اقتصاد به عنوان شاکله زندگی فردی و جمعی دارای بیشترین اهمیت در هر جامعهای میباشد که در نهایت بر سیاست، فرهنگ، تبادلات و ایفای نقشهای اجتماعی تاثیر بسیار دارد و حتی در مواردی میتواند زمینه ساز بحرانها و چالشهای امنیتی گردد. بر این اساس است که دو مقوله امنیت و اقتصاد در چارچوبی موازی و متناوب مورد توجه میباشند چنانکه اگر میدان در تحقق امنیت ناتوان باشد عملا بستر لازم برای فعالیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد نمیشود و از سویی نیز اگر اقتصاد به درستی شکل نگیرد بسترهای امنیتی و… با چالش و گاه با فروپاشی همراه می شود. در این میان در حوزه اقتصاد اصل و شاکله مهم برخوردار بودن از نیروی کار ماهر ، متخصص و متعهد است که در نهایت میتواند با بهرهگیری از حداقل امکانات و منابع بیشترین بهره وری را داشته باشد. به یقین میتوان گفت که کارگران به عنوان بخش تلاش گر جامعه به حرکت در آورندگان چرخ اقتصاد هر کشوری میباشند.
هر چند که در ساختار نظام لیبرال و نئو لیبرال سرمایهداری، ثروتمندان اساس اقتصاد کشور معرفی و حتی سندیکاهای کارگری قربانی آن میگردند چنانکه در ساختار نئو لیبرالیسم مشاهده میشود که کسب ثروت از هر طریقی امری مجاز بوده و دولتها نیز صرفا حامی سرمایه داران بوده و کارگران نیز حق اعتراض به وضعیت نابسامان خود را ندارند اما بر اساس ارزشها و اصول اسلامی- ایرانی، کارگران به عنوان مهمترین ارکان اقتصادی کشور باید مورد توجه و حمایت قرار گیرند. متاسفانه ترویج فرهنگ لیبرالیستی در جامعه که نشات گرفته از تفرکات پولها و ثروتهای بادآورده، واسطهگری، سوداگری، دلالبازی، رشوه، ویژهخواری به علت ارتباط رابطهای به جای قانون مداری و…. میباشد موجب شده تا گاه چنانکه باید و شاید جایگاه کارگران در پیشرفت و رفع نیازهای کشور کم رنگ گردد حال آنکه نگاهی واقع بینانه بیانگر اهمیت نقش کارگر در تحقق توسعه کشور بویژه در دوران تحریمها و فشارهای خارجی بوده است. قطعا اگر نبود بخش زحمتکش کارگری در دوران هشت سال دفاع مقدس، دوران تحریمها و کاستیها، مشکلاتی به مراتب بزرگتر پیش روی کشور قرار میگرفت که حاصل آن نیز طمع ورزیهای بیشتر دشمنان برای سلطه بر ایران میشد. باید در نظر داشت که وجود کارگرانی متعهد، با ایمان، میهن دوست، با ارادهای پولادین بوده است که در روند مذاکرات نقش پشتوانه عملی و حیاتی کشور را در کنار توان دفاعی کشور ایفا کرده است و مانع از باجخواهی طرفهای خارجی شده است. بر این اساس ارتقاء زندگی کارگر و اطمینان خاطرش به امنیت شغلی و چرخیدن راحت چرخ زندگی، باعث افزایش کیفیت کار و محصول میشود بنابراین، هر تلاشی برای ارتقاء زندگی کارگران، در واقع سرمایهگذاری برای سود بیشتر کشور است. اهمیت این امر زمانی بیشتر میشود که تحقق شعار سال یعنی مهار تورم و جهش تولید قطعا نیازمند برخوردار شدن از دستان پر توان کارگرانی است که چرخ اقتصاد کشور را در عرصههای مختف از کشاورزی و دامداری گرفته تا نهضت مسکن سازی ، صنعت و فن آوریها و دانش بنیانها و…. را به حرکت در میآورد که باید به آنها اهمیت و اهتمام بیشتری مبذول داشت.
نکته قابل در باب قشر زحمتکش کارگر در ایران که تفاوت مهم آنان با کارگران بسیاری از کشورهاست، روحیه حماسی و میهمن دوستانه آنان است چنانکه ۱۴ هزار شهید جامعه کارگری ۱۴ هزار پرچم افتخار در دست کارگران است. در همین حال مهمترین نشانه وفاداری جامعه کارگری به نظام و میهن، رفتار هوشمندانه آنها در این چند دهه یعنی ناکام گذاشتن تلاشهای گروهکها در اوایل انقلاب برای زمینگیر کردن نظام از طریق به تعطیلی کشاندن کارگاهها و همچنین ایستادگی هوشمندانه در مقابل تبلیغات انبوه بدخواهان خارجی برای قرار دادن جامعه کارگری در مقابل نظام و معیوب سازی چهره تولید و سازندگی کشور است.
قطعا هوشیاری و تأثیرناپذیری کارگران از تحریکات بیگانگان جهاد بزرگ جامعه کارگری است چنانکه در همه قضایای اعتراضی، جامعه کارگری با اعلام مرزبندی با دشمن و تأکید بر همراهی و رفاقت با نظام نگذاشته است بدخواهان از اعتراض و تجمع سوء استفاده کنند که جا دارد متولیان امر با توجه به مطالبات به حق جامعه کارگری در جهت رفع نیازهای آنها گام برداشته چرا که توجه به کارگران به معنای حمایت از زنان و مردانی است که بیشترین نقش را در حل مشکلات کشور داشته و خواهند داشت.
قاسم غفوری