حدود دو سالی هست که در کشور ما به جای کلمه «ورشکستگی» از«ناترازی» استفاده میکنند شاید احتمالاً به دلیل کاهش دردها و فرار از ناکارآمدیها باشد وگرنه همگان «تراز» را یک وسیله در بنایی و ساختمان سازی میدانند که حالا برای «ماستمالی» خرابکاریهای مدیریتی نیز بکار میگیرند.
هر مصیبت و مشکل را ناترازی میخوانند و نکته جالب اینکه هیچکس هم حاضر نیست توضیح روشنی بدهد که ناترازیهای انرژی، مسائل ارزی، صندوقهای بازنشستگی و… چگونه ايجاد شده است؟ آيا به صورت ناگهانی و يك شبه رخ داده يا ريشه در گذشتهها دارد؟
آنچه که مسلم است بحرانهای انرژی،اقتصادی، ارزی،بازنشستگی و….. نه به صورت ناگهانی و یک شبه، بلکه در نتیجه عوامل پیچیده و بلند مدت به وجود آمده است.
برای بررسی دقیقتر این موضوع، باید نگاهی داشته باشیم به تاریخچه و دلایلی که باعث به وجود آمدن این بحرانها شده است.
این بحرانها نتیجه تعامل عوامل مختلفی است که در طول زمان شکل گرفته است. برای کاهش تأثیرات این بحرانها، نیاز به سیاستها و راهکارهای بلند مدت و پایدار هستیم که به حفظ تعادل اقتصادی و انرژی کمک کند. اقدامات فوری و کوتاه مدت نمیتواند به تنهایی این بحرانها را حل کند، بلکه باید به صورت جامع و همهجانبه به آنها نگریست و با برنامهریزی دقیق و علمی به مقابله با آنها پرداخت.
تحریمهای بینالمللی تأثیر زیادی بر اقتصاد ایران داشته و دسترسی به ارزهای خارجی را محدود کرده است. این محدودیتها باعث کاهش سرمایهگذاری در صنعت انرژی و به ویژه در زمینه توسعه و نگهداری زیرساختهای انرژی شده است.
ایران برای بهرهبرداری بهینه از منابع انرژی نیاز به فناوریهای پیشرفته و تجهیزات مدرن دارد. اما دسترسی به این فناوریها و تجهیزات به دلیل محدودیتهای بینالمللی و تحریمها محدود شده است. این موضوع باعث کاهش کارایی و بهرهوری در صنعت انرژی شده است.
افزایش مصرف انرژی در بخشهای مختلف از جمله صنعت، حمل و نقل و خانگی نیاز به انرژی را به شدت افزایش داده، این افزایش تقاضا باعث فشار بیشتر بر منابع انرژی موجود شده است.این عوامل ترکیبی، به مرور زمان باعث به وجود آمدن ناترازیهای انرژی در ایران شده است به همین دلیل، برای حل این مشکلات نیاز به سیاستها و راهکارهای جامع و پایدار هستیم که بتواند از لحاظ اقتصادی، فنی و زیستمحیطی کارآمد باشد.
از طرفی مصرف بیرویه انرژی در ایران یکی از مسائل بحرانی است که تأثیرات منفی زیادی بدنبال داشته است.مصرف بیرویه انرژی باعث هدر رفت منابع مالی و افزایش هزینههای عمومی میشود. در کشوری که منابع انرژی فسیلی فراوان دارد، این هدر رفتها میتواند به کاهش صادرات و درآمدهای ارزی منجر شود. همچنین، هزینههای بالای تولید و توزیع انرژی در نهایت بر دوش مردم قرار میگیرد و به افزایش قیمتها و تورم دامن میزند.
از منظر اجتماعی، مصرف بیرویه انرژی باعث نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میشود. دسترسی نداشتن به منابع انرژی و توزیع ناعادلانه آن میتواند به بیعدالتیهای اجتماعی منجر شود. همچنین وابستگی به منابع فسیلی و مصرف بیرویه آنها میتواند مانع از توسعه پایدار و ایجاد فرصتهای شغلی جدید در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر شود.
نبود فرهنگ مصرف بهینه انرژی و ناآگاهی عمومی در مورد اهمیت صرفهجویی در مصرف انرژی یکی از دلایل اصلی این مشکل است.
آموزش و ترویج فرهنگ صرفهجویی و استفاده بهینه از منابع انرژی میتواند به کاهش مصرف بیرویه کمک کند؛ برای مبارزه با مصرف بیرویه انرژی در ایران، میتوان
1- ایجاد آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف انرژی و ترویج فرهنگ استفاده بهینه از منابع انرژی از طریق برنامههای آموزشی و تبلیغاتی. مدارس و دانشگاهها میتواند نقش مهمی در آموزش دانشآموزان و دانشجویان درباره اهمیت مدیریت انرژی ایفا کند.
2- وضع قوانین و مقرراتی که مصرف بهینه انرژی را تشویق کرده و مصرف بیرویه را تنبیه کند. برای مثال، ارائه تخفیفهای مالیاتی به صنایع و کسبوکارهایی که از تکنولوژیهای صرفهجویی انرژی استفاده میکند و جریمههای مالی برای مصرفکنندگان بیرویه انرژی.
3- سرمایهگذاری در تکنولوژیهای پیشرفته و نوآورانه برای بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش هدر رفتها. این شامل توسعه و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی نیز میشود.
4- اصلاح ساختار یارانهها به منظور حذف یارانههای غیرضروری و هدایت منابع به سمت بخشهای پایدارتر و کم مصرفتر. این اقدام میتواند به کاهش مصرف بیرویه و توزیع عادلانهتر منابع انرژی کمک کند.
5- توسعه و بهبود زیرساختهای انرژی برای افزایش بهرهوری و کاهش هدررفتها. این شامل بهبود شبکههای توزیع برق و گاز و استفاده از تکنولوژیهای هوشمند در مدیریت مصرف انرژی میشود.
با این اقدامات، میتوان به کاهش مصرف بیرویه انرژی در ایران کمک کرد و به توسعه پایدار و حفظ منابع انرژی برای نسلهای آینده دست یافت. به یاد داشته باشیم که همکاری و تلاش مشترک تمامی افراد جامعه در این مسیر ضروری است.
فرهاد خادمی