قاسم غفوری
تخریب جایگاه مردمی مقاومت و نمایش چهرهای منزوی و حتی تروریستی از رهبران و جبهه مقاومت از راهبردهای همیشگی رژیم صهیونیستی و غرب بوده است. همزمان با شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تروریسم دولتی صهیونیستی، در حالی این خط رسانهای از سوی دشمنان مقاومت دنبال شده که نوع واکنشها به ترور شهید هنیه تمامی این معادلات را به چالش کشیده است.
حماسه ملت ایران در مراسم بدرقه شهید هنیه، و نیز بر پایی تظاهرات جمعه خشم در محکومیت تروریسم صهیونیستی، پیوند ناگسستنی میان ملت ایران و فلسطین را اشکار ساخت و خط بطلانی بود بر ادعاهایی که برآنند تا حمایت از فلسطین را یک رویکرد صرفا حاکمیتی نشان دهند. همچنین واکنش گسترده جهانی به ترور شهید هنیه، در چارچوب محکوم سازی این جنایت و انتشار پیامهای تسلیت از سوی مقامات کشورها و نیز برپایی تظاهرات مردمی در بسیاری از کشورها بیانگر پیامهایی قابل توجه بود.
این حجم گسترده از واکنش نشان داد که بر خلاف ادعای صهیونیستها و حامیان غربی آن، جهانیان نه تنها گروههای مقاومت فلسطین و رهبران آنها را تروریست نمیدانند بلکه آزادی خواهانی قابل احترام میدانند که هدف قرار دادن آنها برابر با تروریسم و جنایت علیه بشریت و ازادی خواهی می باشد. این واکنشها مشروعیت بین المللی و جایگاه جهانی مقاومت را بر همگان آشکار ساخته و نشان داد که حضور در جبهه مقاومت نه زمینه ساز انزوا بلکه مولفهای برای رسیدن به جایگاه بلند جهانی نزد دولتها و ملتهاست چنانکه شهید هنیه، به این مهم دست یافت.
همچنین واکنش ملتها و دولت به ترور شهید هنیه اثبات کرد که سلطه رسانهای صهیونیستها و غرب نتوانسته چهره تروریسم دولتی و جنایت کار صهیونیستی و حامیانش را نزد افکار عمومی تطهیر سازد و به رغم سیاست سکوت صهیونیستها درباره مسئولیت ترور هنیه، جهانیان رسما این رژیم را عامل این جنایت دانسته و خواستار بازخواست و مجازات آن شدهاند. این رویکرد جهانی در حمایت از مقاومت به شورای امنیت نیز رسیده و به جز کشورهای غربی و چند کشور ذرهبینی، سایر اعضا از جمله چین، روسیه، الجزایر و… به محکوم سازی این جنایت پرداخته و خواستار مجازات رژیم صهیونیستی شدهاند.