ماجرای واگنرهای روسیه و اتفاقاتی که از سوی این واحد نظامی در این کشور افتاد دست خیلیها را در داخل ایران رو کرد.
«واگنر» یک واحد نظامی از نیروهای مسلح ارتش روسیه است که در واقع به نوعی به بخش خصوصی واگذار شده، این واحد نظامی پر تعداد نیست و تسلیحات ویژه هم مانند نیروهای ارتش در اختیار ندارد اما در مواقعی همچون جنگ باید به وظیفه خود عمل کند.
اکنون نیز نیروهای عضو واحد واگنر نافرمانی نکردهاند بلکه فرمانده آنها است که برای روسیه پوتین شاخ و شانه کشیده که با فضاحت هر چه تمامتر در کمتر از 24 ساعت مسئلهای که او ایجاد کرده بود حل شد.
رسانههای خارجی از فارسی زبان گرفته تا دیگر رسانهها با انتشار اخبار و اطلاعت غلط و دروغ سعی کردند به گونهای وانمود کنند که کار روسیه و پوتین تمام است. رسانههای خارجی به ویژه فارسی زبان درست همین سناریو را علیه ایران در جریان اغتشاشات سال گذشته برای ایران پیاده کردند و به گونهای اخبار و گزارش منتشر میکردند که گویی جمهوری اسلامی ایران به زودی سرنگون خواهد شد. در داخل نیز برخی تبلیغات رسانهای دشمنان را باور کرده و بر آتش آن میافروختند.
هر چند هجمهای که به ایران در سال گذشته شد بسیار سنگین تر از ماجرا واگنر روسیه است، اما محور حملات آنها و دستور کاری که برای خود تعریف کردهاند یکی است.
نکته مهم در ماجرای واگنر روسیه این است که در داخل کشور هم برخی افراد و جریانهای سیاسی که میتوان به نام جریان سیاسی اصلاحات اشاره کرد، از اتفاقاتی که در روسیه افتاد ذوف زده شدند و در تحلیلها و نشوتههایی که در فضای رسانهای و مجازی منتشر میکردند سعی داشتند بگویند که دولت پوتین در کمتر از 24 ساعت سرنگون خواهد شد و آنگاه تبعات آن دامن ایران را خواهد گرفت. چنین افراد و جریانهایی همانهایی هستند که ورود ایران به بحران سوریه و عراق را اشتباه میدانستند و سرنگونی بشار اسد را بشارت میدادند.
همین طیف سیاسی جنگ روسیه و اوکراین را تجاوز و جنایت جنگی تلقی میکردند و به سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به این درگیری حمله میکردند هر چند ایران سیاست مخالفت با جنگ را در پیش گرفت اما از تیغ تیز انتقادات برخی در امان نبود. ایران و روسیه دو کشور بزرگ منطقه روابط عمیقی با هم دارند که همین روابط در کنار چین باعث شده تا منافع غرب و آمریکا در منطقه به خطر بیفتد.
با وجودی که ایران و روسیه در روابط خود ثابت کردهاند که این روابط راهبردی است و باید برای گذر از دوران یکه تازی آمریکا همپیمان بود، با این وجود مخالفتها با گسترش روابط دو کشور از سوی جریان سیاسی اصلاحات با قوت ادامه دارد.
به واقع این جریان را باید «واگنرهای وطنی» نامید چرا که با سیاستها و مواضع غلط و اشتباه خود که حتی از بدیهیترین اصول تحلیلی برخوردار نیست، سعی دارد تا تفکرات اشتباه خود را به جامعه تزریق و القاء کند.
روسیه توانایی مقابله با بحرانهایی شدیدتر از واحد واگنر را هم دارد، نکته اینجاست که نقش آمریکا و غرب در تحریک این واحد نظامی چرا از سوی غرب زدگان دیده نمیشود؟
قطعاً اگر پروژهای که آمریکا و غرب برای روسیه طراحی کردهاند که مسکو با پیش دستی در جمله نظامی به اوکراین آن را خنثی کرد، اجرا شده بود، برای ایران هم دردسر ساز بود و این نکته از چشم غرب زدگان وطنی پنهان نیست بلکه آن را یک فرصت طلایی برای تحمیل خواستههای خود در داخل میدانند برای همین است که به سوی مخالفین نظر آنها هجمه میکنند.
حتی اگر آن فتنهای که در شهریور سال گذشته در ایران شکل گرفت و برنامه تجزیه ایران را در سر میپروراند اجرایی شده بود،این اتفاق هر چند برای آمریکا و غرب زدگان مطلوب بود، اما برای همپیمانان و حامیان ایران اسلامی اتفاق ناگواری بود. روسیه هم از این اتفاق به شدت زیان میدید.
البته که چنین دسیسههایی نمیتواند نظام ایران اسلامی را سرنگون کند، این انقلاب ریشه دار است و اقدامات انجام شده تنها مصداق این شعر است که «ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست – عرض خود میبری و زحمت ما میداری»
محمد صفری