نجمه سیددخت
شهید دکتر مصطفی چمران در اسفند ماه سال 1311 در شهر قم دیده به جهان گشود. اجداد پدری او از ایل شاهسون و در منطقۀ چمرون (محلی بین ساوه و طالقان) ساکن بوده اند. دکتر چمران کودکی را در جنوب تهران سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسۀ انتصاریه و دبیرستان را در دارالفنون و دو سال آخر را در دبیرستان البرز گذراند. در طول این دوران همیشه شاگرد اول بود. خانوادۀ ایشان یک خانوادۀ ساده، بی پیرایه و معمولی بود. پدرش از کسانی بود که با کوشش و تلاش فراوان فرزندان خود را بزرگ کرده بود. پدر کارگری می کرد و جوراب می بافت. مادرش هم زنی کاملا سیاسی و معتقد مذهبی بود و مصطفی در چنین شرایطی رشد کرد و این شرایط به خوبی بر او تاثیر گذاشت. از پانزده سالگی در کلاس تفسیر قرآن مرحوم آیت الله طالقانی در مسجد هدایت حاضر می شد. او در سال 1332 در رشتۀ مهندسی برق به دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران راه یافت و از آن روی که مقارن با دوران کودتا بود در مبارزات سیاسی مردم آن روزگار و همۀ تظاهرات خطرناک علیه رژیم شاه حضور فعال داشت. دکتر چمران از همان کودکی علاقۀ زیادی به تحصیل علم و دانش داشت و همیشه جزء شاگردان برتر در همه مقاطع تحصیلی بود. وی پس از فراغت از تحصیل در پایۀ لیسانس در همان دانشکده به عنوان مربی مشغول کار شد و سپس در اواخر سال 1337 به عنوان شاگرد ممتاز برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور اعزام شد. وی در کنار فعالیت های سیاسی، مدارج علمی را یکی پس از دیگری طی می کرد. او دورۀ فوق لیسانس مهندسی برق را در دانشگاه تگزاس با درجۀ ممتاز طی کرد و باز به دلیل رتبۀ بالای علمی که اخذ کرده بود، برای تحصیل در دوره دکتری به دانشگاه بروکلی راه یافت. در سال 1961 م. این دوره را نیز با بهترین درجه علمی و زیر نظرمشهورترین اساتید در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما در ظرف زمانی سه سال به پایان برد. سپس دکتر چمران در یکی از موسسات پژوهشی بزرگ آمریکا استخدام شد و تا تیرماه 1344 که به همراه دوستانش به خاورمیانه رفت، در این شرکت فعالیت داشت. توانمندی علمی و تحصیلی ممتاز او از این رو اعجاب انگیز بود که چه در دورۀ لیسانس و چه مقطع فوق لیسانس و دکترا، همواه در اوج مبارزات سیاسی و اعتقادی به سر می برد و در این صحنه ها نیز سرآمد بود و این امر همواره تحسین دوست و دشمن را بر می انگیخت.
دکتر چمران پس از اتمام تحصیلات و پس از تظاهرات پانزده خرداد، رهسپار مصرشد و به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگ های مسلحانه پرداخت. او به مدت دوسال، در زمان جمال عبدالناصر، سخت ترین دوره های چریکی را آموخت و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شد. وی در لبنان، در کنار امام موسی صدر، به فعالیت های فرهنگی و چریکی پرداخت و مدیریت مدرسۀ صنعتی جبل عامل را به عهده گرفت. تأسیس پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی در لبنان، از دیگر اهداف مصطفی چمران بود.
سرانجام با پیروزی انقلاب 1357، در سی ام بهمن همان سال، همراه با یک گروه از لبنان به ایران آمد و به توصیۀ امام خمینی (ره) در وطنش ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به آموزش اولین گروه از پاسداران انقلاب پرداخت. او در ناآرامی های کردستان برای مقابله با جدایی طلبانی که با دولت مرکزی می جنگیدند، نیز حضوری چشمگیر و فعالانه داشت و پس از حوادث کردستان به تهران احضار شد و از سوی امام خمینی (ره) به سمت وزارت دفاع منصوب گردید. در انتخابات اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی از تهران به نمایندگی انتخاب شد. با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه عزیمت نمود و ستاد جنگ های نامنظم را بنیان نهاد. ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگ های نامنظم یکی از این برنامه ها بود که به کمک آن، جاده های نظامی به سرعت در نقاط مختلف ساخته شد. طرح های ابتکاری دکترچمران در قسمت ادوات نظامی بسیار قابل توجه است و همچنین از ایشان آثار هنری زیادی به جا مانده است.
سرانجام دکتر چمران در 31 خرداد سال 1360، هنگام سرکشی به یکی از مناطق جنگی در منطقۀ دهلاویه بر اثر برخورد ترکش خمپاره، به مقام رفیع شهادت نائل شد.
شهید دکتر مصطفی چمران چه در دوران دانشجویی، چه در مصر و چه در آمریکا از لحاظ ابعاد مختلف شخصیتی اسوه و الگو بود. ایشان ویژگی های اخلاقی ممتازی داشت و این خصوصیات به ندرت در کسی جمع می شود. ایشان انسانی متواضع بود و با تمام شجاعت و قدرتی که داشت خود را آنچنان کوچک می شمرد که اطرافیان را تحت تاثیر قرارداده و آنان نیز هر گونه کبر و خودستایی را از خود دور ساخته و دکتر چمران را برای خود الگو قرار می دادند. ایشان چه در سمت وزیر دفاع و چه به عنوان نمایندۀ مجلس، از هیچ تلاشی در جهت سربلندی نظام جمهوری اسلامی فروگذاری نکرد. هر چند در مدت کمتر از سه سال پس از انقلاب مسئولیت زیادی را پذیرفت؛ اما در همۀ موارد، حضور خود را یک وظیفه و واجب عینی می دانست و در جایی که تشخیص می داد کسی می تواند جای او باشد و کار را انجام دهد، ترجیح می داد خود را از صحنۀ سیاست کنار بکشد.
چیزی که چمران را چمران کرد، عاری سازی وجودش از منیت و خودخواهی بود. او هیچ وقت خودش را نمی دید. چمران نه تنها خود و شخصیتش انسان ساز بود؛ بلکه به فرمودۀ امام امت، شهادتش نیز انسان ساز بود.