کاروان ستارهها
در قصههای سرزمین ایران، حکایتی از زاگرس روایت میشود که از کاروانی سخن میگوید زیر آسمانی پرستاره. این کاروان به نام «کاروان ستارهها» با هدایت زنی خردمند به نام ماهنیبانو در برابر طوفانهای روزگار ایستادگی کرد. هر فرزند در این قصه، ستارهای بود که تاریکیهای مسیر را روشن میکرد. اوج قصه لحظهای است که فرزندان ماهنیبانو با همبستگی و شجاعت، کاروان را به سرزمینی سبز و پرامید رساندند. اما فرود تلخ داستان آنجا رقم میخورد که ماهنیبانو در سالهای پیری به ستارههای اندک کاروانش نگریست و با حسرت گفت: «اگر فرزندان بیشتری داشتیم، آسمانمان جاوید میماند.»
این قصه، آینهای است از حال ایران امروز. جهان به ۸ میلیارد نفر رسیده و سهم ایران در این آسمان پرستاره، باید فرزندان بیشتری باشد. فرزندانی که میتوانند آیندهای شکوفا را رقم بزنند. من بهعنوان یک آسیبشناس اجتماعی که سالها تحولات جمعیتی ایران را مطالعه کردهام باور دارم که هر فرزند، ستارهای در آسمان ایران جوان است. در این یادداشت به این مهم خواهم پرداخت که چگونه ایران با فرزندان بیشتر شکوفا میشود و چرا این انتخاب نه یک تصمیم شخصی، بلکه ضرورتی ملی برای آیندهای روشن است.
طوفان خاموش؛ بحران پیری جمعیت
جهان به ۸ میلیارد نفر رسیده است اما آسمان ایران در خطر کمنور شدن است. دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهند که نرخ باروری کلی (TFR) به 1.7 فرزند به ازای هر زن کاهش یافته، بسیار پایینتر از نرخ جایگزینی 2.1 که برای پایداری جمعیت ضروری است. پیشبینیها حاکی از آن است که تا سال 2050، بیش از 25 درصد جمعیت ایران بالای 60 سال خواهند بود. این تحول، طوفانی خاموش است که بنیانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران را تهدید میکند.
بهعنوان یک آسیبشناس اجتماعی با تکیه بر نظریههای سرمایه اجتماعی و انسانی، استدلال میکنم که جمعیت جوان، قلب تپنده هر جامعهای است و کاهش نسل جوان، پیامدهایی چندوجهی دارد:
– پیامدهای اقتصادی: نیروی کار جوان، موتور محرک اقتصاد است. در مناطق روستایی ایران مانند مزارع حاصلخیز و در شهرهای صنعتی مانند کارگاههای کوچک، کاهش جمعیت فعال تولید را متوقف میکند و فشار بر سیستم بازنشستگی و هزینههای مراقبت از سالمندان را افزایش میدهد. دادهها نشان میدهند که نسبت وابستگی سالمندی (نسبت افراد بالای 65 سال به نیروی کار) در ایران رو به افزایش است، که میتواند اقتصاد را به چالش بکشد.
– پیامدهای اجتماعی: فرهنگ ایرانی با خانوادههای گسترده و پیوندهای عمیق به نسل جوان نیاز دارد. کاهش جمعیت جوان، پیوندهای خانوادگی را سست میکند و خطر انزوای اجتماعی سالمندان را افزایش میدهد. نظریه سرمایه اجتماعی رابرت پاتنام نشان میدهد که جوامع با پیوندهای خانوادگی قوی، انسجام بیشتری دارند. بدون نسل جدید، آیینهای سنتی، قصههای شفاهی و موسیقیهای محلی ایران در معرض فراموشیاند.
– پیامدهای ژئوپلیتیک: کشوری با جمعیت پیر در رقابتهای جهانی عقب میماند. نیروی انسانی جوان، سرمایهای استراتژیک برای اقتدار ملی است. اینجاست که تیتر این یادداشت «جهان به ۸ میلیارد نفر رسید؛ ایران با فرزندان بیشتر شکوفا میشود» طنین مییابد. هر فرزند، ستارهای است که میتواند این طوفان خاموش را به نوری پایدار بدل کند. به جای شعارهای کلیشهای باید راهکارهایی ریشهدار در واقعیتهای اجتماعی طراحی کنیم. برای نمونه میتوان تعاونیهای محلی برای حمایت از مادران شاغل ایجاد کرد یا از ظرفیتهای فرهنگی مانند جشنوارههای موسیقی و قصهگویی، برای ترویج ارزش خانوادههای پرجمعیت بهره برد.
