حقوق بشر و بشر دوستی واژگانی هستند که به کرات در صحنه بینالملل به کار میروند حال آنکه گاه مدعیان این واژگان کارنامهای تامل برانگیز داشتهاند که عملا این واژگان در ادبیات رفتاری آنها جایگاهی ندارند. اخیرا رسانههای انگلیسی عنوان کردند که انگلیس کشتار ایزدیها در عراق توسط داعش را تحت عنوان «نسل کشی» طبقهبندی کرده است. این اقدام به ظاهر بشر دوستانه از سوی انگلیس در حالی صورت میگیرد که تمام اسناد و مدارک و حتی اعترافات مقامات غربی نشان می دهد که گروههای تروریستی همچون داعش، القاعده، النصره، منافقین و…. که نقشی فعال در کشتار مردم عراق در دوران صدام و اشغال عراق تا به امروز داشتهاند تماما در اتاق فکرهای آمریکا و انگلیس ساخته و پرداخته شده اند. به عبارتی دقیقتر تروریستها بخشی از طراحی این کشورها علیه عراق و کل منطقه بوده است چنانکه انگلیس 4 دهه است که پایگاه اصلی منافقینی شده است که علیه ملت ایران و عراق جنایات بیشماری را صورت داده اند و در کنار آنها پرونده سایر تروریستها همچون داعش نیز مشخص و آشکار است.
انگلیس و آمریکا در سال 2003 با دروغ پردازی و کتمان حقایق بدون هیچ مجوزی در حالی اشغال عراق را رقم زدند که مدعی ایجاد ساختار سیاسی دمکراتیک با نیروی نظامی و امنیتی قوی بودند. 20 سال حضور اشغالگران در عراق نه تنها این نتایج را به همراه نداشته بلکه تفرقه افکنی در فضای سیاسی و امنیتی عراق در کنار تحریمهایی که به بهانههای مختلف از جمله تحریمهای ایران و سوریه، مقابله با گروههای مقاومت عراق، به این کشور تحمیل شده که نتیجه آن نیز تقویت گروههای تروریستی در فضای نابسامان سیاسی و امنیتی و نیز بی کاری و فقیری شده که جذب افراد به گروههای تروریستی برای کسب درآمد را رقم زده است. در همین حال آمریکا و عراق نه تنها به وعدههای خود برای بازسازی ارتش و نیروهای امنیتی عراق عمل نکردهاند بلکه چنان به نابودی آنها پرداختند که عملا توانایی مقابله با داعش را نداشتند چنانکه در مدت کوتاهی بخش عمدهای از عراق را به اشغال خود در آوردند.
جهانیان اذعان دارند که اگر فتوای مرجعیت دینی مبنی بر بسیج سراسری در برابر تروریسم و نیز گروههای مقاومت ایجاد شده توسط فرماندهان مقاومت همچون شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نبود، عراق به تسخیر کامل داعش درآمده و در مدت کوتاهی سراسر منطقه و جهان از جمله اروپا را فرا میگرفت. وقاهت غربیها از جمله انگلیس و آمریکا چنان بوده که نه تنها به یاری عراق علیه تروریسم نشتافتند بلکه از یک سو گروههای مقاومت عراق را در لیست تروریستی قرار دادند و از سوی دیگر ترور سرداران مقاومت شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را رقم زدند.
همچنین مروری بر کارنامه انگلیس در عراق بیانگر آن است که جنایات صدام علیه مردم این کشور از جمله نسل کشی شیعیان و کردها تحت حمایت غربیها از جمله انگلیس صورت گرفته است. همچنین اشغال عراق در سال 2003 با زنجیرهای از جنایات لندن و واشنگتن همراه بوده است که استفاده انگلیس از اورانیوم ضعیف شده که زمینه ساز موج گسترده سرطان در بصره و تولد کودکان ناقصالخلقه گردیده در کنار کشتارهای دسته جمعی تنها بخش کوچکی از این جنایات را تشکیل میدهد. بر اساس گزارش رسمی وزارت دفاع انگلیس و نهادهای حقوق بشری، ارتش انگلیس با دستور رسمی فرماندهان و مسئولان ارشد انگلیسی به جنایت علیه بشریت پرداخته اند حال آنکه از یک سو پرونده این سربازان و فرماندهانشان بدون هیچ مجازاتی مختومه شده و از سوی دیگر تونی بلر نخست وزیر انگلیس و از عاملان اصلی اشغال عراق، از ملکه انگلیس نشان شوالیه دریافت میکند.
با توجه به این حقایق که تنها گوشهای از جنایات انگلیس و همقطاران آمریکاییاش در عراق بوده، می توان دریافت که ادعای انگلیس مبنی بر نسل کشی دانستن کشتار ایزدیها به دست داعش نه از روی بشر دوستی یا جبران جنایات خویش برای آسوده شدن وجدان دولتمردان انگلیس بلکه در چارچوب طراحیهای جدید این کشور در عراق و منطقه صورت گرفته است که کم رنگ سازی جنایات انگلیس و نمایش پروندهای سفید از خود در میان مردم عراق با نسبت دادن بحرانها و نابسامانیهای این کشور به تروریسم برآمده از اختلافات داخلی عراق و جهان اسلام، ایجاد فضاهای جدید برای توسعه حضور در عراق گوشهای از این طراحی را تشکیل میدهد.
تقارن نسلکشی عنوان کردن کشتار ایزدیها توسط انگلیس با گشت و گزار اخیر استفان هیچن سفیر جدید انگلیس در عراق بیانگر تحرکات جدید انگلیس در عراق است حال آنکه تجربه نشان داده است که در ورای لبخندهای انگلیسیها همواره فتنهای قرار داشته که جز ویرانی و نابسامانی برای عراق و منطقه نتیجهای به همراه نداشته است.
قاسم غفوری