نویسنده: قاسم غفوری
در روزهای اخیر مقامات کانادایی از ترودو نخست وزیر گرفته تا ملانی جولی وزیر خارجه و حتی مقامات اپوزیسیون در یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن طرح ادعاهای ساختگی و هوچی گرایانه علیه ایران است. مقامات این کشور در حالی مدعی حمایت از مردم ایران شده و اشک تمساح میریزند که نگاهی به کارنامه این کشور در قبال ایران و ایرانی حکایتی مغایر با این ژستهای به ظاهر بشر دوستانه و محبت آمیز را نشان میدهد. تمام اسناد و شواهد نشان می دهد که کانادا بهشت اختلاسگران و غارتگرانی است که اموال ایرانیان را به تاراج برده اند. خاوری نمودی عینی از این افراد است که نه تنها در این کشور مورد استقبال سران کانادا قرار گرفت بلکه از او به عنوان کار آفرین یاد کردهاند. در همین حال کانادا از پیشگامان همیشگی تحریمها علیه ایران بوده است حال آنکه به اذعان خانم دوهان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد تأثیر منفی اقدامات قهری یکجانبه، این تحریمها نقض تمام قوانین بشر دوستانه، منشور ملل متحد و جنایت علیه بشریت بویژه علیه زنان و کودکان است. این سوال مطرح است که سران کانادا که ژست مردم دوستی گرفتهاند چگونه است از استرداد امثال خاوریها خودداری میکنند و همچنان نیز شرکت تحریمهای ضد بشری علیه ایرانیان هستند؟
در همین حال سران کانادا در حالی مدعی آزای بیان و حمایت از بشریت میشوند که کارنامه داخلی کانادا نیز ابل توجه است چنانکه آقای ترودو در باب چرایی سرکوب کامیون داران در سال گذشته این اقدام را امری مجاز و لازم در قبال آشوبگرانی دانسته که نظم را بر هم زدهاند. در همین حال آقای ترودو بشر دوست هنوز اقدامی مبنی بر عذرخواهی به دلیل زنده به گور کردن ۱۵۰ هزار کودک بومی کانادایی در گورهای دسته جمعی نداشته است. در حالی سران کانادا مدعی هستند که این کودکان در مدارس دینی تحت نظارت کلیسا بودهاند که از یک سو مسئول رسمی و عملی این مراکز دولت کانادا بوده است که البته تحت سلطه و حاکمیت انگلیس اداره میشود. جالب توجه آنکه زمانی که بومیان خواستار عذر خواهی دولت کانادا و مشارکت در مراسم این کودکان شدند اقای نخست وزیر از این اقدام سر باز زده و عملا قتل عام ۱۵۰ هزار کودک بومی را بی اهمیت دانسته است. موضوع قابل توجه آنکه رفتارهای تبعیض آمیز و ضد انسانی علیه بومیان اکنون نیز در کانادا ادامه دارد چنانکه یک نهاد دولتی در کانادا گزارش داد؛ هنوز هم خطر مرگ یا مفقود شدن زنان بومی کانادا ۱۲ برابر بیشتر از سایر زنان است!از سوی دیگر در گزارش دیدهبان حقوق بشر تاکید شده بود که بومیان این کشور هنوز به حداقلهای زندگی مانند آب آشامیدنی دسترسی ندارند و ۴۰ درصد از بومیان کانادا نیز به دلیل سوء تغذیه و عدم دسترسی به غذای مناسب دچار دیابت نوع ۲ شدهاند.
البته نباید نایده گرفت که سران کانادا بدون اجازه اربابشان انگلیس که به رغم ادعای استقلال همچنان به آن سوگند وفاداری میخورند، اقدامی صورت نمیدهند چنانکه اکنون نیز هوچیگریهای ترودو بی ارتباط به بحرانهای خاندان سلطنتی انگلیس نمیباشد. پادشاه چارلز در حالی به جای الیزابت بر تخت نشست که ۷۰ درصد مردم انگلیس خواستار سرنگونی پادشاهی و تحقق جمهوری در کشورشان هستند. همین مطالبه مردمی است که رسانههای سلطنتی همچون بی بی سی و شریکش ایران اینترنشنال را به دست و پا انداخته تا با برجسته سازی مسائلی واهی همچون پادشاه خواهی ایرانیان، مردم انگلیس را به حفظ تاخ و تخت و خودداری از جمهوریت راضی نمایند. البته رسوایی خاندان سلطنتی و بحرانهایش به همین جا ختم نمیشود. شاهزاده هرى فرزند چارلز پادشاه فعلی انگلیس که نزد شمار قابل توجهی از مردم این کشور به شدت منفور است، در کتاب خاطرات خود از روزهایى گفته که به عنوان خلبان بالگرد آپاچى در افغانستان خدمت کرده است.او از کشتار ۲۵ افغانستانی سخن میگوید و عنوان میکند که احساس مىکردم آنهایى که کشتم مهرههاى شطرنج هستند نه انسان. این سخنان در حالی مطرح شده است که خاندان سلطنتی و رسانههای سلطنتی انگلیس از ارتباط مالی چارلز در دوران ولیعهدی خویش با خانواده «اسامه بنلادن» سرکرده القاعده طفره میروند.
تردیدی نیست که رفتار هری در چارچوبی نژادپرستانه و خودبرترپندارنه قابل تعریف است که بر اساس آن جان انسانها هیچ ارزش و بهایی ندارد، رفتاری که البته در خاندان سلطنتی به امری موروثی تبدیل شده است، چنانچه اعترافات و اظهارات اخیر عروس خاندان سلطنتی درباره رویکردهای نژادپرستانه ملکه و خانوادهاش در قبال او شاهدی بر این مدعا است. به هر تقدیر کارنامه کانادا و اربابش انگلیس نشان میدهد که آنها نه تنها حق اظهار نظر در قبال سایر کشورها را ندارند بلکه خود به عنوان متهمان نسل کشی و اقدام علیه بشریت باید مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند و هوچیگریهای ترودو هم نمیتواند موجب تبرئه اربابانش چارلز و هری از بازخواست شود.