در پی ژاپن نشدن
جهان به ۸ میلیارد نفر رسیده اما برخی کاروانها ستارههایشان را از دست دادهاند. ژاپن سومین اقتصاد جهان نمونهای واقعی از این فرود تلخ است. با نرخ باروری 1.3 و 29.1 درصد جمعیت بالای 65 سال (بالاترین در جهان)، ژاپن در بحران پیری جمعیت گرفتار شده است. فومیو کیشیدا نخستوزیر ژاپن، در ژانویه 2023 هشدار داد که کشورش «در آستانه ناتوانی در حفظ عملکرد اجتماعی» قرار دارد. کتی ماتسویی، اقتصاددان برجسته تأکید کرده که بدون افزایش نرخ باروری یا مهاجرت گسترده، اقتصاد ژاپن نمیتواند جایگاه جهانی خود را حفظ کند. پیامدهای این بحران، هشداری برای ایران است:
– پیامدهای اقتصادی: کمبود نیروی کار، صنایع کلیدی مانند کشاورزی و تولید را فلج کرده است. ژاپن تا سال 2025 برنامهریزی کرده 500,000 کارگر خارجی جذب کند اما این راهحل موقت نمیتواند خلأ نسل جوان را پر کند.
– پیامدهای اجتماعی: پدیده «کودوکشا» (مرگهای تنهایی سالمندان) نشاندهنده فروپاشی پیوندهای خانوادگی است.
– افول بالقوه: حتی اقتصاد قدرتمند ژاپن در برابر پیری جمعیت شکننده است.
ژاپن برای نجات کاروانش، سیاستهایی مانند یارانههای فرزندآوری و مرخصیهای والدین را آزموده، اما موفقیتش محدود بوده. دلیل؟ فشارهای اقتصادی و فرهنگ فردگرایانه، زوجها را از فرزندآوری دور کرده است. اما ایران با فرهنگ خانوادگی غنی و ارزشهای بومی، میتواند از این تجربه درس بگیرد. هر فرزند، ستارهای در آسمان ایران جوان است و این ستارهها میتوانند ایران را از سرنوشت ژاپن دور نگه دارند. برای نمونه، میتوان از رسانههای محلی و جشنوارههای فرهنگی برای ترویج ارزش خانواده استفاده کرد، در حالی که سیاستهای تشویقی مانند وامهای هدفمند با نظارت دقیق تقویت میشوند.
شکوفایی ایران در گرو فرزندآوری
در قصه «کاروان ستارهها»، ماهنیبانو با فرزندانش، ایل را به سرزمینی سبز رساند. امروز ایران نیز میتواند این شکوفایی را تجربه کند. جهان به ۸ میلیارد نفر رسیده و ایران نیز با فرزندان بیشتر شکوفا میشود. هر فرزند، ستارهای است که آسمان ایران جوان را روشنتر میکند.
– برای خانواده: هر فرزند، سرمایهای انسانی است که شادی، امید و همبستگی را به ارمغان میآورد. نظریه سرمایه انسانی جری بکر نشان میدهد که هر انسان جدید، منبعی از نوآوری و پیشرفت است.
– برای ایران: نسل جوانتر یعنی اقتصادی پویاتر، فرهنگی غنیتر و جایگاهی قویتر در جهان.
راهکارهای عملی میتوانند این شکوفایی را محقق کنند:
– محلی: ایجاد تعاونیهای زنان، راهاندازی مهدکودکهای رایگان برای مادران شاغل و برگزاری جشنوارههای فرهنگی با محوریت خانوادههای پربار. قصههایی مانند «کاروان ستارهها» میتوانند ابزار فرهنگسازی شوند.
– ملی: گسترش سیاستهای تشویقی مانند وامهای فرزندآوری با نظارت دقیق و گنجاندن آموزش اهمیت جوانی جمعیت در برنامههای درسی.
– فرهنگی: بهرهگیری از موسیقی و قصههای شفاهی ایرانی برای ترویج ارزش خانواده.
بهعنوان یک آسیبشناس اجتماعی باور دارم که فرزندآوری فراتر از یک انتخاب شخصی، سرمایهگذاری برای آینده ایران است. هر فرزند، مشعلی است که آسمان ایران را روشنتر میکند، و این مشعلها، ایران را به سوی شکوفایی هدایت میکنند.
آسمانی پرستاره برای ایران
در قصه «کاروان ستارهها»، ماهنیبانو با شجاعت و امید، ایلش را از طوفانها گذراند و به سرزمینی سبز رساند. امروز، ایران در برابر طوفان پیری جمعیت ایستاده است. هر فرزند ستارهای در آسمان ایران جوان است. این ستارهها میتوانند آسمان کشورمان را جاوید کنند.
انتخاب با ماست: یا آسمانمان کمنور شود، یا با هر فرزند، ستارهای دیگر بر آن بیفزاییم. زوجهای جوان با انتخاب خانوادههای پربارتر؛ سیاستگذاران با طراحی مشوقهای مؤثر و جامعه با بازسازی فرهنگی که خانواده را در قلب خود جای دهد، میتوانند این قصه را به اوج برسانند. بیایید مانند ماهنیبانو، آسمانی پرستاره برای ایران جوان بسازیم، تا صدای خنده کودکانش در پهنه این سرزمین طنینانداز شود.
سروش غلامی