1403-09-01 12:14

جهت جستجو عبارت خود را در کادر روبرو وارد نمایید

اخبار ایران و استان

لطفا برداشت اشتباه نشود

پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معرفی ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید، برخی محافل رسانه‌ای، اقتصادی و سیاسی با اشاره به سیاست‌های تقابلی ترامپ با آن سوی آتلانتیک خواستار رویکرد تعاملی بیشتر ایران با اروپا شدند.

لطفا برداشت اشتباه نشود

پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معرفی ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید، برخی محافل رسانه‌ای، اقتصادی و سیاسی با اشاره به سیاست‌های تقابلی ترامپ با آن سوی آتلانتیک خواستار رویکرد تعاملی بیشتر ایران با اروپا شدند.

پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معرفی ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید، برخی محافل رسانه‌ای، اقتصادی و سیاسی با اشاره به سیاست‌های تقابلی ترامپ با آن سوی آتلانتیک خواستار رویکرد تعاملی بیشتر ایران با اروپا شدند. حامیان این تفکر مدعی شده‌اند که ترامپ سابقه رویکرد تقابلی بویژه در حوزه تعرفه‌های تجاری با اروپا دارد و لذا با سیاست شکاف میان دو سوی آتلانتیک، و افزایش تعاملات با اروپا می‌توان به خنثی‌سازی سیاست‌های ضد ایرانی دولتمردان جدید آمریکا پرداخت. این تفکر که از سوی غرب‌گرایانه به شدت تبلیغ  و سعی دارند تا دوران بایدن دموکرات را از ترامپ جمهوریخواه جدا سازند، در حالی مطرح می‌شود که نگاهی واقع بینانه به روند تحولات جهانی بیانگر نکاتی مهم است که با تکیه بر آنها می‌توان از برداشت نادرست از تصور شکاف میان اروپا و آمریکای دوران ترامپ جلوگیری کرد.
پس از خروج آمریکا از افغانستان در تابستان 2021 در حالی اروپایی‌ها اصل استقلال بویژه در حوزه امنیتی از آمریکا مطرح کردند که، بایدن دموکرات‌ها با ادعاهای بشر دوستانه و تعاملاتی، به ناگاه اروپا را گرفتار جنگ اوکراین کرد که نزدیک به سه سال است ادامه دارد. این مسئله در کنار آنکه سرمایه‌ای کلان به شرکت‌های اسلحه سازی آمریکا وارد ساخت زمینه ساز هزینه‌های سنگینی برای اروپایی‌ها شد که همچنان نیز ادامه خواهد داشت. جنگ اوکراین موجب شد تا از یک سو اروپایی‌ها بیش از یکصد میلیارد دلار از دارایی‌های اقتصادی خود را صرف خرید‌های تسلیحاتی و حمایت‌های مالی از اوکراین نمایند و از سوی دیگر نیز قطع رابطه با روسیه بویژه در حوزه انرژی و غلات هزینه‌های سنگینی را به اروپایی‌ها تحمیل کرد بگونه‌ای که مکرون رئیس جمهور فرانسه رسما عنوان می‌کند که آمریکا چهار برابر قیمت گاز را به اروپا می‌فروشد.
مجموع این تحولات موجب شده تا عملا اروپا از یک سو از نظر اقتصادی به شدت نیازمند منابع آمریکایی باشد و از سوی دیگر نیز رسما توان امنیت بومی را نداشته و به مهر‌ه‌ای در دستان آمریکا مبدل شده که نبود آمریکا و ناتو تمام امنیت آن را بر باد خواهد داد.
اروپا در دوران بایدن گرفتار تعاملات دموکراتیک ادعایی کاخ سفید شد که نتیجه آن نیز هزینه‌های تقابلی بوده که برای حفظ یک جانبه‌گرایی آمریکایی پرداخته است و اکنون اروپا در دوران ترامپ با نداشتن مولفه‌های استقلال اقتصادی و امنیتی عملا در سیاست نیز حرفی برای گفتن نخواهد داشت. اروپا که زمانی وابستگی به آمریکا را در واژه ائتلاف سازی توجیه می‌کرد اکنون با عنوان ترس از ترامپ همان رویه بازی در زمین آمریکا را ادامه خواهد داد. بر این اساس واژه‌ای به نام شکاف میان اروپا و آمریکا در دوران ترامپ و بهره گیری از آن برای اهداف و منافع ایران صرفا یک تصور و خیال واهی است که صرفا از ذهنیت غرب‌گرایان تراوش کرده و دستاوردی جز تکرار دلبستن به وعده‌های پوشالی اروپا که نوعی خودتحریمی اقتصادی و سیاسی می‌باشد  به همراه ندارد.
با توجه به اینکه تفاوتی میان بایدن و ترامپ در سیاست‌های ضد ایرانی و فشار حداکثری وجود ندارد، و نیز زمان دو ماه و نمیه تا آمدن ترامپ به کاخ سفید، سیاست مطلوب تکیه بر داشته‌ها و مولفه‌های درونی با بهره‌گیری از حمایت مردمی به جای دلخوش کردن به سرمایه‌داران و اتاق بازرگانی‌ها که این روزها به دنبال آزاد‌سازی نرخ ارز و تحمیل شوک اقتصادی به کشور برای درآمدهای شخصی خود هستند، اجرای وفاق ملی در مهار تورم و آدرس‌های غلط اقتصادی که توهم نیاز اقتصادی ایران به غرب را از میان ببرد، خودداری از نسخه‌های فریبنده‌ای همچون پیوستن به اف ای تی اف و بستن برجام با اروپایی‌ها، تقویت جبهه مقاومت که سدی محکم در برابر تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است، افزایش مراودات با اتحادیه‌هایی همچون شانگهای و برکیس، اجرایی سازی توافقنامه‌های راهبردی ایران با چین و روسیه، می باشد. البته نباید فراموش کرد که ادعای باج‌دادن به آمریکا برای گرفتار جنگ افروزی ترامپ نشدن نیز یک داستان سرایی پوچ از سوی غر‌ب‌گرایان وطنی و بیرونی است چرا که آمریکا نه با ترامپ و نه هیچ رئیس جمهور دیگری، وارد هیچ جنگ نظامی مستقیمی با هیچ کشوری نخواهد شد چرا که عملا مولفه‌های تکرار جنگ‌های افغانستان و عراق را ندارد.
حقیقت آن است که اروپا در دوران ترامپ همچون دوران بایدن مطیع آمریکا خواهد بود چرا که عملا منابع اقتصادی و امنیتی خود را از دست داده است و جز تسلیم شدن در برابر واشنگتن هیچ گزینه‌ای در پیش رو ندارد. بر  این اساس برداشت اشتباه از دوران ترامپ و رویکرد به اروپای فاصله گرفته از آمریکا را از همین امروز باید کنار گذاشت و با آرایش جنگی با مولفه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی برای تحمیل شکستی دیگر به نظام سلطه و استکبار جهانی قدم برداشت.
قاسم غفوری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در whatsapp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *