برای چندمین بار است که فراخوان برای اعتصاب میدهند، گمان میکنند که با این فراخوانها، مردم با آنها همراهی میکنند، چند نفر را اجیر کرده تا از بازار شهرهای گوناگون فیلم موبایلی بگیرند و بگویند که همه مغازهها بسته است غافل از این که همه میدانند فیلمهای گرفته شده برای ساعات اولیه روز است که هنوز صاحبان مغازه کرکره کسب و کار خود را بالا نزدهاند.
از همان آغاز فتنه و آشوب بر سر درگشذت مرحومه مهسا امینی، همه رفتارها و کردارهای به ظاهر معترضین که خیلی زود ماهیت برانداز و اغتشاشگر آنها اشکار شدف بر دروغ و فریب استوار بود.
دروغهای بزرگ و پر حجم در دستور کار قرار داشت و شبکههای ماهوارهای و کانالهای فضای مجازی متعلق به آنها مدام پمپاژ اخبار دروغ در افکار عمومی میکنند. برای این سه روز نیز از ترفندهای گوناگون بهره بردند،از تهدید و ارعاب تا ریختن چسب قطرهای درون قفلهای مغازهها تا نتوانند باز کنند!
فارس در همین زمینه گزارش داده، فراخوانهای ضدانقلاب برای اغتشاش و آشوب در کشور در شرایطی منتشر شده است که طی فراخوانهای پیشین این جریان، مردم ایران اعتنایی به آنها نکردند و هرچه زمان بیشتر گذشت آتش این فتنه انگیزیها بیشتر فروکش کرد. با این حال رسانههای ضدانقلاب برای ایجاد یک موج اجتماعی در ایران تلاش زیادی می کنند و در این خصوص با افراد متعددی تحت عنوان تحلیلگر سیاسی و فعال مدنی و امثالهم گفت و گو می کنند.
هدف ضدانقلاب دقیقا چیست؟
رصد رسانههای ضد انقلاب و تحلیل اکثر گفت و گوهای به اصطلاح کارشناسی این رسانهها حول یک مفهوم اساسی می چرخد و آن مفهوم تسری اعتصابات به عنوان حلقه آخر به اصطلاح انقلابشان است.
از طرفی رسانه سعودی مدعی است در آخرین حلقه تمام انقلابهای جهان اعتصابات سراسری سبب قفل شدن اقتصاد آن کشور شده و حکومت آن کشور در مقابل اعتصابات سراسری تسلیم شده است. با چنین تحلیلی این رسانه تمام بازاریان و فعالان اقتصادی را دعوت به اعتصاب کرده است.
چند نکته در باب این ادعا
تناقض اول این تحلیل سُر خوردن تحلیل میان همراهی و ناهمراهی مردم است. از یک سو مدعی می شوند اعتصابات سراسری تاکنون شکل گرفته است و مردم با این اعتصابات همراهی کردهاند و از یک سو مدعی می شوند که هدف اصلی این نوبت از فراخوانها تسری اعتصابات سراسری است.
تناقص دوم کوتاه بینی در بن بست کشاندن اقتصاد کشور است. واقعا چگونه می توان قفل شدن اقتصادی را در یک اعتصاب ۳ روزه مدعی شد؟
تناقض سوم اینکه در تمام فراخوانهای پیشین هم، چنین ادعاهایی را مطرح کردند و اکنون تلاش می کنند ادعاهای پیشین خود را که با بی اعتنایی مردم مواجه شد با روکش جدید دوباره مطرح کنند.
چرا فراخوانهای ضدانقلاب محدود شده است؟
فراخوانها از دو جهت محدود شده است: اول به جهت زمانی و دوم به جهت مکانی.
ضد انقلاب در ابتدای شکل گیری موج اعتراضی در مورد فوت مهسا امینی فراخوانهای سراسری با مدت زمانهای نامحدود صادر می کرد و مردم را به طور مکرر به خیابانها فرا می خواند. خبرهای اولیه این اغتشاشات اغلب حاکی از درگیریهای محدود در خیابانهای اصلی و میادین اصلی شهر بود. با این حال هرچند زمان گذشت خیابانها و میادین اصلی خلوت شد و ضد انقلاب از امکان شکل گیری تجمعات گسترده و مداوم نا امید شد.
همین نا امیدی سبب شد تا ضد انقلاب فراخوانها را متمرکز به تجمعات ۳ روزه و محدود به محلات کند تا بتواند بدون آن که تصویر جدی و گسترده از حضور مردم نشان دهد مدعی شود که مردم به فراخوانها پاسخ مثبت داده اند.
آخرین حربه ضد انقلاب
رسانههای ضد انقلاب تلاش می کنند ترسیدن نظام اسلامی را در افکار عمومی نهادینه کنند تا خرابکاریهای محدود عوامل آشوب توسط مردم جدی تلقی شود. به همین جهت است که ضدانقلاب برخی اقدامات صادقانه نظام اسلامی در تحقق مطالبات درست مردم را باج دهی ناشی از ترس عنوان میکند. یا حتی در مواردی تلاش میکند با تغییر برخی محتواهای سخنرانی مسوولان نظام، تلقی امتیاز دادن نظام را در اذهان عمومی ایجاد کنند.
«آنچه در صحنه عمل دیده شده و میشود، آن است که مردم با وجود گلایه و اعتراض نسبت به وضعیت اقتصادی کشور، با ضد انقلاب،خرابکاران، براندازان و تجزیه طلبان ایران اسلامی همراهی نکرده و نخواهند کرد. فتنه دیگری شکست خورد اما اینبار مسولان باید جدیتر به مطالبات مردم توجه کنند.»