در این یادداشت سعی میکنیم با زبان خودمانی و قابل فهم برای همهمردم، گرانی گندم و آرد در سال ۱۴۰۱ رو با عدد و رقم بررسی کنیم و ببینیم چه فاجعهای اتفاق افتاده!
در سال ۱۴۰۱ دولت سیزدهم دست به ۲ تغییر اقتصادی مهم زد؛ یکی درمورد دانههای روغنی و نهادههای دامی ( همون خوراک دام مثل یونجه، ذرت، جو و…) بود و دیگری درمورد گندم، آرد و نان.
در این یادداشت کوتاه میخوایم باهم به سراغ مورد دوم یعنی گندم، آرد و نان بریم و ببینیم چه اتفاقی افتاد و قبلا کجا بودیم و الان کجا هستیم و با خودمون چند چند هستیم؟!
ببینید دوستان روال کشور همیشه به این صورت بوده که دولت برای تامین نیاز کشور، هرچقدر گندم در داخل تولید بشه رو از کشاورزها با یک قیمت مشخص خریداری میکنه ( که بهش میگن قیمت خرید تضمینی) و بعد اگر بازهم لازم بود مابقی نیاز کشور رو از کشورهای دیگه خریداری و وارد میکنه. بعد این گندم رو تبدیل به آرد میکنه و این آرد رو با قیمت خیلی کمتر به نانواییها میده تا برای مردم نان بپزند.
قمیت خرید تضمینی گندم در سال ۱۴۰۰ حدود ۵ هزارتومان و همچنین قیمت گندم وارداتی (با دلار آزاد ۲۸هزارتومانی) هرکیلو حدودا ۱۰ هزارتومان بوده. این در حالیه که قیمت آردی که به نانواییها داده میشد در همون سال۱۴۰۰ حدودا ۶۰۰تومان بود یعنی حدودا ۸ برابر کمتر! (به این اختلاف قمیت میگن یارانه)
همچنین دولت یک بخش دیگه از آرد تولید شده رو به نانواییهای فانتزی، قنادیها و کارخانههایی مثل تولید بیسکوییت، کیک، رشته، ماکارونی و… میداد؛ که اون هم با قیمت کمی بود ( در سال ۱۴۰۰ حدود ۳ هزار تومان) ولی نسبت به نانواییها بیشتر بود.
این اختلاف قیمتهای آرد باعث بوجود اومدن یکسری تخلفات میشد که مهمترینش این ۲مورد هستند:
۱- برخی نانواییها بجای پخت نان، آرد ۶۰۰تومانی خودشون رو به نانواییهای فانتزی و قنادیها و کارخانهها به قیمت ۳هزار تومان میفروختن و از این طریق سود زیادی کسب میکردن.
۲- قاچاقچیها گندم،آرد یا محصولات اینها را با قیمت خیلی کم میخریدن و به کشورهای همسایه قاچاق میکرن و سود زیادی بدست میآوردن
در اینجا بود که دولت و برخی کارشناسان اقتصادی ادعا میکردند که یارانهای که دولت داره در این حوزه میده (همون ۸برابر کمتره) به دست مردم نمیرسه و در واقع قاچاقچیها و متخلفها دارن سودش رو میبرند!
خب راه حل چیه؟ اینجا همونجایی بود که تغییرات سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد که در ادامه خدمتتون عرض میکنم:
دولت برای تخلف اول یعنی فروش آرد توسط نانواییها به فانتزیها و کارخانهها و قنادیها، اومد همین دستگاههای جدید که همگی دیدیم رو در نانواییها نصب کرد؛ تا مشخص بشه هرنانوایی دقیقا چند نان و به چند نفر فروخته؟ و از این به بعد نسبت به میزان فروش نان، سهمیه آرد بهش تعلق بگیره.
و اما برای تخلف دوم یعنی قاچاق گندم و آرد، دولت اومد قیمت آرد قنادیها و کارخانهها رو گران کرد تا جایی که حدودا نزدیک به قیمت کشورهای همسایه باشه و قاچاق کردن آرد یا گندم دیگه سود زیادی نداشته باشه.
بنابراین قیمت آرد نانواییهای فانتزی و کارخانهها و قنادیها از کیلویی حدودا ۳هزارتومان به کیلویی حدودا ۱۵ هزارتومان افزایش پیدا کرد و اینجا بود که قیمت محصولات وابسته به گندم و آرد هم زیاد شد و سفرهی مردم کوچکتر شد.
و همهی این اتفاقات افتاد تا از قاچاق و تخلف جلوگیری بشه و حالا همهی حرف ما دقیقا روی همین مورد هست که آیا این گران کردن به نتیجه رسیده؟ آیا از قاچاق جلوگیری شده؟
حالا که لطف کردی و تا اینجا این یادداشت رو قسمت بیشترش رو مطالعه کردی، بخش دوم که کمتر هست رو هم مطالعه کن تا با عددرقم بررسی کنیم که چطور مثل یک چرخ و فلک توی گرانی گیر کردیم و چطور بعد از ۲سال دوباره سر جای اول هستیم!
