حقیقت برانند تا از این بحران به عنوان مولفهای برای کسب منافع در قبال قطر و عرصه جهانی بهره برداری نمایند که البته پنهان سازی وضعیت بحرانی پناهجویان در کشورهای غربی جمله انتقال پناهجویان از انگلیس به رواندای بحران زده و آمریکای لاتین بخشی از این سیاست است. در جمع بندی نهایی میتوان گفت که رفتار غربیها در قبال قطر و جام جهانی نه رفتاری صادقانه بلکه بعد دیگری از رفتاری خودخواهانه و ضد بشری غرب است که در بستهبندی واژگان حقوق بشری صورت می وگیرد.
نویسنده: قاسم غفوری