تاریخ آموزش در ایران، داستانی پر فراز و نشیب از تلاشهای پیوسته برای نوسازی و گسترش دانش است. در این میان، نقش پیشگامان، از خوانین و کدخدایان محلی تا روشنفکران و معلمان فداکار، نقشی بیبدیل و ماندگار بوده است. این مقاله، ضمن مرور این تحولات تاریخی، به نقش این افراد برجسته و چالشهای پیش روی آنان میپردازد.
تحولات آموزش در ایران:
در گذشته، نظام آموزشی ایران عمدتاً متکی بر ساختارهای سنتی همچون مکتبخانهها و مدارس دینی بود. این مراکز، آموزشهای محدودی در زمینههایی چون خواندن، نوشتن، قرآن و برخی متون مذهبی ارائه میدادند. روشهای آموزشی نیز اغلب مبتنی بر تکرار و حفظ کردن بود و چندان توجهی به پرورش تفکر انتقادی و مهارتهای عملی نمیشد.
با ورود ایران به عصر جدید و گسترش ارتباط با دنیای غرب، ضرورت تحول در نظام آموزشی بیش از پیش احساس شد. آشنایی ایرانیان با پیشرفتهای علمی، فرهنگی و اجتماعی غرب، زمینهساز شکلگیری نهضت نوسازی آموزشی در کشور گردید.
تاسیس دارالفنون به همت امیرکبیر، صدراعظم نامدار ناصرالدین شاه قاجار، یکی از نخستین گامهای مهم در این مسیر بود. دارالفنون با هدف آموزش علوم و فنون جدید به جوانان ایرانی تاسیس شد و نقش مهمی در تربیت نسل جدیدی از نخبگان و روشنفکران ایفا نمود.
جنبش مشروطه نیز با طرح شعارهایی چون “حق تحصیل برای همگان” و “توسعه مدارس”، به این تحول شتاب بخشید. مشروطهخواهان بر این باور بودند که توسعه آموزش، شرط لازم برای پیشرفت و آبادانی کشور است.
نقش پیشگامان:
در این میان، افراد بسیاری با انگیزههای گوناگون، نقشهای کلیدی در تحول نظام آموزشی ایران ایفا کردند.
- روشنفکران و مصلحان اجتماعی: افرادی چون میرزا حسن رشدیه، شیخ هادی نجمآبادی و محمدعلی فروغی با نگارش کتاب و مقاله، برگزاری سخنرانی و تاسیس مدارس، به ترویج اندیشههای نوین آموزشی پرداختند و ضرورت تحول در نظام آموزشی را تبیین نمودند.
- خوانین بختیاری: در مناطق عشایری و دورافتاده، خوانین نقش مهمی در تاسیس و اداره مدارس نوین داشتند.
- سردار اسعد بختیاری (علیقلی خان): این چهره برجسته بختیاری با تاسیس مدارسی چون “مدرسه مبارکه ملی دهکرد” و ترجمه و تالیف کتب علمی و تاریخی، نقش مهمی در گسترش دانش و فرهنگ در منطقه بختیاری ایفا نمود.
- شهاب السلطنه بختیاری (حاج سلطانعلی خان): این خان دانشور با تاسیس “دارالفنون بختیاری” در بروجن، به آموزش فنی و حرفهای و تربیت نیروی انسانی متخصص همت گماشت. این مدرسه که به مدت 29 سال با هزینه شخصی وی اداره شد، نقش مهمی در ارتقای فرهنگی و علمی منطقه داشت.
- کدخدايان محلی: در مناطق روستایی، کدخدایان با همکاری با ادارات دولتی، مردم را به تحصیل تشویق کرده و در ساخت و تجهیز مدارس مشارکت میکردند. آنان با توجه به نفوذی که در میان مردم داشتند، نقش مهمی در جلب مشارکت عمومی در امر آموزش ایفا مینمودند.
- معلمان فداکار:
- ملارجبعلی زیرکزاده، شیخ علی طاری، آقاصفرعلی (جناب) نحوی: از جمله معلمان برجسته و دلسوز در مدارس نوین چهارمحال و بختیاری بودند که با تلاش خود، نسلهای بسیاری را تربیت نمودند.
- محمد بهمنبیگی: این معلم و نویسنده برجسته، با تاسیس مدارس سیار عشایری، تحولی بزرگ در آموزش کودکان عشایر ایجاد کرد. مدارس سیار بهمنبیگی با ساختار انعطافپذیر و محتوای آموزشی متناسب با زندگی عشایری، فرصت تحصیل را برای هزاران کودک فراهم نمود.