حالا که فهمیدیم قضیه آرد و نان چیه و قیمتها چرا و چطور در سال ۱۴۰۱ گران شد، برای اینکه بهتر و دقیقتر بفهمیم در سالهای بعد چه اتفاقی افتاده، خودمون رو جای یک قاچاقچی میگذاریم که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ میخواد آرد رو قاچاق کنه به یکی از کشورهای همسایه؛ که ما در اینجا به عنوان نمونه کشور امارات رو در نظر میگیریم!
با یک جست و جوی ساده اینترنتی میتونید بفهمید که در سال ۱۴۰۰ قیمت انواع آرد در کشور امارات بین ۳ تا ۵ دِرهم بوده و قیمت هر دِرهم حدودا ۷هزارتومان. بنابراین قیمت هرکیلو آرد در کشور امارات به پول ما چیزی حدود ۲۱ تا ۳۵ هزارتومان بوده. پس ما اگر جای یک قاچاقچی باشیم آرد ۶۰۰تومانی رو از نانواییها یا آرد ۳هزارتومانی رو از قنادیها و کارخانهها با قیمت کمی بیشتر میخریم و بعد قاچاق میکنیم به امارات و با قیمت مقداری کمتر از بازار امارت (مثلا بین ۱۵ تا ۲۰ هزارتومان) به خریداران اماراتی میفروشیم. خب این قاچاق سود حداقل ۱۰هزارتومانی روی هرکیلو آرد برای ما داره که با توجه به وزن زیاد آرد قاچاق شده، سود خوبی بدست میاریم.
حالا میریم به سال ۱۴۰۱ و میبینیم که دولت آرد نانواییها را هوشمند کرده و برای قاچاق دیگه نمیتونیم از نانواییها آرد بخریم. همچنین قمیت آرد کارخانهها و قنادیها هم از ۳هزارتومان به ۱۵هزارتومان افزایش پیدا کرده! بنابراین با قمیتهای فعلی، قاچاق کردن آرد دیگه سود نداره و کاسبی ما کِساد میشه. حالا اگه ما جای قاچاقچیها باشیم و بخواهیم دوباره این چرخه رو راه بندازیم چکار میتونیم بکنیم؟ در اینجا ۳تا راه به نظر میرسه:
اول اینکه قیمت آرد رو دوباره در کشور بیاریم پایین؛ که خب این غیر ممکنه
دوم اینکه قیمت آرد رو در کشور امارات ببریم بالا، که خب این هم غیر ممکنه
پس فقط و فقط میمونه راه سوم و اون راه چیه؟ کمی فکر کنید!
.
.
.
آفرین! دقیقا درست متوجه شدید! بالا بردن دوباره قیمت ارز!! فقط و فقط همین یک راه هست که میتونه چرخهی قاچاق ما رو دوباره راه بندازه.
حالا بیایید با فرض بر این که قیمت آرد در امارات ثابت بوده باشه و گران نشده باشه قیمتها رو دوباره بررسی کنیم و ببینیم چرخهی قاچاق ما دوباره سودآور شده یا نه؟!
قمیت هر دِرهم امارات در ابتدای سال ۱۴۰۱ حدودا ۷ هزارتومان بوده. با اجرای تغییرات اقتصادی و گران کردن آرد، قیمت هر دِرهم امارات در پایان سال ۱۴۰۱ با ۱۰۰٪ افزایش به حدود ۱۴ هزارتومان رسید! همچنین در پایان سال ۱۴۰۲ حدودا ۱۷هزارتومان و امروز در تاریخ 06/۱۰/۱۴۰۳ قیمت هر دِرهم امارات حدودا ۲۱هزارتومان است!
بنابراین بر فرض ثابت بودن قیمت آرد در کشور امارات، با گران شدن دِرهم قیمت هرکیلو آرد در بازار امارات به پول ما حدودا ۶۰ تا ۱۰۰هزارتومان است. پس بنابراین چرخهی قاچاق ما دوباره رونق گرفته و حتی بیشتر از سال ۱۴۰۰ سودآور هست. تازه این محاسبات بر این فرض بود که قیمت آرد در کشور امارات ثابت بوده باشه در حالی که اینطور نیست و قیمت آرد در کشور امارات طی این دو سال تا ۸درهم هم بالا رفته.
نتیجهگیری:
امروز بعد از گذشت نزدیک به ۳سال از گران کردن آرد و کوچک شدن سفرهی مردم، مثل بازی مار و پله نیش خوردیم و دوباره برگشتیم سر خونهی اول!
هییچ کس هم پاسخگو نیست!