گروه سیاسی
الی بیتالمقدس- شهید دکتر فتحی شقاقی
«فتحی شقاقی» فقط نام خیابانی در تهران نیست؛ نام ستارهای نامیرا در آسمان نیز هست و اگر نبود که شهدا نور آسمانها را تأمین کنند و طبق سخن خدا هرگز هم دچار مرگ نشوند، سراسر سپهر به قبرستانی پر از ستارههای خاموش تبدیل میشد. نور در عالم هر چه هست، از شهید است و شهید فتحی شقاقی ستارهای است که تا وقتی میدرخشد، جبههی مقاومت هم انشاءالله به حیات طیبهی خود ادامه خواهد داد و به اذن الهی آزادی قدس شریف را جشن خواهد گرفت. شاید راز اینکه در قرآن «نصرالله» و «فتح» با هم آمدهند، همین باشد. دیر نخواهد شد که به یمن خون فتحی شقاقی و سیدحسن نصرالله وعدهی لایزال خدا محقق شود و «حزبالله» در بر و بحر پرچم خورشیدرنگ خود را به نشانهی فتح در اهتزاز ببیند. با خود میاندیشیدم راز علاقهی شهید شقاقی به حضرت حمزه و حضرت امام حسین علیهالسلام چه بود و آن گاه به این نتیجه رسیدم که طبق سخن حکیمانهی شهید سیدمرتضی آوینی برای شناخت مغز متفکر جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم باید «داستان کربلا» را بخوانم…
«مقاومت» یک «مفهوم» است و مفاهیم حتی با قتل عام کامل اصحاب آن مفهوم هم از بین نمیروند. در نیمروز دهم محرم سال شصت و یک هجری قمری همهی هفتاد و دو یار سیدالشهدا به شهادت رسیدند و از آن قافلهی نور جز اسرایی که همزمان داغ شهادت شمس و قمر را دیده بودند و درد ذبح عظیم را کشیده بودند و طعم تلخترین تازیانهها را چشیده بودند، هیچ کس باقی نمانده بود. سهل باشد یا سخت؛ میتوانیم فرض کنیم که اسرائیل غاصب، همهی نیروهای جهادی حزبالله و حماس را به شهادت رسانده باشد لیکن مگر نه آنکه حتی تیر سهشعبهی حرمله بر گلوی علیاصغر هم نتوانست ذرهای از عشق ماندگار جهانیان به سیدالشهدا کم کند؟ چه مینویسم که آن قساوت ناتمام باعث شد نام امام در آیندهی روزگار دوام بیشتری پیدا کند. «حسین» یک «مفهوم» است و مفاهیم با شهادت صاحبان آن مفهوم جان دوباره میگیرند و اینچنین، حتی بدون عباس و علیاکبر و قاسم و حبیب هم #زینب هست که جز زیبایی هیچ نبیند. تو بگذار یحیی سنوار و سیدحسن هم به سرنوشت فتحی شقاقی مبتلی شوند. «شهادت» به «مفهوم مقاومت» حیات عند رب میدهد. بماند که هم حماس و هم حزبالله هنوز در میدان نبرد رزمنده دارند. نسل مقاومت به آدم برمیگردد و بنیآدم با کشتن هیچ جانشینی، بیجانشین نمیماند. این نیز بماند که زبان زینبهای امروز محور مقاومت هم به همان برندگی زبان عقیلهی بنیهاشم است...
باری «داستان کربلا» به ما میگوید که نور شهید شقاقی به زودی به محراب مسجدالاقصی میتابد؛ همچنان که نور سیدالشهدا به اقصینقاط جهان میتابد و این همان امر مبارکی است که دیروز یزید نمیخواست اما شد و امروز هم نتانیاهو نمیخواهد ولی میشود. اگر دیروز شهادت غریبانهی فتحی شقاقی ایمان ما را به خدا کم نکرد، امروز شهادت اساطیر مقاومت ایمان ما را به قدرت خداوند بیشتر کرده است. هر خونی که از احرار مقاومت بر زمین بریزد، یا سنگ را بدل به موشک میکند یا برد موشکها را اضافه میکند و این همه منتج از ایمان ما به خداوندی است که دیروز از یزید مکارتر بود و امروز از اسرائیل مکارتر است. اگر دیروز مکر خدا خون علیاصغر را در آسمان نگه داشت، امروز هم خداوند منان آنقدری مکار هست که حتی از دوربین پهپاد صهیونیستها برای خودش #رسانه بسازد و از یحیی سنوار هم ستارهای دیگر همچون فتحی شقاقی بسازد. اگر آزادی فلسطین از چنگال صهیونیسم «نور علی نور تاریخ بشریت» است، ما را از ازدیاد شهدای مقاومت در پهندشت سماوات هراسی نیست. ما شهید را افتخار میدانیم و افتخار به فرمودهی زیبای شهید بهشتی «به دست میآید» نه آنکه «از دست برود» و این افتخار برای ما بس که همه فتحی شقاقی را به جبههی مقاومت میشناسند؛ همچنان که آمر ترور او را به لشکر اشقیا. نتانیاهو از هیتلر بدتر است و الا از سرنوشت جهنمی رابین درس میگرفت. این همان دنیایی است که نام یزید را فراموش کرده و انشاءالله فردا هم نام شقاقی و نصرالله و سنوار و شیخاحمد یاسین بیش از امروز در آسمان و زمین شنیده خواهد شد. ما به رجعت امام موسی ایمان داریم و به فضل خدا امید داریم که معمای حاجاحمد جز با نماز فتح در بیتالمقدس حل نخواهد شد. ما ایمان داریم که شهید مصطفی چمران دست نوازش خود را بر سر آفتابگردانهای قدس هم خواهد کشید و راستش موسم نگاه به تصویر #دکتر_شقاقی بیاختیار یاد #دکتر_چمران میافتیم. اگر مصطفی چمران دانشگاه برکلی را به قصد مقاومت در لبنان رها کرد، فتحی شقاقی هم حکم تبعید از مصر را به فال نیک گرفت تا حیات جنبش جهاد اسلامی فلسطین را در خاک غزه جاودان کند. این هر دو چریک هم بودند و اینک از اقیانوس آبی آسمان بهتر میتوانند برای قدس نسخهی فتح بپیچند: بسمالله مجریها و مرسیها…