طی روزهای اخیر شاهد تکرار موج سازیها و طوفان سازیها علیه ایران بویژه در فضای رسانهای از جمله فارسی زبانان بیگانه هستیم. در حالی که سناریوی دشمن برای ایجاد فضای اغتشاش و ناامنی در ایران با ناکامی همراه شده اما جریان رسانهای غرب بویژه فارسی زبانان لندن نشین بر سیاست و ماموریت ایجاد فضای ناامیدی و دلسرد سازی مردم ایران اصرار دارند. این رسانهها در حالی بحران انرژی و غذا و اعتصابها و اعتراضهای مردمی در غرب بویژه در انگلیس و فرانسه را سانسور و کم رنگ میسازند که همزمان برآنند تا هر تحولی و مسئلهای در ایران را به ابزاری برای دلسرد سازی و ناامیدی ملت ایران به کار گیرند.
برجسته سازی سرمای کم سابقه در ایران که در معدود مناطقی به قطعی موقت گاز منجر شد، تمرکز بر سیلاب در برخی مناطق کشور و نیز زلزله در شهرستان خوی در آذربایجان غربی با محوریت ناکارآمد نشان دادن نظام در رفع نیازهای مردم محور این سیاست را تشکیل داده است که با ترکیبی از حقیقت و جعل و دروغ به دنبال برهم زدن حس همدلی ملی و دلسرد سازی مردم را پیگیری کردهاند. بعد دیگر طوفان سازیهای غربی را در فضای خارج از کشور میتوان مشاهده کرد. نمایش مضحک و بی منطق غربیها در اشک تمساح ریختن برای اکبری جاسوس انگلیسی اعدام شده در ایران که حتی مدعی سفر وزیر خارجه انگلیس به آمریکا برای هماهنگی در برابر این اعدام شدهاند بخشی از این هوچیگری بوده است. جالب توجه آنکه غربیها در یک نمایش تلویزیونی که بیشتر به تبلیغات هالیوودی شباهت دارد در مقابل پارلمان اروپا ادعای تجمع برای تروریستی نامیدن سپاه بویژه به دلیل اعدام اکبری را به روی پرده بردند که آنها هنوز به این سوال پاسخ ندادهاند که چگونه برای کسی که غرب او را یک فعال دوران جنگ تحمیلی، با سابقه سپاهی بودن و حضور در وزارت دفاع ایران مینامند به دلیل اعدامش توسط ایران ( بخوانید سپاه) اشک میریزند که همزمان مدعی طراحی برای قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی میشوند. برگزاری نمایشی خیال انگلیز و رویاپردازانه در حاشیه اجلاس داووس با محوریت ایران که عملا زیر سوال بردن داووسی است که محوریت کاملا اقتصادی بدون ماهیتی سیاسی دارد را نیز باید به این داستان سرایی غربیها افزود. البته نباید فراموش کرد که رئیس جمهور کره جنوبی نیز در یک اشتباه محاسباتی که قطعا برگرفته از مشاورههای نادرست آمریکاییهای حاکم بر این کشور است در چارچوب بازی غرب در امارات ادعاهای تفرقه افکنانه و ضد ایرانی مطرح نمود، که آن را نیز در این پازل میتوان جمع کرد.
مجموع این طوفان سازیها با فضاسازی گسترده رسانهای علیه ایران در حالی صورت گرفته است که نگاهی واقع بینانه به تحولات داخلی و خارجی ایران بیانگر نکاتی قابل توجه است که میتوان از آنها با عنوان سندی بر تو خالی بودن این طوفان سازیها یاد کرد. در عرصه داخلی کشور هر چند که لزوم مدیریت و برنامهریزی از پیش طراحی شده برای شرایط سخت در زمستان امری ضروری مینماید که چالشهای پیش آمده در روزهای گذشته میتواند تجربهای برای آینده باشد، اما همدلی و همراهی گسترده ملت ایران در کنار تلاش دولت برای رفع چالشهای گازی و تامین نیازهای گرمایشی بار دیگر همدلی و پیونده گسترده ایرانیان و اتحاد میان دولت و ملت به رغم جوسازیهای گسترده تفرقه افکنانه ماههای اخیر دشمن، اصلی مهم است که سندی آشکار بر شکست فتنه تفرقه اندازانه دشمنان است. رویکردی که در مقابله با سیل و زلزلههای پیش آمده میتواند حلال مشکلات و در کلان حلال تمام نیازها و چالشهای کشور بدون نیاز به خارج باشد.
در حوزه سیاست خارجی نیز سخنان افرادی همچون بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که بر لزوم باز بودن کانال مذاکره با این تاکید کرده و نیز سفر دورهای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه به لبنان، سوریه و ترکیه با محوریت نقش آفرینی ایران در حل بحرانهای منطقه، واهی بودن ادعای انزوا و اجماع منطقهای و جهانی علیه ایران را اشکار ساخته است. نقش آفرینی جهانی ایران چنان است که حتی در داخل کره جنوبی نیز رفتار غیر مسئولانه رئیس جمهور کشورشان مردود و آن را خلاف عقلانیت دیپلماتیک عنوان کردهاند.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت آنچه این روزها سران غرب و رسانههای آنها علیه ایران به پا کردهاند در حالی که با هوچیگری و برجسته سازی رسانهای برآنند تا آن را دریایی بزرگ علیه ایران نشان دهند در اصل همان طوفان ساختن در داخل فنجان است که خود سندی بر استیصال و ناتوانی آنها در برابر ایران و مسیر رو به پیشرفت آن است.
نویسنده: قاسم غفوری