چالشها و دستاوردها:
تحقق این تحولات آموزشی با چالشها و موانعی نیز همراه بود.
- مقاومتهای سنتی: مخالفت برخی افراد با آموزش نوین به دلیل تعصبات و باورهای سنتی، یکی از مهمترین این چالشها بود.
- مشکلات مالی: کمبود بودجه و امکانات، مانع از گسترش سریع مدارس و تجهیز مناسب آنها میشد.
- مشکلات جغرافیایی: دشواری دسترسی به مناطق دورافتاده و عشایری، ارائه خدمات آموزشی را با مشکل مواجه میکرد.
با وجود این چالشها، دستاوردهای ارزشمندی در زمینه آموزش کسب شد.
- افزایش سطح سواد و دانش در جامعه، یکی از مهمترین این دستاوردها بود.
- تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد، زمینه را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور فراهم نمود.
- تغییر نگرشها و باورهای سنتی و حرکت به سوی مدرنیته، از دیگر نتایج مثبت این تحولات بود.
در پایان، شایسته است که از مقام والای معلم تجلیل کنیم. معلمان، از مکتبداران قدیمی تا معلمان مدارس نوین و سیار، همواره نقش محوری در تربیت نسلهای آینده داشتهاند. تلاشهای بیدریغ آنان در راه روشنگری و آگاهیبخشی، قابل تقدیر و ستایش است.
نتیجهگیری:
تاریخ آموزش در ایران، داستانی از تلاش و فداکاری افراد بسیاری است. پیشگامانی چون روشنفکران، خوانین، کدخدایان و معلمان، با انگیزههای گوناگون، نقشهای کلیدی در این راه ایفا کردهاند. با وجود چالشهای فراوان، دستاوردهای ارزشمندی در زمینه آموزش کسب شده است. امید است با پاسداشت یاد و خاطره این بزرگان و ادامه راه آنان، شاهد پیشرفت هر چه بیشتر آموزش در کشورمان باشیم.
شهاب السلطنه بختیاری(غلامحسین خان حاجی ایلخانی)
درست پس ازتاسیس اولین دارالفنون در ایران در سال ۱۲۶۸ در تهران , دومین دارالفنون در مناطق لر نشین و در خاک بختیاری , به همت شهاب السلطنه بختیاری(غلامحسین خان حاجی ایلخانی) فرزند امام قلی خان حاج ایلخانی بختیاری تاسیس شد .
دارالفنون بختیاری در شهر بروجن در سال ۱۲۷۴ در قالب مدرسه ای وسیع با مرکزیت کار های دستی(فنی -حرفه ایی) تاسیس شد که قبل از آن حتی در اصفهان و سایر شهرهای فارس نشین چنین مدرسه ای نبود و از استادان بنامی چون شیخ محمد طاهر نطنزی (مدیر) , شیخ علی نطنزی ( ناظم ) و سید میرحسین مجد الادباء و میرزا عبدالرحیم شیرازی ، میرزا سیف الله خان “معروف به تیمسار” و یک معلم زبان فرانسه که بلژیکی بود ، نیز استفاده می شد و در این دارالفنون کلیه دروس هم به فارسی و هم فرانسه و برخی فنون و مهارت ها تدریس می شد . مخارج این مدرسه را خود شخص شهاب السلطنه بختیاری به مدت ۲۹ سال پرداخت نمود . پس از ۲۹ سال دارالفنون با سرکوب خونین بختیاری به دست رضاشاه منحل شد و اما با نام دبستان ملی (!) به کار خود ادامه داد و بعد ها نام جمال الدین(؟) بر آن نهادند …
این دارالفنون دانش آموختگان فراوانی به جامعه تحویل داد و تاثیر فراوان در ارتقا فرهنگی شهر بروجن و منطقه داشت آنچنانکه هم اکنون شهر بروجن از جهت کثرت افراد تحصیلکرده و بخصوص پزشکان در سطح کشور بنام است
مرحوم شهاب السلطنه بختیاری که از سرداران بنام لر بود در کسوت جنگاوری و دولتی نیز منشا خدماتی در دستگاه قاجار و عصر مشروطه بود . خانه مرحوم شهاب السلطنه بختیاری که به تصرف دولت درآمده بود تا مدت ها پیش به عنوان زندان (!) کاربری داشت .
مصیب شیرانی پژوهشگر و فعال محیط زیست و میراث فرهنگی