ملت بزرگ ایران که در بدرقه رئیس جمهور شهید و همراهانش سنگ تمام گذاشت و حماسهای جهانی را خلق کرد، جمعه پای صندوقهای رای، بار دیگر اقتدار و همبستگی خویش را به رخ جهانیان کشید. یکی از مطالبات و خواستههای قطعی مردم ، مسائل اقتصادی و جایگاه جهانی ایران است. در چارچوب همین مطالبه چند نکته میتواند مورد توجه قرار گیرد.
نخست آنکه نگاهی واقع بینانه به نظام بینالملل نشان میدهد که دوره یک جانبهگرایی و کدخدایی آمریکا پایان یافته است چنانکه امروز ساختارهایی همچون بریکس، شانگهای و… جایگزین معادلات یک جانبه آمریکا شده اند. فروپاشی کدخدایی آمریکا را در تحولات اوکراین و تسلط روسیه بر بخشهای گسترده ای از این کشور و نیز شکست رژیم صهیونیستی در 9 ماه در برابر مقاومت مردم رنج کشیده غزه و ناتوانی آمریکا در دریای سرخ در برابر یمن میتوان مشاهده کرد. امروز دیگر کدخدایی آمریکا جایی در جهان ندارد و کشوری که در مسیر تعامل و دوستی با امریکا گام بردارد رسما با انزوای جهانی مواجه میشود لذا راه نهایی بازیگری جهانی ایران، حضور در نظم نوین جهانی به دور از دلبستن به دوستی با آمریکاست. رویکرد به آنانی که دلبسته و چشم داشت به کدخدا دارند قطعا نه تنها به لغو تحریمها و فشارهای اقتصادی منجر نمی شود بلکه در نظم نوین جهانی انزوای بیشتر و از دست دادن مولفههای خنثیسازی تحریمها را به همراه دارد.
دوم آنکه در روزهای اخیر واژگانی همچون احیای برجام و امضای اف ای تی اف برای حل مشکلات اقتصادی کشور و رفع تحریمها مطرح و برخی هدف دولت خویش را تحقق این امور عنوان کردهاند. در این زمینه چند نکته قابل توجه است. اولا هر چند که آمریکا از برجام خارج شده اما ماهیت آن همچنان پا برجاست و بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت نیز در فواصلی غروب بخشی از تحریمهای ایران رقم میخورد. در مهر 2020 تحریمها تسلیحاتی برداشته شد. 2023 تحریمهای موشکی و پهپادی و در سال 2025 بخش دیگری از تحریمها برداشته و درسال 2028 نیز عملا ایران از نظر هسته ای به کشوری عادی مبدل میگردد. نکته مهم آن است که غرب با تجربه اسلو (1993 فلسطین و رژیم صهیونیستی) با خروج و ورود به برجام به دنبال گرفتارسازی ایران در بازی احیای برجام است که نتیجه آن تحمیل تعهدات جدید به ایران و افزایش زمان لغو تحریمها و عادی شدن وضعیت هستهای ایران است و تحریمها نیز ابزار فشار غرب برای زیادهخواهیها می باشد. در طول سه سال دولت رئیسی مذاکرات با طرفهای غربی با مدیریتی صحیح و منطقی صرفا در چارچوب لغو تحریمها و نه احیای برجام بوده است که عملا خنثیسازی خرید زمان غرب بوده است.
ثانیا در باب اف ای تی اف نیز در کنار خسارتهای بیشماری که اف ای تی اف برای اقتصادی یکایک ایرانیان و اقتصاد کلان کشور دارد، بر فرض پذیرش و امضای آن، به دلیل فراهم نبودن زیر ساختهای بانکی و مالی کشور عملا سالهای سال ایران در وضعیت تحریمهای شدیدتر به بهانه الزام به اجرای خواستهها و زیرساختسازیهای اف ای تی اف میماند که نوعی خود تحریمی میباشد. بر این اساس به یقین میتوان گفت که ادعای برخی مبنی بر اینکه با احیای برجام و بستن با کدخدا و امضای اف ای تی اف، مشکلات اقتصادی کشور را حل و جایگاه جهانی برای ایران ایجاد میکنند، خواسته یا ناخواسته آدرسدادن غلط است که تجربه 8 ساله گرفتار ماندن در بازی برجام را به همراه دارد.
اکنون راه حل مشکلات اقتصادی کشور، توجه به تفکر صحیح خنثی سازی تحریمها با تکیه بر داشتههای درونی، توسعه روابط با همسایگان و نهادهای نوظهور همچون بریکس و شانگهای به جای چشم داشت به احیای برجام و اف ای تی اف و بستن با کدخدا میباشد. ورود به برجام و بازی اف ای تی اف زمینهساز سالها تحریم کشور شد و احیای برجام و امضای نهایی اف ای تی اف تکرار همان رویه غلط است که جز تشدید مشکلات اقتصادی نتیجهای به همراه ندارد لذا توجه به این شاخصهها امری مهم و ضروری برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور میباشد.
قاسم غفوری